کانال رسمی وحید دانا


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


خوش آمدید
تنها مرجع انتشار اشعار وحید دانا در فضای مجازی

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


گُل ، با نفس ِ بهار ، بر می گردد

گمگشته ، سرِ قرار ، بر می گردد

وقتی ز خطایِ خویشتن ، درگذری

آن روز ، دوباره ، یار بر می گردد

وحید دانا
@vahid_dana


ای موقع ِ خوب ِ دوستی ها نامت !

آواز ِ کبوترانه ها پیغامت

این طرح من است ، آبی ، آبی ، آبی

بر لحظه ی آفتابی ِ اندامت

وحید دانا
@vahid_dana


هر دل که به نامت بتپد ، شادش کن

با همّت ِ عقل و عشق ، آبادش کن

آرامش ِ زندگی ، به همراهی هاست

هرکس که به یادت برسد ، یادش کن

وحید دانا
@vahid_dana


باید به شکل ِ ممکن ِ خود زندگی کنیم
شکلی که ممکن است
و در تمام ِ فصول
باید درخت بود
با یک طبیعت ِ آرام
تا دوستت بدارند
تا دوستت بدارند

وحید دانا
@vahid_dana


بهاریّه

بهار آمده ، رنگین ، شکفته پیراهن
گرفته شاخۂ مهری ز عطر آویشن

پرنده پشت ِ پرنده ، چه کوچ ملتهبی !
درخت ها همه سبزینه خواهشی بر تن

سزاست راه بیفتند برف های خموش
سزاست نغمه بخواند شکوفۂ سوسن

بیا شروع شو ای آسمان بی پایان
که تا شروع شود آن ترنّم ِ روشن

همان ترنّم ِ رنگین لحظه های طلوع
در آستانۂ چشم تو خویش را دیدن



نترس ! عشق فقط ارتفاع مختصری ست
بیا پرنده بشو ، آسمان شدن با من

وحید دانا
@vahid_dana


از هر چه به راه عشق دادی ، بگذر

وز هر که نکرد از تو یادی ، بگذر

رفتند و مهم نیست که برمی گردند

از جادۂ زندگی به شادی ، بگذر


وحید دانا
@vahid_dana


ای مثل همیشه ، ماهِ رؤیاییِ من

لبخندِ تو اجر ِ دین ِ دنیایی ِ من

دستانِ تو سایه بان ِ خورشیدی ِ صبح

چشمان تو عادت ِ تماشایی ِ من

وحید دانا
@vahid_dana


هر رنگ ، که شادی آوَرد ، دلخواه است

هر سنگ که روشنی دهد ، چون ماه است

لبخند بزن به هر چه ، سهمِ تو شده ست

هر چند که خندیدنِ گل ، کوتاه است


وحید دانا
@vahid_dana




از چشم های تو شمالی تر ، کجا دیدم ؟

وقتی که می بارند بر مازندران ، ای دوست !

وحید دانا
@vahid_dana


بی دوست ، جهان اگر به کامت باشد

یک عمر ، همین ، خیالِ خامت باشد

نه نانی از انتظارِ دستت بچکد

نه کوچه ای از عشق ، به نامت باشد


وحید دانا
@vahid_dana


چشمی که سرآغازِ حیاتِ ابد است

چون چشمه ، مسیرِ خویشتن را بلد است

نه ، هیچ نیازی به دگرگونی نیست

وقتی که به دست دل ، چراغ خِرَد است


وحید دانا
@vahid_dana


آسمان ، را می کشم تا بالِ تو

رفته ام تا ابرها دنبال تو

یادِ آن شب های بی پایان ، به خیر

ماه ، ماتِ شانهٔ خوشحالِ تو

دوستی ، آغازِ چشم روشنت

مهرورزی ، عیدی هرسالِ تو

نازِ دلخواهِ صدایت می چکید

کوه ، می آمد به استقبال تو

مالِ من بودی اگر گم می شدی

جسم و جانم بود مالامال تو

*************

تیره بختی ، سایهٔ خوشبختی است

پیشِ من بودی و من ، دنبال تو

*************

حال ، نه تو آگهی از حال من

نه خبر دارم ، من از احوال تو

منتظر ماندم ، شدم کوهِ غمت

برف باریدم ، شدم پامال تو

در پیاله ، عکس دلجویی نمانْد

خیر ، شرمنده ست دیگر فالِ تو

پختگی را درسقوط ، آموختم

تا مرا انداخت دست کالِ تو

وحید دانا
@vahid_dana


آیینه بشو که شوقِ دیدار ، خوش است

رقصیدن ماه ، در شب تار ، خوش است

لبخند بزن که زندگی ، می گذرد

بر چهرهٔ عشق ، خندهٔ یار ، خوش است

وحید دانا
@vahid_dana


چه تلخ ، چه شیرین ، چه فرح بخش ، چه بد

هر طور که هست ، عمر تو می گذرد

آن باش که باری از کسی برداری

زان پیش که مرگ ، روی دوشت ببرد !

وحید دانا
@vahid_dana


دل در غم ِ هر که بسته ای ، شادان باش

بر فرض ، اگر ابر شدی ، باران باش

وقتی ز حضور عشق ، لذّت بردی

هر قدْر خوشی ، همان قدَر ، انسان باش

وحید دانا
@vahid_dana


روزی ست که از بهار و گُل ، لبریزی

یک روزِ دگر ، دستخوشِ پاییزی

خوش باش و به عشقِ دیگران تکیه نکن

عشقی که کمک نمی کند برخیزی

وحید دانا
@vahid_dana


تقدیر ، که شوقِ زندگی را می کاشت

ما نام نشانده ایم و او نان انباشت

اندیشه بکن برای صد سالِ دگر

آیا گذری به خاطری خواهی داشت؟

وحید دانا
@vahid_dana


چشمانِ تو خود ، آتشی افروختنی

با عقل ، بساز ای دلِ سوختنی

عشق ، آمدنی اگر بوَد خواهد رفت

چون عشق ، مهارتی ست آموختنی

وحید دانا
@vahid_dana


جا مانده ، به پلّه ، کفشهایت خالی

بی تو شبِ چلّه ، بی نهایت ، خالی

امشب ، شبِ ماه ، هست و چشمم تار است

امشب ، شبِ عید هست و جایت خالی

وحید دانا
@vahid_dana

Показано 20 последних публикаций.

187

подписчиков
Статистика канала