BLACK & WHITE


Гео и язык канала: не указан, Русский
Категория: Telegram


جهت ارسال داستان های خودتون با ایدی زیر هماهنگ بشید.
Contact us :
@cmpak

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, Русский
Категория
Telegram
Статистика
Фильтр публикаций


♨️ سوپر گروه چت و دوستیابی 👩‍❤️‍👨🔞

https://t.me/joinchat/P0QkXGQbWxBhNmZk
https://t.me/joinchat/P0QkXGQbWxBhNmZk

#ورود_افراد_بی‌جنبه_اکیدا_ممنوع ❌


00:00

وقتی احساسات در قالب کلمات نمیگنجد دیگه وقته کردنه..!
@siyaasefid


روی کیرش و کردش توی کوسم و توی کوسم تلمبه میزد و کیرشو تا ته می کرد توی کوسم و آخ جووون آخ جووون می گفت من ارضا شدم اما اون نه خوابوندم روی کمر پامو باز کرد و کیرشو کرد توی کوسم گفت امشب شب دامادی منه عروس خوشگلم و تند تند تلمبه میزد تا آبش اومد و ریخت توی کوسم و شروع کرد ازم لب گرفتن گفت تو یدونه ای و یکم توی بغلم خوابید و گفت من میرم توی اتاقم تو هم برو توی اتاق مینا وقتی رفتم توی اتاق مینا حس کردم که مینا بیداره اما خیلی خسته بودم و بیهوش شدم صبح مینا بیدارم کرد دیدم آرش نیست و صبحانه خوردیم و رفتیم دانشگاه توی راه مینا یه تیکه هایی مینداخت که حس کردم ماجرای دیشبو فهمیده دیشبم یه چند باری حس کردم که یه نفر داره نگاه میکنه چون صدای پا میومد اما گفتم شاید خیالاتی شدم از طرفیم شهوت منو آرش بحدی بالا بود که حتی اگر از اول تا آخرشم می ایستاد نگاه کنه ما متوجه نمی شدیم از اون روز رفتار مینا تغییر کرد و دیگه اون مینای سابق نبود و به طرز عجیبی آرش هم دیگه سراغی ازم نگرفت و زنگم نزد آخرشم نفهمیدم چی شد؟!!!
نه پولی گرفتم نه هیچی فقط با یه سکس بی موقع گند زدم به همه چیز مینا دوست خوبی بود که بخاطر هیچی از دستش دادم.

پایان

#داستان_سسکی


❌داستان های سکسی رو هر #پنجشنبه_جمعه_شنبه_یکشنبه ساعت ۲۲ از کانال دنبال کنید❌


#یه_سکس_نابجا_و_از_دست_دادن_دوستم

سلام به همه دوستای خوبم در شهوانی مریم هستم یه دهه هشتادی خییییییلیییییی شیطون که الان دانشجوی ترم آخر حقوقم اما خاطره ای که می خوام بگم ماله ترم یک و دو دانشگاهه دوران دبیرستان انقدر شیطنت کردم که پردمو از دست دادم حالا بگذریم که کی بود و چی شد و اینا کنکور دادم و دانشگاه حقوق قبول شدم ترم اول با یه دختری دوست شدم مینا دختر درونگرایی بود اما من برونگرا بودم و خیلی حرف میزدم و به دیگران تیکه مینداختم و مینا فقط می خندید چون فقط می خندید و یه جورایی تایید میکرد کارامو باهاش دوست بودم چون من خوابگاهی بودم و اون خونشون توی همون شهر بود یه چند باری دعوتم کرد رفتم خونشون مادرش مریض بود و از تخت نمی تونست بلند بشه و پرستار داشت و پدرشم بازاری بود وقتی می رفتم خونشون اونجا هم زیاد حرف میزدم و شوخی می کردم جوری که مینا و باباش از خنده دل درد می گرفتن واسه همین هر چند وقت یه بار مینا میگفت بابام گفته دلمون برات تنگ شده بیا یکم بخندیم و می رفتم خونشون یه بار مینا سرما خورد و رفتم خونشون عیادتش که تا آخر شب موندم پیشش تا خوابید وقتی خواستم برم بابای مینا که اسمش آرش بود بهم گفت مریم جان این مانتو خیلی بهت میاد خیلی خوشگل شدی؟ گفتم من هر بار میام خونتون همین مانتو تنمه گفت واقعا؟ گفتم بله الان دیدی؟ گفت کجا؟ امشب بمون گفتم نه باید برم گفت دیگه خوابگاه راهت نمیدن بمون دیدم راست میگه موندم مامان مینا و مینا خوابیده بودن و پرستارشم توی اتاقش بود منو آرش توس هال نشسته بودیم و فیلم می دیدیم فیلم که تمام شد آرش بهم گفت من خوابم نمیاد تو چی؟ گفتم منم خوابم نمیاد گفت بریم بیرون یه دوری بزنیم؟ یه بستنی هم مهمون من قبول کردم گفت برو بیرون الان ماشینو از پارکینگ میارم و رفتیم بیرون برام بستنی خرید گفتم دو تا طعم بگیر که با هم مزه کنیم و هم بستنی خودمو خوردم هم نصف بستنی اونو بهم می گفت چه خوشگل بستنی می خوری گفت بریم قدم بزنیم؟ گفتم بریم دستمو گرفت منم چیزی نگفتم و یه مسافتی با هم و دست توی دست هم قدم زدیم گفت دستات چه ظریف و قشنگن و دستمو چندین بار بوسید گفتم آرش؟ گفت چیه؟ بوسیدن دست جرمه؟
رنگ لاکت هم خیلی قشنگه گفتم مرسی چشات قشنگ می بینه رفتیم توی ماشین نشستیم دوباره دستمو گرفت گفت دختر به این خوشگلی چرا ازدواج نکرده؟ گفتم پسری نظرش درباره من مثله تو نبود که بیاد بگیرتم همینطور که با هم حرف می زدیم دستمو که توی دستش بود لای پام گذاشته بود بهم گفت اما من خیلی ازت خوشم میاد دستم و دستش رو به کوسم چسبوند و میمالیدش و ازم لب گرفت چیزی نگفتم چندین بار تکرارش کرد و کوسم میمالید چیزی نمی گفتم و اجازه دادم هر کاری می خواد بکنه چون خوشم میومد از جسارتش گفتم الان شهوت خودم و خودتو میبری بالا اینجا هم نمیشه کاری کرد گفت تو مگه دختر نیستی؟ اینجا و اونجا نداره نمیشه کاری کرد گفتم تو بخوای و به حرفم گوش بدی کاری که دوست داری می تونی انجام بدی دستشو گذاشت روی کوسم گفت یعنی این؟ خندیدم گفت آخ جوووون مریم خودم گفتم آهای زود هول نکن شرط داره گفت همش قبول و راه افتاد سمت خونه و توی راه شرطمو گفتم قبول کرد گفتم باید صیغم کنه همه هزینه هامم بده یه خونه هم برام بگیره چون دیگه تحمل خوابگاه نداشتم گفت دو سه روز آینده همشو داری بشرطی که امشب هیچ جوره برام کم نذاری گفتم خیالت راحت امشب خودمپکاری میکنم از خستگی بیهوش بشی و دیگه بی خوابی نیاد سراغت رسیدیم رفتیم توی پارکینگ ماشینو که خاموش کرد کوسمو میمالید و ازم لب می گرفت گفتم آرش بریم بالا امشب تا صبح اینا ماله خودته گفت باورم نمیشه مریم گفتم باورت بشه امشب شب دامادیته آقا پسر خودم گفت جووووون و ازم لب گرفت رفتیم بالا گفتم میرم دستشویی الان میام گفت نه نرو گفتم جیش دارم رفتم جیش کردم خودمم نشستم و اومدم بیرون که پشت در منتظرم بود و بغلم کرد و رفتیم توی اتاق مطالعه اش تختی نبود کف اتاق فرش بود که دو سه تا بالشت هم آورده بود کشید پایین کیرشو گرفته بود میگفت بدو بهش برس بی تابه کوسه اونم کوسه یه حوری بهشتی براش می خوردم و اون می گفت جوووونم تو ورق آس زندگی منی شلوار و شورتمو تا زانو پایین کشید و زانو هام روی بالشت گذاشت و خم شدم و کیرشو توی کوسم کرد گفت جووووووون چه تنگه چه تنگه و شروع کرد تلمبه زدن گفتم آرش آروم تر تو رو خدا آروم تر گفت مگه نمی خوای شرطاتو انجام بدم؟ پس خفه شو بذار عشق و حالمو کنم و تند تند توی کوسم تلمبه میزد که آبش اومد گفت جوووووون چه حالی داد چه تنگه امشب برات گشادش میکنم و کیرشو توی دهنم کرد و گفت بخورش بخورش باید امشب گشاد بشی جنده کوچولو و دوباره کردش توی کوسم اما اینبار هم تلمبه میزد هم میگفت راستشو بگو مطلقه ای؟ گفتم نه گفت دوست پسرت پردتو زد؟ گفتم آره گفت دستش درد نکنه راهو برای کیرم باز کرده عجب کوس آسی داری تا حالا مثلشو ندیدم خودش خوابید و منم نشستم


امروز نمیخواستم جق بزنم ولی یادم اومد که پورن استارا، خانواده ای دارن که باید خرجشون رو بدن!

@siyaasefid 𖡻 ≧‌⋮‌⃟‌꙰‌🤍‌️‌⃟‌꙰‌ سࡅ࡙ߺߊ‌‌ سܦ߭ࡅ࡙ߺܥ‌≧‌⋮‌⃟‌꙰‌🖤⋮‌⃟‌꙰‌


قبل ترا باز تو خواب ۲ تا کص میکردیم الان اونام نمیدن :/

@siyaasefid 𖡻 ≧‌⋮‌⃟‌꙰‌🤍‌️‌⃟‌꙰‌ سࡅ࡙ߺߊ‌‌ سܦ߭ࡅ࡙ߺܥ‌≧‌⋮‌⃟‌꙰‌🖤⋮‌⃟‌꙰‌




🔍خیلی گشتم تا کانال
❤️ #هایده #مهستی #حمیرا رو پیدا کنم
(آهنگهای جدید هوش مصنوعی)

😍بالاخره تونستم چنلشونوپیدا کنم➡️

💕میدونم همتون دنبالش بودید

اینم لینکش امیدوارم لذت ببرید🕺🎵

https://t.me/+jbXABDo0ksYzZWFk
https://t.me/+jbXABDo0ksYzZWFk


ترجیح میدی رنگ پوست همسرت چه رنگی میبود یا باشه؟
Опрос
  •   سیاه
  •   گندمی
  •   سفید
  •   برنز
  •   یک عدد شلیلم نظری ندارم :|
215 голосов


Репост из: جادوی گیاهی
❤️‍🩹 برای یکباااار هم که شده با روانشناس صحبت کنید 🙏🙏

روانشناس متخصص میتونه مشکلاتی مانند مشکلات زناشویی، تربیت فرزند، افسردگی، ازدواج، استرس و اضطراب رو واسه همیشه حل کنه👌

📌 مرکز مشاوره روانشناسی تلفنی همکده با بیش از  ۱۰۰۰ روانشناس برتر ایران به صورت شبانه روزی آمادگی حل مشکلات شما هستند 😍
📌تا دیر نشده از طریق لینک زیر جهت رزرو نوبت تلفنی و محرمانه با برترین مشاوران متخصص کشور صحبت کنید 👇👇

https://hamkadeh.com/landings/Q70pl
https://hamkadeh.com/landings/Q70pl
https://hamkadeh.com/landings/Q70pl

گوش شنوای شما هستیم ❤️‍🩹


Репост из: جادوی گیاهی
سلام رفیق✋

دیگه وقتشه لوازم آرایشی و بهداشتی تو از قلب بازار عمده فروش های تهران بگیری

فروش به صورت تک و عمده 👌

👨‍💻ادمین فروش تک
@tak_pakhshbahar
👨‍💻ادمین فروش
@PakhshBaharTehran

🤳ما رو به سادگی توی گوگل سرچ کنید و با خیال راحت خرید کنید.

https://t.me/pakhsh_bahar_tehran

🌹کانال ما رو هم دنبال کنید.🌹


❲𝘽𝙇𝘼𝘾𝙆&𝙒𝙃𝙄𝙏𝙀❳


@siyaasefid 𖡻 ≧‌⋮‌⃟‌꙰‌🤍‌️‌⃟‌꙰‌ سࡅ࡙ߺߊ‌‌ سܦ߭ࡅ࡙ߺܥ‌≧‌⋮‌⃟‌꙰‌🖤⋮‌⃟‌꙰‌


Репост из: جادوی گیاهی
📣 رفع افتادگی پلک و پف پلک
🔸 جراحی در اتاق عمل‌های VIP و کاملاً استریل
🔸 بدون نیاز به بیهوشی
🔸ماندگاری دائمی و بدون بازگشت
💢جراحی پلک بالا و پایین

پیج اینستاگرام:
https://www.instagram.com/Pelkclinic

لینک کانال:
https://t.me/joinchat/wBZf9G239SAxNTdk
مشاوره انلاین واتساپ
http://wa.me/+989371975414
http://wa.me/+989102458252

آیدی تلگرام
@moshaver_ad1

📲 09102458252
📲 09371975414
👈 پلک کلینیک 👉


Репост из: جادوی گیاهی
مثل آب خوردن از بین ببرشون 🥰
مطمئنا کسی تا حالا بهت نگفته که لیزر فقط ساقه مو رو میسوزونه❗️
بخاطر همینه همیشه نیاز به تمدید داره🤑

اگر به دنبال روشی هستی که جذب پوستت بشه و تنها در چند دقیقه موهای زائد بدن و صورتتو از ریشه از بین ببره حتما توصیه میکنم این مشاوره رایگانو از دست نده✅
در ضمن تا پایان امشب هم 20 درصد تخفیف دارن👇👇

https://1ta100.ir/qu-ads/3043
https://1ta100.ir/qu-ads/3043




درود عشقا صبتون به سفیدی کون ملاها❤️


Репост из: جادوی گیاهی
محصولات ممنوعه که تو داروخانه پیدا نمیشه از کانال رازسلامت میتونی بخری

🔞 ورود به کانال راز سلامت کلیک کنید 👉🏼

موقت تا چند ثانیه دیگه پاک میشه ⁉️


Репост из: جادوی گیاهی
⛔️ مخصوص بانوان و آقایان متاهل ⛔️

🔞 این لباس زیر های فانتزی رو تو هیچ کجا نمیتونی پیدا کنی
H👇👇
https://t.me/+lw0oDG6VOno0NGVk
https://t.me/+lw0oDG6VOno0NGVk
♥️انواع لباس‌زیر های فانتزي،ترك،اروپايي،ایرانی

👙 بیکنی،بادی،لباس خواب،کاستوم،لباس‌زیر،مایو


00:00

پس این پیرزنِ میلیاردرِ تشنه‌ی کیر کی قراره منو پیدا کنه!؟😔
@siyaasefid


بچسبونم . یهو اکرم نفسی کشید خودشو داد عقب‌تر و کاملاً کونشو چسبوند به کیر من. من پسر ۱۶ ساله که تا حالا تجربه سکس نداشتم حالا بغل یه زن شوهر دار و بزرگتر از خودم خوابیده بودم . از شدت شهوت داشتم می‌مردم کیرم رو فشار دادم به کونش همون لحظه اکرم دستشو آورد عقب و کیرم رو گرفت و شروع کرد مالیدن بعد از کمی مالیدن کیرم ، روشو کرد طرف من و شروع کرد مکیدن لبهام . بعدم از کلی بوسیدن ملافه رو کشید رو هردومون و سرشو برد زیر ملافه و رفت پایین تر و شورتمو کشید پایین و شروع کرد به خوردن کیرم . حس عجیبی بود تو آسمونا سیر می گردم چیزی نگذشت که آبم در اومد و انگار ریخت رو دهن و صورتش کاملا بی‌حال شدم اکرم بلند شد و از هال رفت بیرون منم شرتمو پوشیدم و از خجالت رفتم زیر ملافه حدود بیست دقیقه گذشت داشت خوابم می‌برد که یهو یه لگد خورد تو پام سرمو درآوردم دیدم کسی تو اتاق نیست. اکرم هم سر جاش برنگشته. فکر کردم حتما خواب دیدم چند دقیقه بعد بلند شدم رفتم دستشویی خودمو بشورم موقع برگشت احساس کردم توی یکی از اتاق ها نوری روشنه در رو آروم باز کردم سرک کشیدم تو اتاق دیدم اکرم اونجا جا انداخته و خودش دراز کشیده و یه ملافه هم کشیده روش و داره به من نگاه می‌کنه چراغ خواب قرمز رنگی هم روشن بود . آروم رفتم زیر ملافه کنارش دراز کشیدم‌ . لخت لخت بود . شروع کردیم همو بوسیدن سرشو نزدیک گوشمو آورد و گفت آبتو ریختی راحت شدی پس من چی؟ دوباره کیرم راست شده بود با دست کسش رو مالیدم. بعد خوابوندمش و پاهاشو باز کردم و رفتم روش و سعی کردم کیرم رو داخل کسس بکنم ولی پاهاشو بست و اجازه نداد این کارو بکنم. بغلم کرد و گفت خوب نیست من شوهر دارم اگه خیلی هوس داری از پشت بکن و بعد از روی سرش یک قوطی برداشت و داد به من و خودش کونشو به طرف من کرد. در قوطی رو باز کردم یک مایع ژل مانند نرمی توش بود که هنوزم نمی‌دونم اون چی بود کیرم رو حسابی با اون چرب کردم و بعد مقداری هم مالیدم روی سوراخ کونش چون یه بار آبم در اومده بود دیگه به این راحتی ارضا نمی‌شدم کیرم رو گذاشتم رو سوراخ و آروم فشار دادم کمی رفت تو ولی یه داد کوچولویی زد که مجبور شدم سریع بکشم بیرون ایندفعه انگشتمو چرب کردم و کردم تو سوراخ کونش چند بار که این کارو کردم سوراخ کونش باز تر شد. کیرم رو بیشتر چرب کردم و گذاشتم روی سوراخ و آروم فشار دادم این دفعه هم ناله می‌کرد ولی آروم‌تر .خودش با دستش کسش رو می‌مالید کم کم اینقدر عقب و جلو کردم که راه باز شد و اکرم بجای صدای درد، ناله لذت آوری می کرد آروم فشار دادم و کیرم تا ته وارد کونش شد حالا محکم‌تر کسش رو می‌مالید و ناله میکرد منم دستشو زدم کنار و خودم انگشتمو کردم تو کسش و از پشت شروع کردم بوسیدنش چند بار که کیر رفت تو و آمد بیرون آبم همش داخل کونش ریخت کیرمو در آوردم و برگردوندمش و شروع کردم لب گرفتن ازش اکرم هم پاشو قلاب کرد دور کمرم . همینطور که بغل کرده بودیم همو خوابمون برد یه خواب لذت بخش ساعت حدود ۵ صبح بود که بیدار شدم اکرم خوابیده بود ولی هنوز لخت بود بلند شدم رفتم دستشویی و وقتی برگشتم چشمم که دوباره به اکرم که افتاد کیرم راست شد آروم رفتم لای پاش نشستم پاشو باز کردم از همون مایعی که دیشب بهم داده بود مالیدم رو کیرم و آروم گذاشتم رو کسش و فشار دادم و کیرم تا ته رفت تو که یهو از خواب بیدار شد گفت الاغ چیکار می‌کنی نگفتم نکن همینطور که عقب و جلو میکردم گفتم جان عزیزم می خوای در آرم اونم بجای اینکه خودشو بکشه عقب بیشتر منو به خودش فشار داد و گفت نه دیگه حالا که کارتو کردی بکن آبمو درار فقط نریزی تو که حامله می‌شم بعد شروع کردیم از هم لب گرفتن همینطور که مشغول کردن بودم احساس کردم آب داغی ازش در اومد و ریخت رو کیرم موقعی که داشت آبم میومد کیرم درآوردم و گذاشتم رو روی رونش که همه آبم اونجا خالی شد
من اون شب از دیدن دختر عمو ها محروم شدم ولی اولین سکس عمرم رو با سه بار سکس دهانی، آنال و کس تجربه کردم که خیلی خوش گذشت

پایان

#داستان_سسکی


❌داستان های سکسی رو هر #پنجشنبه_جمعه_شنبه_یکشنبه ساعت ۲۲ از کانال دنبال کنید❌

Показано 20 последних публикаций.