وقتی حالم خوب نبود، خدا تورا برایم کادو پیچ کرد و از آسمان فرستاد.
ماندی و حالم را از صفر به صد رساندی،
من را عین کف دستت بلد بودی حتی بیشتر از خودم، دیگر نمیدانستم بدون تو چگونه؟
چگونه تاب آورم؟
فکر رفتنت را از سرم بیرون کرده بودم،
تو برایم ابدی شده بودی، ابدیِ قلبم.
دقیقا همانجا. همانجا که این فکر احمقانه را کردم؛
دیگر تورا ندیدم،
در آغوشم تورا حس نکردم،
بوسه هایت را بر روی گونهام نکاشتی،
و دیگر هیچوقت دوستت دارم هایت در گوشم زمزمه نشد.
به خودم آمدم دیدم حالم همان حالیست که قبل تو بود حال با این تفاوت که دلتنگیات، غم نبودنت کل وجودم را فرا گرفته و من ناچارم و محتاج زمان که زودتر بیاید و حال من را برگرداند به قبل وجود تو.
آنجا هم خوب نبودم اما همین که دلتنگ نبودم خودش خیلی بود برای خوب شدن.
روزها میگذرد از این اتفاق و بهم ثابت شد، ثابت شد که کنترل حال خوبم دست خودم است و هیچ خری نمیتواند کانال آن را عوض کند.
فا-
ماندی و حالم را از صفر به صد رساندی،
من را عین کف دستت بلد بودی حتی بیشتر از خودم، دیگر نمیدانستم بدون تو چگونه؟
چگونه تاب آورم؟
فکر رفتنت را از سرم بیرون کرده بودم،
تو برایم ابدی شده بودی، ابدیِ قلبم.
دقیقا همانجا. همانجا که این فکر احمقانه را کردم؛
دیگر تورا ندیدم،
در آغوشم تورا حس نکردم،
بوسه هایت را بر روی گونهام نکاشتی،
و دیگر هیچوقت دوستت دارم هایت در گوشم زمزمه نشد.
به خودم آمدم دیدم حالم همان حالیست که قبل تو بود حال با این تفاوت که دلتنگیات، غم نبودنت کل وجودم را فرا گرفته و من ناچارم و محتاج زمان که زودتر بیاید و حال من را برگرداند به قبل وجود تو.
آنجا هم خوب نبودم اما همین که دلتنگ نبودم خودش خیلی بود برای خوب شدن.
روزها میگذرد از این اتفاق و بهم ثابت شد، ثابت شد که کنترل حال خوبم دست خودم است و هیچ خری نمیتواند کانال آن را عوض کند.
فا-