#اسلام
فرایند بازآفرینی اسلام
اسلام نمیتواند نقش خود را ایفا نماید مگر اینکه در یک جامعه یعنی در یک امت تجسم پیدا کند، چون بشریت به ویژه در این روزگار به عقیدهای محض که مصداق آن را در یک زندگی مشهود نبیند گوش فرا نمیدهد .. امت مسلمان هم قرنهای بسیاری است که از وجود ساقط شده است چون امت مسلمان، سرزمینی نیست که اسلام در آن زیسته باشد و یا قومی که اجدادشان در یکی از اعصار تاریخ بر اساس نظام اسلامی زیسته باشند..
مقصود از امت مسلمان جماعتی از انسانها است که حیات، بینشها، اوضاع، نظامها، ارزشها و موازین آنها تماماً از برنامهی اسلام برجوشد.
و این امت با این توصیفات از وقتی که حکم کردن بر طبق شریعت خداوند در سراسر کرهی زمین پایان پذیرفت دیگر وجود نداشته است.
پس باید این امت را دوباره به وجود آورد تا اسلام بتواند نقش مورد انتظار خود را در رهبری بشریت بار دیگر ایفا نماید. باید این امت را که در زیر رسوبات نسلها و بینشها و اوضاع و نظامهای بیگانه با اسلام و برنامهی اسلامی دفن شده است از نو آفرید، هرچند که گمان میکنند هنوز هم این امت در قلمرویی موسوم به جهان اسلام پای برجاست!
البته من نیک میدانم که میان تلاش در جهت این بازآفرینی تا تصاحب نمودن رهبری، مسافت بسیار زیادی وجود دارد چون روزگار درازی است که امت مسلمان از صحنه وجود و شهود ناپدید شده است و مدتی طولانی است که اندیشهها، امتها، بینشها و اوضاع دیگر رهبری بشریت را در دست داشتهاند و نبوغ اروپایی در این مدت، اندوخته کافی را از علم، فرهنگ، نظامها و تولید مادی فراهم آورده است. اندوختهای که بشریت بر قلهی آن ایستاده است و حاضر نیست که به آسانی از آن و نقشآفرینان آن دست بکشد!
بویژه زمانی که میبیند جهان موسوم به جهان اسلام نیز تقریباً از تمام این پیرایهها، عاطل مانده است!
اما با وجود تمام این اعتبارات، هرچند که مسافت میان تلاش برای بازآفرینی تا به دست گرفتن رهبری بشر فراوان باشد، به هر حال ناگزیر به این بازآفرینی هستیم و لذا تلاش در جهت این بازآفرینی نخستین گامی است که تخطی از آن ممکن نیست.
منبع: نشانههای راه. سید قطب رحمه الله
🍃 @waqemoaser
فرایند بازآفرینی اسلام
اسلام نمیتواند نقش خود را ایفا نماید مگر اینکه در یک جامعه یعنی در یک امت تجسم پیدا کند، چون بشریت به ویژه در این روزگار به عقیدهای محض که مصداق آن را در یک زندگی مشهود نبیند گوش فرا نمیدهد .. امت مسلمان هم قرنهای بسیاری است که از وجود ساقط شده است چون امت مسلمان، سرزمینی نیست که اسلام در آن زیسته باشد و یا قومی که اجدادشان در یکی از اعصار تاریخ بر اساس نظام اسلامی زیسته باشند..
مقصود از امت مسلمان جماعتی از انسانها است که حیات، بینشها، اوضاع، نظامها، ارزشها و موازین آنها تماماً از برنامهی اسلام برجوشد.
و این امت با این توصیفات از وقتی که حکم کردن بر طبق شریعت خداوند در سراسر کرهی زمین پایان پذیرفت دیگر وجود نداشته است.
پس باید این امت را دوباره به وجود آورد تا اسلام بتواند نقش مورد انتظار خود را در رهبری بشریت بار دیگر ایفا نماید. باید این امت را که در زیر رسوبات نسلها و بینشها و اوضاع و نظامهای بیگانه با اسلام و برنامهی اسلامی دفن شده است از نو آفرید، هرچند که گمان میکنند هنوز هم این امت در قلمرویی موسوم به جهان اسلام پای برجاست!
البته من نیک میدانم که میان تلاش در جهت این بازآفرینی تا تصاحب نمودن رهبری، مسافت بسیار زیادی وجود دارد چون روزگار درازی است که امت مسلمان از صحنه وجود و شهود ناپدید شده است و مدتی طولانی است که اندیشهها، امتها، بینشها و اوضاع دیگر رهبری بشریت را در دست داشتهاند و نبوغ اروپایی در این مدت، اندوخته کافی را از علم، فرهنگ، نظامها و تولید مادی فراهم آورده است. اندوختهای که بشریت بر قلهی آن ایستاده است و حاضر نیست که به آسانی از آن و نقشآفرینان آن دست بکشد!
بویژه زمانی که میبیند جهان موسوم به جهان اسلام نیز تقریباً از تمام این پیرایهها، عاطل مانده است!
اما با وجود تمام این اعتبارات، هرچند که مسافت میان تلاش برای بازآفرینی تا به دست گرفتن رهبری بشر فراوان باشد، به هر حال ناگزیر به این بازآفرینی هستیم و لذا تلاش در جهت این بازآفرینی نخستین گامی است که تخطی از آن ممکن نیست.
منبع: نشانههای راه. سید قطب رحمه الله
🍃 @waqemoaser