#تاریخ نسبت به #توهین #پیامبران و #صلحاء تکرار میشود:
( 4 )
هنگامی که حضرت موسی (ع) بخاطر نجات بنی اسرائیل با فرعون گفتگو و بحث کرد و معجزات و دلایل را برایش بیان و ذکر کرد؛
اما او :
"فتولی برکنه و قال ساحر او مجنون"
(الذاریات ۲۸ و ۲۹)
"فرعون با قدرت و لشکرش اعراض و پشت کرده و گفت:
موسی ساحر و یا دیوانه است"
اخلاق مستبدین و منش استبدادانه آن است که:
هرگاه در برابر برهان و منطق؛ جواب و پاسخی نداشته باشند به اتهام و توهین پناه برده و به بدترین شیوه و اسلوب وارد میدان دلیل و برهان می شوند؛
همانطوریکه حضرت شعیب (ع) وقتی که قومش را نصحیت و دعوت می کند:
"قال یا قوم اعبدوا الله ما لکم من اله غیره"
"ای قوم من: هیچ اله و معبودی غیر الله وجود ندارد"
"و لا تنقصوا المکیال و المیزان بالقسط"
"کیل و میزان را نقص و کم نکنید"
بلکه:
"اوفوا المکیال و المیزان بالقسط"
"کیل و پیمانه را به قسط و عدالت اجرا کنید."
"و لا تبخسوا الناس اشیاءهم"
"و کالاهای مردم را بی ارزش قلمداد نکنید"
ولی آنان در برابر نصیحت و راهنمایی آنحضرت چنین گفتند:
"و لو لارهتک لرجمناک"
"اگر گروه و طایفه ات نبود تو را رجم می کردیم"
(سوره هود آیه ۸۴ الی ۹۳)
منطق و برخورد جاهلیت دنیای سنتی نسبت به حقایق و رسالت اینطوری بود.
ماهیت و جوهر دنیای مدرنیسم و پسامدرن هم در ارتباط با وحی و رسالت همان جاهلیت دنیای سنتی است و کمترین فرق و تفاوتی نکرده اند!
شاید دنیای مدرن از نظر
ابزار و تکنولوژی مادی؛ پیشرفت چشمگیری داشته و
کره ماه را تسخیر کرده باشند!!
اما از نظر معنوی و فکری و اخلاقی مانند همان دنیای سنتی قدیمی اند؛
و حتی از نظر بی رحمی و غارت و قتل عام و تعداد کشتارها؛ بسیار پیشرفته تر گشته اند!
ولی از نظر فرهنگ؛ انسان دوستی منحط تر از گذشته شده است.
اگر جاهلیت گذشته به زنده ها توهین و
بی ادبی می کردند؛
اما عصر مدرنیسم به مردگان بی ادبی و توهین می کنند!!
اگر گذشتگان جاهلی از رسولان زنده وحشت داشتند؛
اما جاهلیت مدرنیسم بیشتر از اسم و پیام آنان وحشت زده می شوند!!
به همین خاطر مرتب به آن ناصحان توهین و بی احترامی می کنند!!
( 4 )
هنگامی که حضرت موسی (ع) بخاطر نجات بنی اسرائیل با فرعون گفتگو و بحث کرد و معجزات و دلایل را برایش بیان و ذکر کرد؛
اما او :
"فتولی برکنه و قال ساحر او مجنون"
(الذاریات ۲۸ و ۲۹)
"فرعون با قدرت و لشکرش اعراض و پشت کرده و گفت:
موسی ساحر و یا دیوانه است"
اخلاق مستبدین و منش استبدادانه آن است که:
هرگاه در برابر برهان و منطق؛ جواب و پاسخی نداشته باشند به اتهام و توهین پناه برده و به بدترین شیوه و اسلوب وارد میدان دلیل و برهان می شوند؛
همانطوریکه حضرت شعیب (ع) وقتی که قومش را نصحیت و دعوت می کند:
"قال یا قوم اعبدوا الله ما لکم من اله غیره"
"ای قوم من: هیچ اله و معبودی غیر الله وجود ندارد"
"و لا تنقصوا المکیال و المیزان بالقسط"
"کیل و میزان را نقص و کم نکنید"
بلکه:
"اوفوا المکیال و المیزان بالقسط"
"کیل و پیمانه را به قسط و عدالت اجرا کنید."
"و لا تبخسوا الناس اشیاءهم"
"و کالاهای مردم را بی ارزش قلمداد نکنید"
ولی آنان در برابر نصیحت و راهنمایی آنحضرت چنین گفتند:
"و لو لارهتک لرجمناک"
"اگر گروه و طایفه ات نبود تو را رجم می کردیم"
(سوره هود آیه ۸۴ الی ۹۳)
منطق و برخورد جاهلیت دنیای سنتی نسبت به حقایق و رسالت اینطوری بود.
ماهیت و جوهر دنیای مدرنیسم و پسامدرن هم در ارتباط با وحی و رسالت همان جاهلیت دنیای سنتی است و کمترین فرق و تفاوتی نکرده اند!
شاید دنیای مدرن از نظر
ابزار و تکنولوژی مادی؛ پیشرفت چشمگیری داشته و
کره ماه را تسخیر کرده باشند!!
اما از نظر معنوی و فکری و اخلاقی مانند همان دنیای سنتی قدیمی اند؛
و حتی از نظر بی رحمی و غارت و قتل عام و تعداد کشتارها؛ بسیار پیشرفته تر گشته اند!
ولی از نظر فرهنگ؛ انسان دوستی منحط تر از گذشته شده است.
اگر جاهلیت گذشته به زنده ها توهین و
بی ادبی می کردند؛
اما عصر مدرنیسم به مردگان بی ادبی و توهین می کنند!!
اگر گذشتگان جاهلی از رسولان زنده وحشت داشتند؛
اما جاهلیت مدرنیسم بیشتر از اسم و پیام آنان وحشت زده می شوند!!
به همین خاطر مرتب به آن ناصحان توهین و بی احترامی می کنند!!