ادیت آیما


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


به چنل ادیـتـآیـما خوش اومدین💕
بنفشک
https://telegram.me/BChatBot?start=sc-594000-62N8vjA

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


کی بیداره؟


Dream✨🌙 dan repost
ولی ببین من توی سیاره ی مریخ منتظرت میمونم
امیدوارم وقتی که میخوای بالن بنفش و کرایه کنی زیاد دردسر نداشته باشه آخه می‌دونی تنها باید بیاریش تا مریخ
راستی یادت نره با خودت شکلات و همبرگر و شیرکاکائو بیاری
وای راستی وقتی داشتی از ابر های صورتی رد میشدی واسم یه تیکه از ابر ها رو به عنوان یادگاری از زمین بیار ، تنها چیز قشنگی که رو زمین وجود داره شاید فقط تو و ابر باشین
من اینجا منتظر میمونم
می‌دونی که مریخ کدومه دیگه ؟
همون قرمزه
فقط شاید اینجا یکم سرد باشه
ولی خب ما سرما و دوست داریم
چند تا هودی با خودت بیار بازم
نگران چیزی هم نباش و غصه نخور
من اینجا دارم خونه ی شکلاتی مون و می‌سازم راستی ملافه ی تو رو از مارشمالو درست کردم دوست داری دیگه ؟
اینجا خیلی ساکته یه دستگاه صوت بیار آهنگ بزاریم و وانتونز و علی یاسینی گوش بدیم.🤎🧸🍫
#مریخ

@Dreamyegane


میخاستم امشب تا پارت اخرش برم ولے نمیتونم ادامه بدم باشه بعد بقیش 🙃


...
رونامه هاش خوابم برد
دوباره از خواب بیدار شدم گوشیمو چڪ کردم چنتا تماس بے پاسخ از مینا و فاطمه و چنتا از همکلاسیام به مینا زنگ زدم
_خوبے
+خوبم
_نگرانتم
+میخاے خوب شم ؟
_آره
+دعاکن بمیرم
_ساحل مگه اون کے بوده که اینجورے میکنے
+اون اون همه چیزم بود همه چیزم
دوباره گریه م گرف
مینا چرا تنهام گذاشت مگه ندید که دوسش دارم
مگه نمیبینه بدون اون دنیا برام تموم شده مگه دیگه به چه امیدے زندگے کنم

....
گوشدادن به اهنگاے غمگین وگریه شده بود کارم سه روزه نرفتم مدرسه
نمیتونم ببینمش و نداشته باشمش
مینا زنگ زد
+سلام خوبے
_توخوبے
+خوبم بچه هاے مدرسه معلما حالتو میپرسن
_مهدیه چیه اونم میپرسه ؟
+اوناصلا براش مهم نیس تویے که درگیرشے
_حالش خوبه ؟
+تواین حالت هم به فکر اونے ؟
_آرهاون از من مهمتره اون خوب باشه منم خوبم
+ولے اون اصلا بفکر حال بدت نیس
_مهم نیس من دوسش دارم
+ساحل خیلے آدم ضعیفے هستے متوجه اے که اون تورو به این روز انداخته و عین خیالشم نیس ؟
_مهمنیس اگه الان بگن جونتو براش بده من جونمو براش میدم اون باعث شد این مدت این همه حالم خوب باشه
مگه آدم میتونه از عشقش بگذره ؟
+باےدبتونے بگذرے دارے نابود میشے ساحل بفهم
_نابود شم زندگے بدون اون برام معنے نداره
+نمیدونم چے بهت بگم
_برام دعا کن اون باشه تو زندگیم وگرنه دعا کن نباشم تا راحت شم
....
🎶
دیگه جونے نمونده تو تنم
باورم نمیشه که این منم
هرجا میرم ازت حرف میزنم
نمیتونم از فکر تو درام
جاے خالے تو درده برام
انگارے تمومے نداره دردسرام
قرار نبود سرد بشے با قلب سر به زیرم
قرار نبود برے یهو سرو بغل بگیرم
درست تو اوج جوونے ببین بے تو چے پیرم
...

هرکارے میکردم تو فکرش بودم
براش نوشتم
دلم براے بودنت تنگ شده خیلے خیلے
و جوابے نیومد


رفاقت
#پارت ۸
چه زود تموم شد تا ابد بودنت
چه زود تموم شد همیشه بودنت
چه زود یادت رف اون همه باهم بودن و
چه زود یادت رف قلبم تو دستت امانته
چه زود گذشتے ازم
چه راحت تونستے اشکم و ببینے و نادیده بگیرے منو
چقد زود گذشتے ازم
گردنبندے که برام خریده بود و از گردنم در اوردم و نوازشش کردم اینو خودت انداختے گردنم یادته میگفتے قلب من با بودن تو میتپه لعنتے قلبم درد میکنه تیر میکشه تو دارے با یکے دیگه میخندے
نامه هاشو از تو صندوقم در اوردم دست خط مهدیم بود دوست دارمایے که رو نامه هاش نوشته بود برام
مگه نگفتے دوست دارم منم که دوست دارم چرا یکے دیگه اومد منو فروختے به اون
نامه هاشو دونه دونه پاره کردم
دروغ میگفتے اگه دوستم داشتے وقتے گریه هامو دیدے ولم نمیکردے
تا خود صب نخوابیدم و گریه کردم
صب بیدار بودم در حیاطمون مهدیه در میزد که برم باهاشون خودمو به خواب زدم مامانم بهش گف شما برید ساحل خوابه با باباش میاد
چشمام باد کرده بود و قرمز شده بود سعے میکردم تو صورت مامان و بابام نگا نکنم که متوجه نشن
تو کلاس سرمو گذاشته بودم رو دسته صندلیم و کتابمو رو پاهام گذاشتم و همینجور گریه میکردم مینا چند بارے بهم تذکر داد که آروم بگیرم ولے اشکام دست خودم نبود و پشت سر هم گریه میکردم
مینا عصبے شد و خودکارشو میزد به دسته صندلیشو میگف خفه شو ساحل خفه شو دارے اعصابمو خورد میکنے
پشتم به بقیه بچها و معلم بود و فقط تو دید مینا بودم
_پاشو ببرمت بیرون
+نمیخام
_درد نمیخام پس خفه شو
معلم متوجه شد و اومد کنار مینا واستاد و منو نگاه کرد
_ساحل میتونے برے بیرون
جواب معلممون رو ندادم دستمو گذاشتم روے میز و گریه میکردم
زنگ خورد خانممون اومد گف اتفاقے افتاده ساحل جان ؟
میناگف چیزے نیس خانم خوب میشه
_ببریدش یکمے آب بزنه به صورتش
مینا گف چشم خانم
_ساحل مهدیه چیزے گفته ؟
گرےمشدید تر شد
_پس کار خودشه
دستمو با فاطمه گرفتن و بردنم تو حیاط
مهدیه و مرضیه داشتن از کنارمون رد میشدن مینا گف میبینے چیکارش کردے چشاش باز نمیشه اخه کسے با دوسش اینجورے میکنه
مهدیه بے توجه به حرفش راشو کشید و رفت

مینا داد زد ببین گریه هاے ساحل آهه دامنتو یه روز میگیره گفتم مینا ساکت شو تو دخالت نکن
قیافتو دیدے پاشو تو آینه خودت و ببین بعد به من بگو دخالت نکن
رفتیم تو کلاس معلم ریاضے مون اومد
بازم قلبم تیر میکشید مینا گف پاشو بریم بیرون هوا آزاد تره بهتره برات یه آبے هم بخورے
اجازه گرفت و رفتیم بیرون آب خوردم یه سرے از بچه ها ورزش داشتن توان راه رفتن نداشتم یهویے افتادم رو زمین تند تند سرفه میکردم حالت تهوع و گرفته بودم دست و پاهام میلرزید بچه ها ریختن بالا سرم و مینا دستام و محکم تو دستش فشار میداد و بغلم کرده بود مدیر و ناظم و معلم ورزش اومدن بالاسرم قلبم میخاست از جاش در بره تپش قلب بالا از درد به خودم مے پیچیدم و خیلے سخت نفس میکشیدم مینا گریه میکرد میگف ساحل تو رو جون من ساحل توروخدا تورو جون مامانت آروم باش مدیرمون زنگ زده بود به آمبولانس و میگف سریع خودتون و برسونید

چشامو که باز کردم دیدم چراغا پشت هم تند تند رد میشن من کجام نگاه کردم دیدم بابام و مدیرمون به همراه دونفر که لباساے سفیدے تنشون بود میدوییدن و تختمو هل میدادن چن نفر ریختن بالا سرم و دکتر اومد مشکل چیه قلبش درد میکنه سرم و آمپول بهم زدن و نوار قلب ازم گرفتن
بیحال افتاده بودم کاش میمردم من زندگے و بدون مهدیه نمیتونم تحمل کنم اشکام دوباره چکید
دکتر با بابام حرف میزد تو اقوام کسے بیمارے قلبے داره که ارثے باشه
_نه کسے نیست
+ضربان قلبش اصلا نرمال نیست براے این سن و سال
_باید چیکار کنیم ؟
_الانچنتا قرص مینویسم اگه بهتر نشد ادرس مطبم رو میدم بیاریدش اونجا
+چشم

....
بعدچن ساعتے که بسترے بودم و حالم بهتر شد رفتیم خونه
رفتم تو اتاق گفتم میخام استراحت کنم

مینا زنگ زد
+خوبے ساحل
_خوبم
+چرا اونجورے شدے
_مهم نیس میخابم بخوابم میشه بعد حرف بزنیم
+باشه من وسایلاتو اوردم خونمون میخاے تا برات بیارم
_نمیدونم بعد بهت خبر میدم خدافظ
+خدافظ

اهنگ و پلے کردم
و نامه هایے که پاره کردم و بهم میچسبوندم و گردنبند و انداختم گردنم و عطر مهدیه رو زدم
🎶
دارم دیونه میشم از نبود تو تو لحظه هام
نمیشه از تو بگذرم حتے اگه خودم بخوام
کجایے آرزوے من
که نفسم بنده توعه
با هیچکے سازش ندارم
آرامشم دست توعه
باور ندارم این‌جدایی
بخواد نصیب ما دوتا شه

دست خطشو میبوسیدم و نامه هاش و بغل میگرفتم و گریه میکردم

بارون غم میباره هر دم
رو ذهن و قلب خسته من
ندارم طاقت دوریت و بریدم از دنیاے بے تو


لازمه بگم خیلی قشنگ می‌خندی؟
لازمه بگم وقتی لبخند می‌زنی اون دوتا چالِ گونت به شدت دلبری می‌کنن؟
لازمه بگم هر روز قبل خواب عکس‌هات رو می‌بوسم؟
دلبر موهایِ مشکیِ فرفریِ تو فقط مال خودمه.
آره مالکشون منم‌...
خودِ خودم.
گرمیِ نگاهت برای خودمه.
ببین من فقط وقتی تورو بغل می‌کنم آرامش پیدا می‌کنم.
بغل تو خودِ بهشتِ‌.
دست‌های تو فقط باید تویِ دست‌های من باشه.
دست‌های تو فقط باید لایِ موهای من بره‌.
چشم‌های تو فقط باید شخصِ من رو با عشق ببینه.
من تورو با هیچ چیزی عوض نمی‌کنم!
تو دلیلِ زندگیِ منی‌


یکی بیاد منو بفهمه 😢 🖤


اسکار تلخ ترین اتفاق بین دوتا رفیقی که یک زمان خیلی باهم صمیمی بودن و الان فقط با هم در ارتباطن می رسه به جایی که داری باهاش صحبت می کنی، و کل مکالمه اینجوریه که “یادته قبلاً..” یا “ اون موقع رو یادته که..” یعنی تنها چیزی که برای حرف زدن مونده خاطره های قدیمیه چون دیگه چیز جدیدی ساخته نشده، و چقدر بده که یکیتون همون حس سابقو داشته باشه و دیگری نه. و چقدر بدتره که می دونی هیچی دیگه نمی شه که مثل قبل بشه.


ولے زبونم میگف
+ببخشید مهدیه ازین ببعد ثابت میکنم که دوست دارم مهدیه تو نباشے میمیرم مهدیه منو ول نکن مهدیه توروجون ساحل
_ساحل برو نمیخام باشے میفهمے نمیخاممممممم من مرضیه رو دارم و توام برو باهمون فاطمه جون و میناجونت
درو محکم روم بست و رفت
رفتم تو اتاقم


رفاقت
#پارت ۸
یه روز راه برگشت خونه مهدیه گفت
ساحل روزے میاد که منو تو هم دیگه رو دوست نداشته باشیم
بے درنگ گفتم
+من همیشه تورو دوست دارم
چند دقیقه اے تو چشام نگاه کرد و دیگه چیزے نگف

وجود مهدیه برام کمرنگ شده بود به بهانه درساش همو کم میدیدیم و منے که همیشه برام سوال بود که چرا مهدیه اینجورے شده و حرفے نمیزنه
و چشماے منتظرے که همیشه خیره به گوشے بود تا شاید پیامے از طرف مهدیه بیاد
یه روز قرار بود با باباے مهدیه بریم مدرسه خانم همسایمون و مرضیه هم باهامون اومدن
مهدیه با مرضیه خیلے صحبت میکرد و کلے میگفتن و میخندیدن
خیره شدم به آینه جلویے که همیشه از تو اون آینه منو مهدیه همو نگاه میکردیم
مهدیه تا چشمش به من افتاد خودشو کشید سمت در و مانع دید من شد
ازینکارش به قدرے ناراحت شدم که دلم میخاست همونجا پیاده شم
نتونستم خودمو کنترل کنم
+عمو لطف میکنید نگه دارید
_چرا دخترم
+اینجا کار دارم خودم میرم مدرسه شما برید
_نه دخترم شما کارت رو انجام بده بعد باهم میریم
+طول میکشه کارم شما برید
مهدیه گف اره بابا ما دیرمون میشه ما میریم
پیاده شدم و به سمت مدرسه راه افتادم قلبم تیر میکشید اشکام و به زود نگه داشتم و میرفتم
اونکه وجود من آزارش میده چرا بهم نمیگه چرا منو کنار خودش نگه داشته چرا مهدیه اینقد باهام سرد شده
یه درد عجیبے دست چپمو گرفته بود با دست دیگم ماساژش میدادم قلبم تیر میکشید و ناے راه رفتن نداشتم
یه گوشه نشستم نفسام کند شده بود و سخت نفس میکشیدم باید خودمو میرسوندم تا مدرسه داشت دیر میشد
یه تاکسے گرفتم و رسیدم مدرسه دستمو به دیوار گرفته بودم سخت میتونستم راه برم
کشون کشون خودمو رسوندم جلو سالن بچه ها همه سر کلاس بودن ناظم از تو دفتر اومد بیرون
+خوبے دخترم
نمیتونستم درست حرف بزنم به سختے گفتم
_خوبم خانم
+ولے حالت اصلا خوب نیست اتفاقے برات افتاده
_قلبم خانم قلبم درد میکنه
دستمو گرفت و نشوند منو رو صندلے
اینجا بشین برات آب بیارم
رفت و برام آب اورد یخورده شونه هامو ماساژ داد بهتر شدم
+دخترم تو راه اتفاقے برات افتاده اگه آره به من بگو
_نه خانم چیزے نیست بعضے وقتا اینجورے میشم
+اگه حالت خوب نیس زنگ بزنم بیان ببرنت
_نه خانم خوبم
و رفتم تو کلاس ناظم به معلممون گف اگه ساحل حالش خوب نبود اطلاع بدن
رفتم کنار مینا نشستم
+خوبے
_آره خوبم
+ولے خوب بنظر نمیرسے
_چیز مهمے نیس
وقتے تعطیل شدیم مهدیه نیومد دنبالم و رفتم تو ایستگاه اتوبوس کنار مرضیه نشسته بود عه ساحل ببخشید یادم شد بیام دنبالت و سرشو گذاشت رو شونه مرضیه و دستشو گرفت
دوباره قلبم تیر کشید و درد دستم شرو شد
نگاش میکردم و تو دلم گفتم
چقد بیرحمے اخه دختر تو همونے بودے که بهم میگفتے تو مال منے و به کسے نمیدمت حالا خودت مال مرضیه شدی:)
تو راه فقط خودخورے میکردم دلم میخاست سرشون داد بکشم و مهدیه بکشونم طرف خودم و بلند بلند گریه کنم ولے فقط نگاشون میکردم و درد قلب و دستم بدتر میشد
پیاده شدیم مهدیه و مرضیه باهم‌حرف میزدن و منم یکمے دورتر واستادم تا حرفاشون تموم شه مهدیه بیاد و باهم بریم خونه
مهدیه اومد بدون هیچ حرفے میرفتیم پاهام سست بود و نمیتونستم درست راه برم وسطاے راه واقعا کم اوردم دیگه توان راه رفتن نداشتم
دستمو به دیوار گرفتم و سر جام واستادم مهدیه همونجور که داشت میرفت به راهش ادامه داد و انگار نه انگار که من بودم
چشمم به رفتن مهدیه بود
(چهزود ازم خسته شدے چه زود جام پرشد من هنوز هستم ویکے دیگه جامو گرفته )
خودمورسوندم خونه و بدون هیچ حرفے با مامان رفتم تو اتاقم
نه ناهار خوردم نه شام شب به مهدیه طبق عادتم پیام دادم
+بیا دم در کارت دارم
_ باشه بیا
+سلام خوبے عزیزم
_خوبم
خواستم دستشو بگیرم دستشو کشید و گف
_نباید به این دستا عادت کنے
+پس خودت هم قبول دارے رفتارت عوض شده
_اره خودت مقصرے
+چرا بهم بگو باهام حرف بزن دعوام کن ولے ولم نکن
_مشکل من باتو اینه که تو منو دوست ندارے ولے خب مرضیه واقعا منو دوس داره
+اها پس مرضیه دوست داره خوبه

اشکم چکید

_اره اون مث تو منو از چشم دوستاش نمیندازه وقتے بهت گفتم به فاطمه چیزے نگو چرا رفتے گفتے دیگه باهامون نیاد
اره اون مث تو نیس که بهم بگه برو جواب خواستگارتو بده من دوست ندارم اون مث تو نیس که وقتے ناراحتم ساکت شه اون مث تو نیس که وقتے منو با دوستم میبینه ساکت شه اون هم منو هم اونو جر میده میفهمے
اره تو هیچوقت منو دوست نداشتے هیچوقت و من اینو دیر فهمیدم

اون سرم داد میکشید من گریه میکردم

_اره میبینے ساکت شدے چون هیچوقت دوستم نداشتییییے

(تودلم میگفتم اره من مقصرم چون ناراحتے دوستم و به ناراحتے تو ترجیح دادم
اره من مقصرم چون خوشبختیت برام مهم تر از خودم بود
اره من مقصرم چون وقتے تو ناراحتے من طاقت ندارم گریم میگیره )




•دنـیـاے مـن🌱🦋:) dan repost
این چند روز خیلی ریزش داشتیم
بیاین این پست رو فور کنید چنلتون تا دوستای جدید پیدا کنم😃✨
منم فور میکنم ازتون...

+بیاید چنلم عید دیدنی دیگه اه😒😂🤍


#عکس_نوشته 🙂🤍
#ادیت_بنفشک 💜🔗


من حتے اگه به آیدا بگم دارم میمیرم
اینو برام میفرسته 😂💜


بڪ گراند بفرستید تم بزنم 😐😂






_تو نميتوني ‌در هر حالتي
حالمو خوب كني ؛ تو
پيام واريز پول نيستي!😌💳


Brain: be patient
Heart: until when?

عقل : صبور باش
قلب : تا ڪِے؟ ♡
#photography
#Edith_Hadis
@hadis._photography


سنا چرا رف ؟
یه خبر ندے بیشور خانم
این دفه دومت 😒

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

76

obunachilar
Kanal statistikasi