گفتم خسته ام،
گفت زندگیست دیگر
گاه و بی گاه یادش میوفتد تو هم هستی
و آنجاست که هرکار برای خسته کردنت میکند،
اما تو باید نفسی عمیق بکشی و با خود بگویی،
میگذرد.
حال چگونه به او بفهمانم که همین زندگی، نفس هایم را هم گرفته و قدرتی برای نفس عمیق کشیدن ندارم؟
https://t.me/blueanemones