ﻣاﺭﻟﻳن


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


مارلیـن یعنی پناهگاه.
اینجا یه کنجیه برای پناه گرفتن از آدما🎀
تو هم میتونی پناهکم باشی☁
جان؟
@Aboutmarlin_bot 👀

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


رفیقای قشنگ من:)
من یه چند روز تو چنلم فعالیتی نمیکنم..
خوشحال میشم ترکم نکنین و بمونید تا برگردم 💗
دوستون دارم،مراقب خودتون باشید..
به امید ارتباط مجدد^^🌸🫀


روزایِ نکبتی داره میگذره:)


جدیدا شبا خیلی دراز شدن واسم.


اگه یه روز بیای که من دیگه چشام نباشه که چشاتو بخونه چی؟


دلتنگی فاکینگ ترین نوع درد فانتومه:)!


انقدر غرقش شدم
تو بیمارستان یهو پرستار برگشت گفت تو واقعا بدنت بی حسه یا خودت واکنش نمیدی؟
بعد تازه فهمید ایرپاد تو گوشمه اصلاهپروتم :)))))))


قفلی پشت قفلی داره میاد:)))))🫀


خانهٔ سبز 🌱 dan repost
وای اگر یکشب برایت من بمیرم، زندگیست
بازوانت را درآغوشم بگیرم، زندگیست
وای اگر در زیر نور چشم های محشرت
باخبر گردم که دیگر پیرِ پیرم، زندگیست

-لاادری


خوراک قفلی و خیالات:)✨🫀


اتاق سفید؛
همونجایی که هیچ قرصی روم اثر نمیذاشت؛فقط وقتی هوا تاریك میشد انگار دیگه پروانهٔ آبیم جایی واسه پناه گرفتن نداشت،همون صندلی آبی که آخرین بار دلبر روش نشسته بود رو برمیداشتم میرفتم زیر همون بید مجنون که یه روزی صدای خنده هامون و دوییدنامون همه رو کلافه میکرد مخصوصا اون پرستار بداخلاقه؛خیره میشدم به آسمون دنبال ماه میگشتم ولی ماه تر از تو کی بود؟نکنه همون هالهٔ پررنگ رو میگی که ماهِ تموم عاشقاست؟عه نگو اینجوری دورت بگردم من فقط یه ماه دارم اونم چشمای خسته توعه با اون دنباله های کشیدش که آرزوهامو به دنبالش میکشه؛
من جام اینجا بهتر از اون اتاق سفید بی روح بود؛اینجا عاشق تر بودم.عاشق زندگی که یه زمانی برام جریان داشت درست همین جایی که الان منتظرتم.. زیر بید مجنون رویِ صندلی آبی و خیره به ماهِ راهت؛
#دیارسفید
-مارلین نویس


نمیدونم شایدم وایب چیزی نیست که باید باشه.


سین چنلم نمیره بالا و بسی رو مخه:))))))


در فراسویِ دیدن چشمانت،اینگونه می خواهم برایت بنویسم..

فردا در همین ساعت ها برایِ آمدنت تمام سلول هایم را باید آرام کنم مبادا زبان قلبم را مقابلت لو دهند؛اما چگونه آنها را وا دارم که نخواهد به آغوشت کشند؟
نمیدانم ولی دوری سخت شده،خیلی سخت تر از اونی که تا الان تو قلبم نگهت داشتم؛سخته،اینکه جلوت باشم و نتونم از قشنگی چشمات بهت بگم؛اینکه مقابلت باشم و نتونم میون بازوهات پناه بگیرم؛سختمه جانا...؛خیلی سختمه. ولی یه روز دست پر برمیگردم ولی بازم پر تر از اشکای شوقِ تو چشمام نیست؛یه روزی تمام نوشته های جهان را به نام چشمانت میزنم.
جانآ موندگار باشیا قربون چش و چالت برم:)؛
-مارلین نویس
«برایِ ب»


+ناراحت؟:) -نه من خودمو ازت میگیرم؛


1،2،3 ری اکت هارو امتحان میکنیم
ری اکت هاتون سالمه پناهکا؟💗😂🥲
(وی دیگه نمیدونه چیکار کنه شما فعال باشین !)


بعضی وقتا خودمم نمیدونم چی شد ورق همه چی
برگشت،ولی تنها چیزی که معلومه اینه که هیچ
چیزی بی دلیل نیست؛


💗🎀🌸


از یه جایی به بعد باید دنبال ناجیت تو آینه بگردی نه تو آدم دیگه!


من هنوزم امید دارم
اونی که باید بیاد یه روزی میاد
چیزی که قراره بشه یه روز میشه
به غصه و درد نیست:)
تهش چیزی که باید بشه میشه.


و روزمو ساخت این پیام...🩷🫀👼🏻

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

150

obunachilar
Kanal statistikasi