❇️ کالوکیشن یا همایندهای stand به عنوان فعل
🔘 to stand sb / sth
کسی یا چیزی را تحمل کردن
✅ I can't stand the sight of blood.
نمیتوانم دیدن خون را تحمل کنم.
🔘 left standing
پابرجا ماندن
✅ After the earthquake, only a few houses were left standing.
بعد از زلزله، فقط چندتا خانه سرپا ماندند
🔘 to stand back/aside
عقب/کنار ایستادن
✅ She stood back to let them in.
او عقب ایستاد تا اجازه دهد آنها وارد شود.
🔘 to stand for/as sth
کاندیدا شدن نامزد شدن
✅ He stood for parliament.
او برای (عضویت در) مجلس کاندیدا شد.
#collocations
🆔 @EnglishEasySpeak
🔘 to stand sb / sth
کسی یا چیزی را تحمل کردن
✅ I can't stand the sight of blood.
نمیتوانم دیدن خون را تحمل کنم.
🔘 left standing
پابرجا ماندن
✅ After the earthquake, only a few houses were left standing.
بعد از زلزله، فقط چندتا خانه سرپا ماندند
🔘 to stand back/aside
عقب/کنار ایستادن
✅ She stood back to let them in.
او عقب ایستاد تا اجازه دهد آنها وارد شود.
🔘 to stand for/as sth
کاندیدا شدن نامزد شدن
✅ He stood for parliament.
او برای (عضویت در) مجلس کاندیدا شد.
#collocations
🆔 @EnglishEasySpeak