خانوم قِری


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


باهاتون در ارتباطم...♥️
https://t.me/BiChatBot?start=sc-159066-LdlN02z

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


به نظرتون این درسته؟🤔😄


زن‌ها همیشه مادرند و مردها بچه!
ما مردها همیشه بچه‌ایم
اما به زبان نمی‌آوریم
یا شاید
نمی‌خواهیم بگوییم که بچه‌ایم
فرهاد ، مجنون ، پادشاه ، شاعر ، من ...
هرکس که باشد همیشه دلش می‌خواهد
یک زن در زندگی‌اش باشد
که مدام بهش رسیدگی کند و مراقبش باشد
می‌گویند...
پشت سر هر مرد بزرگی یک زن ایستاده
اما پشت سر هیچ زنی هرگز مردی نیست

#عباس_معروفی


ببشید🥺😂
شما که عشق منی😌♥️


بانوی اردیبهشتی dan repost
حلالت نمیکنم 👩‍🦯🤣


ااااا😂😂
فکر کردم مال خودته چقد خندیدما😂😂♥️🤦🏻‍♀️


بانوی اردیبهشتی dan repost
ووااااای مال من نبود که
از کانال ها دیدم 😂😂
گفتم براتون بفرستم 🤣🤣

خدا نکشتت کلی خندیدم 😂


ابلفض😐
فرشته جون چیکاااااارررر کردیی😂😂😂


بانوی اردیبهشتی dan repost
برای درست کردن این ته دیگ
ابتدا زیر گاز رو روشن میکنیم
و سپس گروه های آشپزی تلگرام رو چک میکنیم 😂😂😂،


خیلییی دوس دارم نظراتتون رو بهم بگید بعد از خوندنش حتمااا بیاید بگید خوشحال میشم😍
https://t.me/BiChatBot?start=sc-159066-LdlN02z


دیدم باز گفته عزیزم و جانم و ...😐دیگه نخاستم تو عید بزنم تو ذوقش و تشکر کردم ولی خب ناراحت بود از دستم دیگه از لحن صحبتش تشخیص دادم چون ساعت ۳ ظهر تازه جوابش دادم خیلی باهم چت نکردیم و هر کی رفت سراغ کارش تا شب شد که من پروف جدید گذاشتم اومد و گفت به به چ عکس خوشگلی...
تشکر کردم و گفتم کجایی گفت دفتر کارم هستم و خسته نباشی ای گفتم و تهش شب بخیر گفتم و خوابیدم
اون اوایل که کرونا اومده بود و عید بود تا ۳ ماه هر شب شبخیر رو میگفتم و اگه نمیگفتم ناراحت میشد

#ماجرای_آشنایی_من_و_دلبرم


اهان اینم بگم قبل عید که حرف میزدیم ی بار گفت عزیزم و من سریع گارد گرفتم و گفتم اخرین باشه میگی عزیزم و من عزیز تو نیستم
بعد گفت خب میخام صدات بزنم چی صدا کنم گفتم اصلاااا نیاز نیست تو منو صدا کنی ن اسممو بگو ن بهم عزیزم بگو اوکی؟؟
گفت خب صدات میکنم گلی گفتم اصلااا گفت خب میگم شکلات عصابم خورد شد و هر چی از دهنم درومد گفتم:///
بعد گفتم خب پس همون اسممو بگو فقط دیگه عزیزم نگو چون من هیچ وقت عزیزت نبودم و نیستم و نخواهم بود۰😐فک کنم اینجا یکم جو گیر شده بودم😂

#ماجرای_آشنایی_من_و_دلبرم


خب راستش منم ی جورایی داشتم بهش وابسته میشدم و اگه ی روز پیام نمیداد خودم به بهانه درس ازش سوال میپرسیدم و اونم دیگه ادامه میداد و کلی باهم حرف میزدیم و البته هرروز هم فقط در حد خوبی و چیکار میکنی و کجا میری بود.
چهارشنبه سوری بود که دیدم پیام نداده شب شد نگران شدم رفتم و الکی مثلا عید و پیشاپیش بش تبریک بگم😂بعد گفت اصلا معلوم نیستی و یادم تو رو فراموش اینا بعد من جا خوردم گفتم نه من هیچ وقت شمارو فراموش نمیکنم بعد خودم جا خوردم که چرا همچین حرفی زدم بعد صحبت کردیم و من رفتم دیگه چون مهمون داشتیم همینجوری یهویی آنلاین شدم دیدم برام شعر خونده فرستاده🥺 راستش همونجا یهو دلم ریخت و حس کردم چقدر دوسش دارم♥️
عید شد
۷ صبح اینا لحظه سال تحویل بود و من نمیدونم چرا اونو فراموش کرده بودم و اصلا آنلاین نشدم بعد اینکه سال تحویل شد خوابیدم و حدودساعت ۱۲ بیدار شدم مهمون اومده بود خونمون ( مهمون آنچنانی نه ها کل عید عموهلم فقط کلن خونه ما بودند) بعدش با خودم گفتم حالا آنلاین شم ببینم چ خبره دیدم دقییییقاااا همون لحظه همون ساعتی که سال تحویل شده با کلی قربون صدقه عید و بهم تبریک گفته

#ماجرای_آشنایی_من_و_دلبرم


@BiChatBot dan repost
‌ ‌ ‌‌‌ ‌
شما و ممبرای گلت مهمون من هستید به
صرف شیرینی و چای😌🍩
@fate_mmeh


تو را دوست دارم
و این دوست داشتن حقیقتی است
که مرا به زندگی دلبسته می‌کند!
♥️🧿


ادامشو بگم؟؟!
So‘rovnoma
  •   آره بوگو😍
  •   نگو دیگه😄
13 ta ovoz


اینو تا اینجا نوشتم حالا بخونید دوس دارم نظراتتون رو بهم بگید♥️
بعدش اتفاقات جالب تری افتاد که میگم....


منم گفتم اصن شما عکس منو میخای چیکار هی میگفت دلم وا میشه.... و منم مسخرش میکردم و تیکه می انداختم بهش چون واقعا اصلا فکر نمیکردم که یروز بشه عشقم😅اخرم قبول نکردم و گفتم دلم میخاد همین عکس باشه و بعد هی هر روز پیام میداد یعنی دقیقا صبح که از خواب بیدار میشدم میدیدم پیام داده و باهاش یکم حرف میزدم بعد درسامو میخوندم چون اون دوره من تا ۹ شب بیشتر نمیخوندم اونم میدونست و دقیقا ساعت که ۹ میشد پیام میداد و من کلی حرص میخوردم...

ادامه داره....

#ماجرای_آشنایی_من_و_دلبرم


خلاصه دلمو زدم به دریا و رفتم پی ویش سوالامو ازش پرسیدم و اونم با روی باز همه رو جواب داد و بهم توضیح داد و منم ازش تشکر کردم خب استادم تو کلاس عادت داشت که کلاس که تموم میشد همیشه ی شعر میخوند و خب منم از صداش خوشم میومد و سر کلاس بهش گفته بودیم هممون
بعد که تشکر کردم گفت خواهش میکنم و اینا و منم ی گل🌸 براش فرستادم بعد یهو بهم گفت عکس جدید بزار پروفایلت ... من ی لحظه هنگ کردم کل بدنم داغ شد از شدت استرس و گفتم که ن دلم نمیخاد اونم هی اصرار که جدید بزار یا برای من بفرس

#ماجرای_آشنایی_من_و_دلبرم


خب همه چی داشت خوب پیش میرفت و کلاسا حضوری بود و من همچنان هیچ حسی بهش نداشتم و البته متوجه نگاهاش شده بودم که ی جور خاص بهم نگاه میکرد که کرونا اومد و گفتن همه جارو تعطیل کنید خلاصه کلاسای مام همه تعطیل شد و مجازی بود البته اینم بگم من اوایل ک کلاس میرفتم پیشش ن واتساپ ن تلگرام ن چیز دیگه ای داشتم و چن باری تو پیام ازش سوال پرسیدم ک ی بار بهم گفت واتساپ نصب کن بیا اونجا بهت جواب بدم من گفتم نه و .. و اون هییی اصرار که لطفا نصب کن ولی من اخرم نصب نکردم
ولی کرونا ک اومد تقریبا اواخر بهمن بود ک من نصب کردم و تا اوایل اسفند خبری از استادم نبود و من بودم و حجم زیادی از سوالایی که برام مونده بود و بلد نبودم

#ماجرای_آشنایی_من_و_دلبرم


خب خب
راستش دلبرم استادم هستش😅
اوایل که میرفتم سر کلاس اصلااا حسی بهش نداشتم چون خب استادم بود دیگه و با خودم اصلا فکر نمیکردم که ی روزی برسه انقد دوسش داشته باشم و البته اون خیلی سختی کشید تا من اخلاقم یکم نرم شه باهاش

#ماجرای_آشنایی_من_و_دلبرم

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

28

obunachilar
Kanal statistikasi