کفگیر بره (kafgir barreh)
۲۶- آبکش / صافی = ترشباله (toroshbaaleh)
۲۷- انبار ذغال / آرد = کته (kateh) مثلا کته ذغالی (همین واژه برای برنج آبکش نشده پخته هم به کار میرود)
۲۸- نوک پرنده = چنگ (cheng)
۲۹- نوک مداد / قلم یا لبه میز و قالی و انتهای نخ و چوب = تی (tie)، مثلا تی قالیو ره بگیر تو جمعش کنیم یعنی سر این قالی را بگیر تا جمعش کنیم و یا تی مدادم شکست یعنی نوک مدادم شکست.
۳۰- پنجول = خنج (khenj)
۳۱- ویشگون = پنجیر (penjier)
۳۲- بشکن زدن = پلنگک (pelengak)
۳۳- دست زدن = دسک (dassak)
۳۴- دسته کارد و قابلمه و امثالهم = مسه (mosseh)
۳۵- محکم بستهشده = تنگ (teng) (این واژه برای چوب دوشاخهای که برای محکم کردن طناب بار استفاده میشود هم به کار برده میشود)
۳۶- حرکت مانند راه رفتن گنجشک = تنگیدن (tengiedan)
۳۷- خراب شدن ساختمان = رمبیدن (rombiedan)
۳۸- منهدم شدن ساختمان = تمبیدن (tombiedan)
۳۹- لرزیدن از ترس یا سرما = دروشیدن (drovshiedan)
۴۰- افشاندن = اوشوندن (ovshondan)
۴۱- تار عنکبوت = کنتره (kenatreh)
۴۲- کبره (خون / کثیفی) = کوله (keveleh)
۴۳-دلو = دول (doul) (دولچه ظرفی چرمی بود که روی سهپایه چوبی سوار شده بود و آب در آن بر اثر وزش باد بسیار خنک و گوارا میشد. نوع کازرونی آن بسیار مرغوب بود)
۴۴- کوزه دهانگشاد (خمره کوچک) = کلوک (kouloouk)
۴۵- ظرفی حصیری برای نگهداری سوزن و نخ و یا مهر و تسبیح = کپری (kopori)
۴۶- تاب / تاببازی = آبرک / آبرک خوردن (aabrak)
۴۸- الاکلنگ = هولی همالی (hovli hammaaali)
***
#علی_معماریان
#همسان_شدن_گویشها
#لهجه_شیرازی
#dialect_levelling
***
@zabanhaye_darkhatare_IRAN
۲۶- آبکش / صافی = ترشباله (toroshbaaleh)
۲۷- انبار ذغال / آرد = کته (kateh) مثلا کته ذغالی (همین واژه برای برنج آبکش نشده پخته هم به کار میرود)
۲۸- نوک پرنده = چنگ (cheng)
۲۹- نوک مداد / قلم یا لبه میز و قالی و انتهای نخ و چوب = تی (tie)، مثلا تی قالیو ره بگیر تو جمعش کنیم یعنی سر این قالی را بگیر تا جمعش کنیم و یا تی مدادم شکست یعنی نوک مدادم شکست.
۳۰- پنجول = خنج (khenj)
۳۱- ویشگون = پنجیر (penjier)
۳۲- بشکن زدن = پلنگک (pelengak)
۳۳- دست زدن = دسک (dassak)
۳۴- دسته کارد و قابلمه و امثالهم = مسه (mosseh)
۳۵- محکم بستهشده = تنگ (teng) (این واژه برای چوب دوشاخهای که برای محکم کردن طناب بار استفاده میشود هم به کار برده میشود)
۳۶- حرکت مانند راه رفتن گنجشک = تنگیدن (tengiedan)
۳۷- خراب شدن ساختمان = رمبیدن (rombiedan)
۳۸- منهدم شدن ساختمان = تمبیدن (tombiedan)
۳۹- لرزیدن از ترس یا سرما = دروشیدن (drovshiedan)
۴۰- افشاندن = اوشوندن (ovshondan)
۴۱- تار عنکبوت = کنتره (kenatreh)
۴۲- کبره (خون / کثیفی) = کوله (keveleh)
۴۳-دلو = دول (doul) (دولچه ظرفی چرمی بود که روی سهپایه چوبی سوار شده بود و آب در آن بر اثر وزش باد بسیار خنک و گوارا میشد. نوع کازرونی آن بسیار مرغوب بود)
۴۴- کوزه دهانگشاد (خمره کوچک) = کلوک (kouloouk)
۴۵- ظرفی حصیری برای نگهداری سوزن و نخ و یا مهر و تسبیح = کپری (kopori)
۴۶- تاب / تاببازی = آبرک / آبرک خوردن (aabrak)
۴۸- الاکلنگ = هولی همالی (hovli hammaaali)
***
#علی_معماریان
#همسان_شدن_گویشها
#لهجه_شیرازی
#dialect_levelling
***
@zabanhaye_darkhatare_IRAN