آنتی امپریالیسم و پرو کاپیتالیسم: تناقض در محور مقاومت؟! پاسخی به یک پرسش (از آرشیو سایت)
....
....
ایرانگرا، چپ محور مقاومت یا سوسیالیست محافظه کار؟
گروه اول شامل بخشی از "عدالت طلبان" مخالف سر سخت دولت روحانی و وفادار به نظام می شود که اغلب مدافع سیاستهای منطقه ای جمهوری اسلامی بوده و به دنبال مطالبه تغییراتی به نفع بخشهای زیرین بورژوازی در چارچوب همین نظام هستند. آنها آرزوی توزیع عادلانه تر و مردمی شدن منابع و خصوصی سازی "درست" را در سر میپرورند، و از نظام و دولت رئیسی مبارزه با فساد و رانتخواری را مطالبه می کنند و از اینکه نظام به این مطالبات پاسخی "عاقلانه" و به موقع نمی دهد در تعجب و آزرده خاطرند. آنها به محور مقاومت و تقابل جمهوری اسلامی با آمریکا و اسرائیل از منظر طبقاتی خود مینگرند. محور مقاومت در این دیدگاه در واقع نماد مقابله بورژوازی خرد و ارزشهای عدالت طلبانه ی آن با سلطه امپریالیستی و بورژوازی کلان است. آنها هم از اینکه یک سوی این معادله یعنی محور مقاومت برقرار است و سوی عدالت آن برقرار نیست، در تعجبند و در آن تناقضی مشاهده میکنند.
گروه دوم گرایشی است با نام "چپ محور مقاومت" که در کنار طیف متنوع و گسترده ای از ایرانگرایان بازیابی اقتدار و عظمت و ابهت دیرین ایران را وظیفه تاریخی جمهوری اسلامی می دانند و از یورش و خطر دشمنان منطقه ای و جهانی به این ام القراء نگرانند. از نویسندگان سایت هفته که بعضا محور مقاومت را راهی برای گذار سوسیالیستی ارزیابی می کنند، تا حشمت رئیسی و علی علیزاده و امید دانا و دیگر کانالهای تلگرامی و یوتوبیِ مشابه، منعکس کننده نظرات گوناگونِ راست و چپِ این گرایش اجتماعی هستند. آنها نیز اینجا و آنجا و گاه، به این تشخیص رسیده اند که جمهوری اسلامی بدون مبارزه قاطع با فساد و رانت خواری، بدون اصلاح نظام بانکی و بدون اندکی مراعات حال اقشار آسیب پذیر، به سختی قادر به حفظ پایگاه اجتماعی خود در تقابل با دشمنان خارجی خواهد بود. آنها از اینکه نظام به مسئله ای به زعم آنها به این مبرمی به اندازه کافی توجه نمی کند نگرانند و آن را در تناقض با جایگاه جمهوری اسلامی در محور مقاومت می دانند. آنها نیز به نظام هشدارها و رهنمودهای خیرخواهانه درباره رسیدگی به معیشت مردم و مبارزه با فساد میدهند و انتظارات خود را با مقامات جمهوری اسلامی در میان میگذارند و انتظار تعامل سازنده از آنها دارند. ...
....
شاید استدلال ها، تنوعات و نقطه شروع های سیاسی و عقاید دستجات فوق متفاوت باشند، اما در پس همه آنها همان حس ناسیونالیستی و ایرانگراییِ مسلط بر بخشی از خرده بورژوازی ایران است که موج میزند. تناقضی که رفیق .... بدان اشاره میکند تناقضی در رفتار جمهوری اسلامی نیست، تناقضی است در جامعه و در درون نیروهای طبقاتی و سیاسی. تناقضی است در مناسبات و منافع لایه های گوناگون بورژوازی ناسیونالیست ایران.
لینک مقاله:
آنتی امپریالیسم و پرو کاپیتالیسم: تناقض در محور مقاومت؟ پاسخی به یک پرسش
....
....
ایرانگرا، چپ محور مقاومت یا سوسیالیست محافظه کار؟
گروه اول شامل بخشی از "عدالت طلبان" مخالف سر سخت دولت روحانی و وفادار به نظام می شود که اغلب مدافع سیاستهای منطقه ای جمهوری اسلامی بوده و به دنبال مطالبه تغییراتی به نفع بخشهای زیرین بورژوازی در چارچوب همین نظام هستند. آنها آرزوی توزیع عادلانه تر و مردمی شدن منابع و خصوصی سازی "درست" را در سر میپرورند، و از نظام و دولت رئیسی مبارزه با فساد و رانتخواری را مطالبه می کنند و از اینکه نظام به این مطالبات پاسخی "عاقلانه" و به موقع نمی دهد در تعجب و آزرده خاطرند. آنها به محور مقاومت و تقابل جمهوری اسلامی با آمریکا و اسرائیل از منظر طبقاتی خود مینگرند. محور مقاومت در این دیدگاه در واقع نماد مقابله بورژوازی خرد و ارزشهای عدالت طلبانه ی آن با سلطه امپریالیستی و بورژوازی کلان است. آنها هم از اینکه یک سوی این معادله یعنی محور مقاومت برقرار است و سوی عدالت آن برقرار نیست، در تعجبند و در آن تناقضی مشاهده میکنند.
گروه دوم گرایشی است با نام "چپ محور مقاومت" که در کنار طیف متنوع و گسترده ای از ایرانگرایان بازیابی اقتدار و عظمت و ابهت دیرین ایران را وظیفه تاریخی جمهوری اسلامی می دانند و از یورش و خطر دشمنان منطقه ای و جهانی به این ام القراء نگرانند. از نویسندگان سایت هفته که بعضا محور مقاومت را راهی برای گذار سوسیالیستی ارزیابی می کنند، تا حشمت رئیسی و علی علیزاده و امید دانا و دیگر کانالهای تلگرامی و یوتوبیِ مشابه، منعکس کننده نظرات گوناگونِ راست و چپِ این گرایش اجتماعی هستند. آنها نیز اینجا و آنجا و گاه، به این تشخیص رسیده اند که جمهوری اسلامی بدون مبارزه قاطع با فساد و رانت خواری، بدون اصلاح نظام بانکی و بدون اندکی مراعات حال اقشار آسیب پذیر، به سختی قادر به حفظ پایگاه اجتماعی خود در تقابل با دشمنان خارجی خواهد بود. آنها از اینکه نظام به مسئله ای به زعم آنها به این مبرمی به اندازه کافی توجه نمی کند نگرانند و آن را در تناقض با جایگاه جمهوری اسلامی در محور مقاومت می دانند. آنها نیز به نظام هشدارها و رهنمودهای خیرخواهانه درباره رسیدگی به معیشت مردم و مبارزه با فساد میدهند و انتظارات خود را با مقامات جمهوری اسلامی در میان میگذارند و انتظار تعامل سازنده از آنها دارند. ...
....
شاید استدلال ها، تنوعات و نقطه شروع های سیاسی و عقاید دستجات فوق متفاوت باشند، اما در پس همه آنها همان حس ناسیونالیستی و ایرانگراییِ مسلط بر بخشی از خرده بورژوازی ایران است که موج میزند. تناقضی که رفیق .... بدان اشاره میکند تناقضی در رفتار جمهوری اسلامی نیست، تناقضی است در جامعه و در درون نیروهای طبقاتی و سیاسی. تناقضی است در مناسبات و منافع لایه های گوناگون بورژوازی ناسیونالیست ایران.
لینک مقاله:
آنتی امپریالیسم و پرو کاپیتالیسم: تناقض در محور مقاومت؟ پاسخی به یک پرسش