Репост из: دختـــHamsaroonehــرونه
#پارت۱
_سیا ولم کن آخه جلو بچه گمشو دیگه.
بی توجه به حرفم موهام رو از پشت گرفت و دامنمو کشید پایین،مجبورم کرد رو پاش دراز بکشم،شروع کرد به اسپنک کردن پشتم.
_لعنتی بچه داره وَق میزنه ولم کن.
مرتیکه ی عوضی باز مست کرده اومده سراغ منِ بخت برگشته.
با ورود یهویی انگشتش تو نازم جیغی کشیدم:
+با اینکه هر شب زیرم پاره میشی بازم نازت تنگهـــ.
_ سیا بچه بهمون داره نگاه میکنه لطفا بزار یه موقع دیگه.
با عقب جلو شدن انگشتش وا دادم و بی اختیار ناله هام بلند شد.
سیلی به نازم زد:
+جوووون این ناز تپل مال خودمه امشب قرارع پاره بشه.
https://t.me/+GDVbx5hbzBdhYWZk
https://t.me/+GDVbx5hbzBdhYWZk
_سیا ولم کن آخه جلو بچه گمشو دیگه.
بی توجه به حرفم موهام رو از پشت گرفت و دامنمو کشید پایین،مجبورم کرد رو پاش دراز بکشم،شروع کرد به اسپنک کردن پشتم.
_لعنتی بچه داره وَق میزنه ولم کن.
مرتیکه ی عوضی باز مست کرده اومده سراغ منِ بخت برگشته.
با ورود یهویی انگشتش تو نازم جیغی کشیدم:
+با اینکه هر شب زیرم پاره میشی بازم نازت تنگهـــ.
_ سیا بچه بهمون داره نگاه میکنه لطفا بزار یه موقع دیگه.
با عقب جلو شدن انگشتش وا دادم و بی اختیار ناله هام بلند شد.
سیلی به نازم زد:
+جوووون این ناز تپل مال خودمه امشب قرارع پاره بشه.
https://t.me/+GDVbx5hbzBdhYWZk
https://t.me/+GDVbx5hbzBdhYWZk