Z🕊


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана



Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


گاهی باید نبخشید،کسی که بار ها و بارها او را بخشیدی و نفهمید!


به یه سر صبح و مزاحمی که زنگ میزنه تا برم جلوی در و رو به رو شدن با یه جعبه پر از کتابایی که میخوام ،نیاز دارم.


میدونی قلب من کی خوابش برده بود و هرچی صداش میکردی بیدار نمیشد؟
همون موقع که نخواستم قشنگترین صدارو گوش کنم
همون موقع که منظره های زیبا رو چشم بسته عبور میکردم
همون لحظه که شنوا بودم،بینا بودم
ولی اعماق من داد میزد کوری و کری رو
همون موقع که دستم رو تو مه نگه داشتم اما به شبنم نزدیک نکردم
همون موقع که عطر خوش همه جا رو پر کرده بود جز منی که تا پوست و استخون بوی خاک میدادم،خاک خشک!
میدونی کی خوابید؟
همون موقع که نجنگید برای بیداری
همون موقع که غلط گفتی و درستش رو دم گوشت نگفتم
میدونی کی خوابید؟
همون موقعی که میخواستی بپرسی خوبی؟
و من میخواستم راستش رو بگم
همون موقعی که نپرسیدی!
قلب من خواب بود
اما من هر وقت که میخوابیدم هم هوشیار بودم
خیلی خیلی هوشیار پس نگو تو که خواب بودی اینا چیه
نگو چون خوابم
نگو چون بشنوم جواب نمیدم
نگو،چون دیره...
دیره دیر!
هیس
آروم تر
مگه نمیبینی بدون اینکه تکون بخوره یه گوشه خوابیده؟برو،دور شو!


از ته دل میخوام جریان واقعیِ عشق تو رگ هاتون رو حس کنید.
فقط باید حسش کنید چون هیچ توصیف و توضیحی بیانگرش نیست...


لیاقت آدم ها دست خودشونه!
اصولا نگاه به اطراف و اطرافیانشون کنی معیار دستت میاد.


یکی نیست به این آدما بگه تو خیلی وقته هستی و جای کسی نیومدی تا انقدر سرگیجه نگیرن و فکر نکنن مثل تو مهم بودن یا هستن!


آرومم،کاری ندارم،چیزی نمیگم،سعی میکنم تند نشم،سعی میکنم خود دار باشم،سعی میکنم حتی یکم هم مثل تو نباشم
کافیه منو امتحان کنی با ارزش هام،با عزیزام...
چیزی نمیگم،چون نمیتونم بعدِ خودم و تو رو توصیف کنم!


👨‍👧:پوچ و بیهوده نه،بزرگ فکر کن!


Репост из: Z🕊
تولدت مبارک خاطره ی قشنگِ من ✨


تو کسی نیستی که برای کسی دیگه تصمیم بگیری،
این خیلی ساده است.


من نمیدونستم مینوسی برای دریا
تو هم نمیدونستی من تو دریا گم کردم و گم شدم
وگرنه زود تر از این ها نامه رسون میشدم برای نامه ی تو.


دریای عزیز، کاش من را با خودت ببری، کاش من را بین موج‌هایت غرق کنی
کاش به من لطفی بکنی
کاش وقتی دست های زخمی‌ام را برای کمی‌ کمک که هیچکس نتوانست بکند دراز میکنم، دستم را پس نزنی
ازت میخواهم ذهنم را آرام کنی و نذاری دیگر جیغ بکشند
تنها کاری که لازم دارم انجام بدهی این است که من را در خودت غرق کنی، بلکه شاید در دل تو جای من باشد، شاید من به این دنیا تعلق ندارم، من برای این دنیا نیستم
شایدم باید از اینجا بروم و به خانه‌ام‌ میان شما برگردم
فقط من را قبول کن، من را غرق کن
تا شاید در دل به ظاهر سیاهِ تو، سفیدی‌ای به چشم من بخورد
درست است، همان سفیدی‌ای که بعد از پر شدن تمام بدنم از آب به سراغم می‌اید.

-نامه‌ای که هرگز برای دریا فرستاده نشد


دستامو باز میکنم و از آب کمک میخوام
برای کشیدن من، برای بردن من
برای نجات دادن من از همه‌ی سکوت‌ هایی که دورم هستن
برای نجات من از وسط جیغ های ساکتی که کشیده میشن
دستای من پر از زخمه، زخم هایی که فقط خودم میبینم، زخم هایی که خودم ایجاد کردم، زخم هایی که با تیغ همین جیغ های ساکت رو دستم کشیدم.
اما شاید اگه همینجا و همین حالا از اب کمک بخوام،من رو غرق کنه.
وجودم رو پر از آب کنه، خفم کنه و جونم رو بگیره
و اونوقته که من نجات پیدا میکنم
چون بزرگ‌ترین درد من خودمم.
همین مغز، همین تن، دلیل تمام ناراحتی‌هام و اخلاقای گندم همین مغزه.
پس من دریا رو صدا میکنم تا شاید مشتاق غرق من تو دل خودش باشه.


به مردم نگاه میکنم...
حالم بد میشه، پس دوباره برمیگردم به تنهاییم.


نگاه میکنم به آدما،قریب به صد سال سن دارن ولی نمیفهمن چی میگن،حتی قبل باز کردن دهنشون فکر نمیکنن،حرف رو مزه مزه نمیکنن
نگید چون پیرن،چون اگه غیر این بود میشد جوان،خام،بی تجربه!


فهمیدن اینکه ماه من تو تاریک ترین شب فقط و فقط تو آسمونِ و جایی جز آسمون سیاه بهش نمیرسم،یک دقیقه طول کشید.
فقط یک دقیقه!


سنگین تر از بغض نشسته بر گلو،بغضی است که لبخند نشانده است.


اگه روزی فکر تمسخر و مسخره کردن کسی به سرتون زد به این فکر کنید که شما تو چه جایگاهی هستید که بخواید کسی رو مورد تمسخر قرار بدید.
منظورم از جایگاه سِمت و موقعیت اجتماعیتون نیست،هرچند شما با همین معیار،میسنجید ولی به هر حال،شما تو هیج جایگاهی قرار ندارید و قرار نمی گیرید که کسی رو مسخره کنید.


باعث نشوید روزهای خوش بر باد رفته،از یاد هم بروند.


دلتنگتم دوست من در ماه!

Показано 20 последних публикаций.

35

подписчиков
Статистика канала