📔#نظام_حکومت_در_اسلام 2⃣2⃣
✍#آیتالله_روحانی
#فصل_سوم
ص ۴۷-۵۱
💠حاکم از نظر اسلام
🌀منصب حکومت در زمان غیبت
در زمان غيبت اين مقام بر علما و فقهاى امّت اسلام كه واجد شرايط باشند قرارداده شده است، و بر اين معنى روايات زيادى دلالت دارد و در اينجا ما به چند نمونه از آنها اشاره مى نماييم:
از اين روايت مطالب بسيار مهمى استفاده مى شود كه به برخى از آنها اشاره مى كنيم:
۱. منصب حكومت بر علماى اسلام قرار داده شده است. آنان موظف به تشكيل حكومت و برقرار نمودن نظام عادله مى باشند. جمله و ذلك أنّ مجارى الاُمور على أيدى العُلماء تا آخر به قرينه جملات قبل و بعد آن تقريباً صراحت در اين معنى دارد. راستى مايه تعجب است كه جمعى از فقها بدون مراجعه به صدر و ذيل خبر گفته اند كه مراد از علما در آن روايت ائمه طاهرينند نه فقهاى اسلام، در روايت دقت كنيد.
۲. علما در صورتى كه حاكم جور تشكيل حكومت داد، موظفند كه نه تنها با او همكارى نكنند و نه فقط سكوت نكنند، بلكه بايد مفاسد حكومت او را گوشزد نمايند و او را راهنمايى كنند و ساكت نمانند و در اين راه اگر جانشان به خطر بيافتد نهراسند و اگر از مال دنيا بى نصيب بمانند اعتنايى نكنند.
۳. اگر حاكم جور بدعتى در دين گذاشت، علما بايد بگويند و فرياد بزنند، اعلاميه بدهند، سخنرانى كنند و به هر نحو كه مى شود ملت را آگاه سازند و حقايق را بيان دارند.
۴. اينكه حكومت را كه امام در صدد گرفتن آن بوده است نه به واسطه علاقه به آن يا به
زخارف دنيا بوده، بلكه براى زنده داشتن دين و گرفتن داد مظلومين بوده است.
غير از اين چند روايت، روايات ديگرى نيز دلالت دارد بر اينكه منصب حكومت تفويض به فقها شده است، بنابراين همان نحو كه مرحوم نراقى عالم بزرگوار اسلامى در كتاب عوائد بعد از اشاره به روايات مى فرمايد از نظر اخبار، هيچ جاى ترديد بر كسى باقى نمى ماند كه حكومت منصبى است الهى كه ويژه انبيا و صلحا بوده و پس از پيامبر اسلام و ائمه اطهار، حق فقهاى پرهيزگار است.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🔰کانال حکومت اسلامی
🆔@islamic_state
✍#آیتالله_روحانی
#فصل_سوم
ص ۴۷-۵۱
💠حاکم از نظر اسلام
🌀منصب حکومت در زمان غیبت
در زمان غيبت اين مقام بر علما و فقهاى امّت اسلام كه واجد شرايط باشند قرارداده شده است، و بر اين معنى روايات زيادى دلالت دارد و در اينجا ما به چند نمونه از آنها اشاره مى نماييم:
از اين روايت مطالب بسيار مهمى استفاده مى شود كه به برخى از آنها اشاره مى كنيم:
۱. منصب حكومت بر علماى اسلام قرار داده شده است. آنان موظف به تشكيل حكومت و برقرار نمودن نظام عادله مى باشند. جمله و ذلك أنّ مجارى الاُمور على أيدى العُلماء تا آخر به قرينه جملات قبل و بعد آن تقريباً صراحت در اين معنى دارد. راستى مايه تعجب است كه جمعى از فقها بدون مراجعه به صدر و ذيل خبر گفته اند كه مراد از علما در آن روايت ائمه طاهرينند نه فقهاى اسلام، در روايت دقت كنيد.
۲. علما در صورتى كه حاكم جور تشكيل حكومت داد، موظفند كه نه تنها با او همكارى نكنند و نه فقط سكوت نكنند، بلكه بايد مفاسد حكومت او را گوشزد نمايند و او را راهنمايى كنند و ساكت نمانند و در اين راه اگر جانشان به خطر بيافتد نهراسند و اگر از مال دنيا بى نصيب بمانند اعتنايى نكنند.
۳. اگر حاكم جور بدعتى در دين گذاشت، علما بايد بگويند و فرياد بزنند، اعلاميه بدهند، سخنرانى كنند و به هر نحو كه مى شود ملت را آگاه سازند و حقايق را بيان دارند.
۴. اينكه حكومت را كه امام در صدد گرفتن آن بوده است نه به واسطه علاقه به آن يا به
زخارف دنيا بوده، بلكه براى زنده داشتن دين و گرفتن داد مظلومين بوده است.
غير از اين چند روايت، روايات ديگرى نيز دلالت دارد بر اينكه منصب حكومت تفويض به فقها شده است، بنابراين همان نحو كه مرحوم نراقى عالم بزرگوار اسلامى در كتاب عوائد بعد از اشاره به روايات مى فرمايد از نظر اخبار، هيچ جاى ترديد بر كسى باقى نمى ماند كه حكومت منصبى است الهى كه ويژه انبيا و صلحا بوده و پس از پيامبر اسلام و ائمه اطهار، حق فقهاى پرهيزگار است.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🔰کانال حکومت اسلامی
🆔@islamic_state