Репост из: ماه"
میدونی ماه کوچولو، من عاشق این بودم که از دور بشینی و نگام کنی. حواست به من باشه. دوسم داشته باشی. من عاشق همین چیزای کوچیکمون بودم. اینکه نورماهت بتابه به صورتم و شبا باهم کلی حرف بزنیم، برام لالایی بخونی و من بخوابم. ولی الان که نیستی انگار یچیزی کمه، شاید خودت.