حباب، نوشته‌های یاسر میردامادی


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


عالم چو حبابی است و لیکن چه حباب ... نوشته‌های یاسر میردامادی درباره‌ی دین، فرهنگ و فلسفه

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


روایت‌های عصر چهارشنبه dan repost
نوزدهمین نشست از سلسله نشست‌های «روایت‌های عصر چهارشنبه» | مسئله‌های شر و خدا(نا)باوری | به روایت محمدصالح زارع‌پور

محمدصالح متولد 1363 است. او دانش‌آموخته‌ی کارشناسی ریاضی (1386) از دانشگاه صنعتی شریف، کارشناسی ارشد (1390) و دکتری فلسفه (1394) از دانشگاه تربیت مدرس و دکتری الهیات و مطالعات دینی (1398) از دانشگاه کمبریج است. علایق پژوهشی محمدصالح موضوعاتی در زمینه‌های فلسفه‌ی دین، فلسفه‌ی زبان و فلسفه‌ی ریاضیات را دربرمی‌گیرد. او هم‌اکنون پژوهش‌گر پسادکتری در دانشکده‌ی فلسفه‌ی دانشگاه بیرمنگام است.

Mohamad Saleh Zarepour is a Postdoctoral Research Fellow at the Department of Philosophy of the University of Birmingham. He received a PhD in Philosophy from Tarbiat Modares University in 2015 and another PhD in Theology and Religious Studies from the University of Cambridge in 2019

این نشست در نرم‌افزار Zoom برگزار می‌شود. لینک ورود به جلسه، در روز برنامه هم‌رسان خواهد شد.

چهارشنبه ۲۸ آبان | ۱۸ نوامبر | از ساعت ۹:۳۰ شب به وقت تهران، ساعت ۷ به وقت اروپای مرکزی و ۶ به وقت لندن

@Wednesdaynarratives


اگر حال، علاقه و فرصت دارید این 👇 بحث را فردا شب از دست ندهید. محمدصالح زارع‌پور یکی از مسلط‌ترین‌ها در نسل جوان فیلسوفان دین ایرانی است («فیلسوف» هم به معنای کسی که در مجلات درجه یک فلسفه مقاله منتشر کرده است و هم به معنای کسی که پیشه‌ی دانشگاهی‌اش فلسفه است).




ماریو بورِگارد (Mario Beauregard) استاد علوم عصب‌شناختی در دانشگاه آریزونای امریکا به همراه یک روزنامه‌نگار در حوزه علم و دین، کتابی با عنوان «مغز معنوی: دفاع یک عصب‌شناس از روح» نوشته‌اند. این کتاب به ویژه از آن جهت قابل توجه است که حاوی بخشی از پژوهش‌های دست اول بورِگارد بر روی مغز راهبان کانادایی است. بورِگارد استدلال می‌کند که مادی‌انگاری (ماتریالیسم) نمی‌تواند آگاهی را تبیین بسنده کند، او به دیدگاهی باور دارد که نام آن را پسامادی‌انگاری (پست-ماتریالیسم) می‌گذارد. از نظر او، مادی‌انگاری نتیجه‌ی بی-برو-برگرد پژوهش‌های علمی نیست، بلکه صرفا پیش‌فرض بسیاری از دانشمندان است.او معتقد است که فرامادی‌انگاری تبیین بهتری از پدیده‌ی آگاهی به دست می‌دهد. بورِگارد مشخصا معتقد است که تبیین طبیعی‌باورانه از تجارب دینی تبیینی بسنده نیست و تجارب دینی را می‌توان حاکی از امری فراطبیعی به حساب آورد. فایل پی‌دی‌اف کتاب و نیز لینک دانلود فایل‌های خوانش صوتی کلّ کتاب (۲۵۸ فایل) در ادامه می‌آید. توضیح عکس - ماریو بورِگارد در کنار دالایی لاما:


The_Jewish_Diaspora_after_1945_A_Study_of_Jewish_Communities_in.pdf
395.1Kb
در اثری که اخیرا منتشر شده با عنوان «آوارگی یهود پس از ۱۹۴۵: پژوهشی در جوامع یهودی خاورمیانه و شمال افریقا» (نشر کمبریج‌اسکالرز، ۲۰۲۰، ویراسته‌ی سیده بهناز حسینی) فصلی نوشته‌ام (بخش نخست، فصل سوم) با عنوان: «من-تو آن‌گاه من هست؛ بوبر در ردای فارسی». در این فصل بازتاب فکر مارتین بوبر، فیلسوف یهودی اتریشی الاصل، را در فکر فارسی پس از انقلاب بررسی کرده‌ام. صفحات اولیه‌ی کتاب را می‌توانید این‌جا 👆 ببینید. متأسفانه هنوز نسخه‌ای از مقاله ندارم. در مقدمه‌ی کتاب (صفحات بیست تا بیست و یک) خلاصه‌ای از مقاله‌ام ارائه شده. هر موقع نسخه‌دار شدم با دوستان هم‌رسان می‌کنم. پیوند (لینک) به صفحه‌ی ناشر: http://www.cambridgescholars.com/search?Q=The+Jewish+Diaspora+after+1945&As=true&As=false


A Kuhnian critique of Hume on miracles.pdf
1009.3Kb
ذکر جمیل معجزه به میان آمد. در فلسفه‌ی غرب اشکال‌های هیوم به معجزه هنوز کاملا سرزنده و محل بحث‌های فراوان است. در این مقاله‌ی اخیر 👆 نویسنده می‌کوشد شباهتی میان معجزه با نظریه‌های علمی «نابهنجار» (anomalies)، که با پارادایم مسلّط علمی نمی‌خواند، برقرار کند و سپس نتیجه می‌گیرد همان‌طور که پذیرش نابهنجارها در تاریخ علم در مواردی موجّه بوده و بلکه موجب تحول در پارادایم‌های علمی شده، باور به معجزه نیز می‌تواند تحت شرایطی معقول باشد. نسخه‌ی شخصی خودم را ضمیمه کرده‌ام که زیر بخش‌های ـــ به نظرم ـــ مهم(تر) خط کشیده‌ام شاید به سرعت مرور مقاله کمک کند.


Is_Religious_Education_Possible_A_Philosophical_Investigation.pdf
6.8Mb
نسخه‌ی الکترونیک 👆«آیا آموزش دینی ممکن است؟» نوشته‌ی مایکل هَند.


کتابی نادر و بدیع در فلسفه‌ی تعلیم و تربیت (و نیز مرتبط با فلسفه‌ی دین) که به این پرسش مهم و مغفول می‌پردازد که: آیا آموزش دینیِ غیر تبلیغی در مدرسه‌ها (آموزش به نیت دین‌فهمی نه لزوما به نیّت متدین کردنِ دانش‌آموز/دانشجو) از نظر منطقی ممکن است؟ چنین نوع آموزش دین‌شناسانه‌ای بیش از ۶۰ سال است (از ۱۹۴۴ بدین سو) که در مدارس بریتانیا رایج است. عده‌ای در امکان چنین نوع آموزش دین‌شناسانه‌ای تردیدهای فلسفی روا داشته‌اند. از نظر این عده فهم دین بدون باور دینی ممکن نیست و در نتیجه فهماندن دین بدون تلاش برای باورمند کردنِ دانش‌آموز/دانشجو ممکن نیست. نتیجه‌ای که گرفته می‌شود عدم امکان آموزش دینی غیر تبلیغی است. آموزش دینی تبلیغی گرچه مشکل منطقی ندارد اما در کشورهای سکولار مشکلات نهادی دارد زیرا نهاد دین از نهاد حکمرانی سیاسی مستقل است و در نتیجه آموزش دینی تبلیغی سال‌ها است که در مدارس عمومی ممنوع است (مدارس ویژه‌ی مسلمان‌ها یا کاتولیک‌ها و مانند آن‌ها البته داستان جداگانه‌ای دارد). نتیجه‌ی نهایی‌ای که این عده می‌گیرند عدم امکان (و به طریق اولی عدم مطلوبیت) هر نوع آموزش دینی (حتی از نوع غیر تبلیغی) در مدارس است. نویسنده، مایکل هَند، در این کتاب از امکان فلسفی آموزشی دینی غیر تبلیغی دفاع می‌کند. این کتاب به فارسی ترجمه شده است. امیدوارم ترجمه‌ی دقیق و خوش‌خوانی از آن به فارسی صورت پذیرفته باشد. گرچه ما در ایران کنونی با آموزش دینیِ غیر تبلیغی (به این معنا که در این کتاب به آن پرداخته شده) بیگانه هستیم و آموزش دینی در ایران از جنس تبلیغی (و الزامی) است، امیدوارم این کتاب در فارسی دیده شود و به کار بحث در مورد مسیر آینده‌ی آموزش دینی در ایران بیاید. https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/image/43796


محمدباقر بهبودی (۱۳۰۸ مشهد-۱۳۹۳ تهران) حدیث‌شناس فقید حوزوی: موقعی که من در مشهد بودم، فکر می‌کردم همه احادیث شیعه صحیح و درست است. این قضاوت را در همه محصلین تازه کار، مشاهده می‌کنیم، حتی من جلد نهم کتاب بحار را-که در چاپ جدید به هشت جلد وزیری بالغ شده است-بی‌توجه به سند طی چندین ماه مورد بررسی کامل قرار دادم تا مطلبی را که دنبال آن بودم روشن کنم، ولی در تهران طی تحقیق و پژوهش در احادیث بحار، و مشاهده احادیث متهافت و متناقض، احادیث مخالف با قرآن، احادیث مخالف با تاریخ، احادیث مخالف با منطق و با توجه به سایر معایب حدیثی، چشم و گوش خود را باز کردم که از این مطالعه طولانی و عمیق بهره کافی و وافی به دست آورم، و چنان شد که خدا را شکر، راه درست را پیدا کردم تا آن حد که نه بیجا نقد کنم و نه بیجا تمجید و تقدیس کنم. https://www.dinonline.com/4685/


در کلیسای کاتولیک، سنتی وجود دارد که کسی اگر «شفا» بگیرد، سال‌ها و بلکه دهه‌ها روی فرد «شفا» یافته گروهی از پزشکان مستقل از کلیسا متشکل از ۶ متخصص کار می‌کنند و اگر دو سوم این گروه از پزشکان بگویند که از نظر پزشکی توضیحی برای بهبودی بیمار ندارد، آن‌گاه کلیسای کاتولیک رسما آن‌را «شفای مسیح» اعلام می‌کند. گفتنی است معیارهای تأیید معجزه از سوی کلیسای کاتولیک از سال گذشته (۲۰۱۶ میلادی) به دستور پاپ فرانسیس سخت‌گیرانه‌تر از گذشته شده است. برای «قدّیس» اعلام کردن نیز یکی از شرایط کلیسای کاتولیک آن است که نامزد مقام قدّیسی باید در زمان زنده بودن یا پس از مرگ خود کسی را «شفا» داده باشد. از این رو برای «قدّیس» اعلام کردن هم به فرایند چک دانشمندان نیاز است. این دانشمندان لزوما خداباور یا مسیحی نیستند. در مشاهد مشرّفه‌ی شیعه هم که «شفا» کم‌وبیش رخ می‌دهد ما شدیداً نیاز به ایجاد چنین سنتی هستیم و الا به راحتی باورهای افراد بازیچه قرار می‌گیرد. شنیده‌ام در حرم امام رضا گروهی برای راستی‌آزمایی کسانی که مدعی «شفا»‌ هستند وجود دارد اما هیچ گزارشی از چندوچون آن ندیده‌ام. این را بیفزایم که من گرچه شخصا به معجزات باور دارم (و مثل هیوم از اساس منکر معجزات نیستم، البته مطابق یک تفسیر از هیوم بر اساس تفسیری دیگر هیوم «از اساس» منکر معجزات نیست) اما اولا مدلل ساختن معجزه باید پس از آن باشد که تبیین طبیعی‌باورانه از آن محال وقوعی یا بسیار بعید شود و دوم این‌که معجزه از آن‌جا که در ادیان دیگر (مسیحیت، هندوئیسم و غیره) هم وجود دارد، حقانیت هیچ دین خاصی را ثابت نمی‌کند و اگر حجیتی داشته باشد (که به نظرم دارد) تنها در این حد است که طبیعی‌باوری (نچورالیزم) را تضعیف می‌کند. https://www.deseret.com/2016/12/19/20602514/why-the-catholic-church-sometimes-turns-to-science-to-investigate-miracles#pope-francis-passes-in-front-a-portrait-of-mother-teresa-as-he-is-driven-through-the-crowd-at-the-end-of-a-canonization-ceremony-in-st-peters-square-at-the-vatican-on-sept-4-2016-where-francis-declared-mother-teresa-a-saint


لیندا زاگزبسکی (Linda T. Zagzebski) متولد ۱۹۴۶ میلادی، فیلسوف دین، معرفت‌شناس و از پیشگامان جریان معرفت‌شناختی موسوم به «معرفت‌شناسی فضیلت» (virtue epistemology)


Epistemic Values_ Collected Papers in Epistemology.pdf
3.1Mb
لیندا زاگزبسکی (متولد ۱۹۴۶ میلادی) معرفت‌شناس، فیلسوف دین امریکایی و از پیشگامان رویکردی نو در معرفت‌شناسی موسوم به «معرفت‌شناسی فضیلت» (virtue epistemology) است، رویکردی در فلسفه که به ارسطو بازمی‌گردد اما در فلسفه‌ی مدرن (حتی در حوزه‌ی فلسفه‌ی اخلاق) مهجور واقع شده بود اما چند دهه‌ای است که علاقه به آن در حال بازگشت است. زاگزبسکی می‌کوشد میان معرفت‌شناسی با فلسفه‌ی اخلاق و فلسفه‌ی دین پیوند بدیعی برقرار کند. انتشارات دانشگاه آکسفورد گزیده‌ای از مقالات او در معرفت‌شناسی را اخیراً (۲۰۲۰) منتشر کرده که نسخه‌ی الکترونیک آن ضمیمه است. 👆




مجله‌ی «اینک فلسفه» (Philosophy Now) دوماه‌نامه‌ای در حوزه‌ی اندیشه به طور عام و فلسفه به طور خاص است که از سال ۱۹۹۱ میلادی تا کنون به طور مرتب منتشر می‌شود. این مجله سال آینده‌ی میلادی سی سالگی خود را جشن خواهد گرفت. «اینک فلسفه» اکنون توسط دو تیم ویراستاری، یکی در امریکا و دیگری در بریتانیا، منتشر می‌شود. نسخه‌ی کاغذی این مجله به ویژه در کشورهای بریتانیا، امریکا، کانادا و استرالیا توزیع می‌شود و نسخه‌ی الکترونیک آن در سراسر دنیا خواننده دارد. این مجله تا سال ۲۰۰۰ میلادی به صورت فصل‌نامه منتشر می‌شد و از آن زمان به صورت دوماه‌نامه منتشر می‌شود. این مجله نخستین مجله‌ی «فلسفه برای همگان» به زبان انگلیسی است. با آن‌که این مجله می‌کوشد بحث‌های فلسفی را برای همگان فهم‌پذیر کند، فیلسوفان برجسته یا مورخان طراز اول فلسفه در آن مقالات اثرگذاری نوشته‌اند، فیلسوفانی مانند آنتونی فلو و پیتر آدامسون. پیتر آدامسون، مورخ برجسته‌ی فلسفه صفحه‌ای ثابت در این مجله دارد. این مجله هر دو سال فستیوالی در لندن برگزار می‌کند و نیز جایزه‌ی سالانه‌ای با عنوان «جایزه‌ی مبارزه با جهل» اعطا می‌کند. این مجله جنجال برانگیز هم بوده است. مثلا آنتونی فلو، فیلسوف بریتانیایی که به خداناباوری شهره بود، در شماره آگوست/سپتامبر سال ۲۰۰۴ این مجله نامه‌ای منتشر کرد و گفت رأی او در باب خدا تغییر کرده است. این نامه بازتاب بسیاری یافت. یا چارلز تیلور، فیلسوف مشهور کانادایی، در مصاحبه با این مجله در سال ۲۰۰۹، تابلوهایی را که خداناباوران علیه خداباوری روی بدنه‌ی اتوبوس‌های لندن نصب کرده بودند، به باد انتقاد گرفت. این انتقاد واکنش بسیاری به ویژه در مطبوعات کانادا به دنبال داشت. شماره‌ی اخیر این مجله (۱۳۹، آگوست-سپتامبر ۲۰۲۰) ضمیمه است. 👇


زيتون | Zeitoons@ dan repost
تسلیت‌نامه‌ی جمعی از نواندیشان دینی ایرانی
به مناسبت درگذشت داود فیرحی
 
هو الحیّ الذی لایموت
 
آن را غمِ دار است که دور از رخِ یار است
ما را چه غم از دار که رخ در رخ یاریم
دی لعل روان‌بخشِ تو می‌گفت که خواجو
خوش باش که ما رنج تو ضایع نگذاریم
 
هنگامی که خبر درگذشت برادر عزیزمان جناب حجة الاسلام دکتر داود فیرحی منتشر شد، بسیاری از نحله‌های مختلف فکری، اجتماعی و فرهنگی غمگین شدند و این مصیبت را تسلیت گفتند؛ زیرا موافقان‌اش رفیقی دانا و توانا را در اوج شکوفایی و ثمردهی فکری و اجتماعی از دست داده بودند و مخالفان‌ منصف‌اش جای رقیبی آراسته به تسامح، تواضع و گشودگی را خالی می‌یافتند. چنین اتفاقی در این روزگار که صف‌آرایی‌های سیاسی و اجتماعی آلوده به انواع کدورت‌ها و خشونت‌ها است در حکم کیمیا است!
 
آن‌چه داود فیرحی را از دیگران متمایز می‌کرد نه فقط مقال پرثمر او که مرا‌م پرمهرش نیز بود؛ مرام و ادبی که ایران ما بیش از همیشه بدان محتاج است. او از یکسو جهان و زبان حوزه و دانشگاه را به خوبی می‌شناخت زیرا دانش‌آموخته و مدرّس هر دو حیطه بود و از سوی دیگر اندیشه‌اش را به آبروی‌اش نمی‌آمیخت تا مبادا هر جا که نقدی می‌شنود برای حفظ آبرو بر نظر خود اصرار باطل کند و از پیرایش و پالایش رأی خویش محروم بماند. همین ویژگی‌ها بر محبت و معرفت جمع و جامعه‌ای که او را می‌شناختند افزود و فقدان‌اش را بسا سنگین‌تر کرد.
 
کارنامه‌ی فکری فیرحی در عمر کوتاه اما پرثمرش ۱۰ کتاب، بیش از ۶۰ مقاله و ده‌ها مباحثه‌ی بی‌پرده و بی‌پروا با صاحب‌نظرانی بود که از مخالفان جدی آرای او بودند و با همه‌ی اختلافاتی که با دیگر نواندیشان دینی ـــ به ویژه در تعریف، تبیین و کاراییِ «فقه سیاسی» داشت ـــ در یک نقطه با آن‌ها اشتراک نظر داشت: او اصالت درخت دین را در انسانی بودن میوه‌اش جستجو می‌کرد و پیوسته به گره‌های کور نسبت میان دین و آزادی و نیز نسبت میان سنّت، مدرنیّت و مدنیّت می‌اندیشید.
 
زنده‌یاد فیرحی در سال‌های اخیر دل‌مشغول نقد و واکاوی آفت و ظرفیّت جریان‌های کهن اسلام‌گرا از جمله اخوان‌المسلمین مصر بود و از چرخه‌ی باطل استبداد و انقلاب سخن می‌گفت. بازخوانی تجربه‌ی مشروطه و بازاندیشی در مفهوم وکالت و ولایت و نیز نقد اصول حکم‌رانی و چاره‌جویی برای آمیختگیِ فقاهت و سلطنت از نقطه‌های برجسته‌ی نقدها و تأمّلات اوست، نقاطی که میراث گران‌بهایی برای دانش‌پژوهان الهیات سیاسی، فقه مشروطه و اندیشه‌ی سیاسی اسلام به جای می‌گذارد.  
 
ما اکنون سوگوار فقدان آن انسان صدیق و ژرف‌کاو هستیم. از خداوند برای خانواده و شاگردان آن مرحوم شکیبایی آرزو داریم و برای جان زلال و روح بزرگ‌ آن دانشی‌مرد افتاده‌منش رحمت و غفران الهی می‌طلبیم و از سویدای دل آرزو می‌کنیم که آینده‌ی ایران از این مرام و منش تهی نمانَد.
 
و یبقیٰ وجهُ ربک ذوالجلال و الإکرام
 
 
حسن یوسفی اشکوری
محمّدجواد اکبرین
میثم بادامچی
محمّد برقعی
رضا بهشتی معزّ
سروش دبّاغ
علیرضا رجایی
احمد صدری
محمود صدری
علی طهماسبی
رضا علیجانی
حسین کمالی
محسن کمالیان
داریوش محمّدپور
محمّدمهدی مجاهدی
مهدی ممکن
یاسر میردامادی


البصائر_لمنكري_التوسل_بأهل_المقابر.pdf
15.2Mb
این کتاب 👆که عالمی معاصر، حنفی‌مذهب و اهل هندوستان (یا پاکستان) به نام حمد الله الداجوي نوشته، به نظرم جالب آمد. لحنی غیر تهاجمی و عالمانه هم دارد. فارسی هم می‌دانسته و ابیاتی لطیف از فارسی هم آورده و عباراتی به زبان اردو هم نقل کرده است. نویسنده‌ی کتاب، ادله‌ی کسانی از اهل سنّت که زیارت اهل قبور و توسّل به اولیاء الله را شرک و کفر می‌دانند، با ادلّه‌ی قرآنی و روایی (از جوامع حدیثی اهل سنّت) ردّ می‌کند. به نظر می‌رسد که نویسنده گرایش صوفیانه دارد.


Paradise Understood_ New Philosophical Essays about Heaven.pdf
1.8Mb
مجموعه مقالات فلسفی 👆 در بهشت‌پژوهی که «انتشارات دانشگاه آکسفورد» اخیرا (۲۰۱۷) در قالب یک کتاب منتشر کرده است. فیلسوفان برجسته‌ای مانند رابرت آئودی و ریچارد سویین‌برن هم در آن مساهمت دارند. در این مجموعه فیلسوفان مختلف به پرسش‌های انسان‌شناختی (چه تیپ کسانی بهشت می‌روند؟)، هستی شناختی (بهشت چگونه جایی است؟)، متافیزیکی (آزادی انسان در بهشت آیا محفوظ است؟)، معرفت‌شناختی (شناخت بهشتیان چگونه چیزی خواهد بود؟)، فلسفه‌ی سیاسی (اجتماع بهشتیان از چه نوع قانونی -اگر اصولا قانونی داشته باشد - پیروی می‌کند؟)، ارزش‌شناختی (اصلا بهشت رفتن مطلوب است؟) و پرسش‌های بهشت‌شناختی دیگری از این دست می‌پردازند. حتی در کلام فلسفی معاصر مسیحی هم این گونه بهشت‌پژوهی فلسفی، دست‌کم به شکل گردآوری شده و نظام‌مند، بسیار نادر صورت پذیرفته است. از این رو این مجموعه بسیار مغتنم است.


فصل دوّم مجموعه‌ی تلویزیونی «طبیب مجانین» (The Alienist) اخیراً روی نت‌فلیکس پخش شد. این مجموعه را در فارسی به «روان‌پزشک» ترجمه کرده‌اند (مثلا بنگرید به مدخل فارسی این سریال) که خطا است. Alienist عنوان قدیمی و اکنون مهجوری است برای آن‌چه امروزه روان‌پزشک یا روان‌شناس خوانده می‌شود. بر این اساس، برای رساندن کهنگی تعبیر، در فارسی نباید آن را به معادل مدرن آن ترجمه کرد. این مجموعه (به ویژه در فصل دوّم آن) با هنرمندی نشان می‌دهد که چه‌گونه «جانیان جانی می‌شوند» نه این‌که «جانی» به دنیا بیایند و یا دست‌کم تنها بر اساس وراثت نمی‌توان جنایت را توضیح داد و نقش محیط بسیار پررنگ است.


اگر به ساز و نوای محمدرضا لطفی علاقه دارید، سه‌تار نوازی پویان بیگلر (از شاگردان لطفی) و نیز آوازخوانی‌اش را، که هر دو بسیار نزدیک به لطفی است، احتمالا خوش خواهید یافت.


Islam_and_modernity_through_the_writings_of_lslamic_modernist_Fazlur.pdf
77.7Mb
پرداختن به متفکران مسلمان تجددگرا برای ما ایرانی‌ها که درگیر سنّت و تجدّد هستیم ضرورت دارد، این متفکران جدی‌گرفتنی‌اند، به خلاف داوری تخفیف‌گرانه‌ی سنت‌گرایان که این متفکران را جدی نمی‌گیرند. مثلا در باب فضل الرحمن (به عنوان به نظرم یکی از مهم‌ترین متفکران مسلمان تجددگرا) هنوز هیچ کتابی در فارسی درباره‌ی او در نیامده است چه در قالب تألیف و چه ترجمه؛ گرچه چندین مقاله نوشته شده است. خوش‌بختانه در چند سال اخیر دو کتاب از فضل الرحمن ترجمه شده و قبل‌تر هم کتاب او در باب ملاصدرا ترجمه شده بود. به طور خاص این کتاب شایسته‌ی توجه است. نسخه‌ای الکترونیک از این کتاب جایی موجود نیست و آن را شخصاً اسکن کرده‌ام از این رو کیفیت اسکن آن 👆 خیلی مطلوب نیست: https://www.amazon.co.uk/Modernity-Through-Writings-Islamic-Modernist/dp/0773466924/ref=sr_1_17?ie=UTF8&qid=1469030574&sr=8-17&keywords=Fazlur+Rahman

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

584

obunachilar
Kanal statistikasi