مۘرؓدࣸاٰب࣪ٙ اٰڡ࣪ࣾڪاٰر


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


سکوت یک نویسنده را قلم می شکند ....🖋️♡︎

لینک ناشناس جهت ارتباط 🪄
http://t.me/HidenChat_Bot?start=5868716527

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri




My soul dan repost
03:03
دوست داشتن آدم‌ها یعنی خواستن اونها به همون شکلی که واقعاً هستن. تیره، زیبا، زخمی، ادامه دهنده، شکسته.




ابراز عشق یک نویسنده ✍🏻 :




شاید اگه می دونستید
با چه وسواس و جنگ اعصابی
برای پیجم محتوا تولید می کنم
بی تفاوت نمی‌گذشتید !


🧍🏻
🏢
🏢
🏢
🏢
🏢🤸🏻‍♂️
🏢




روزِ
بالاتر از گل بش نگید ،
یه وقت خانوم بدش میاد

مبارک 🎀


جهان دیگری می‌طلبد
این روح خسته ام را

نیلوفر سعادتی
✍🏻






داستان کوتاه |رُزی و جادوی نهفته🥀✨
پارت 3️⃣

هنوز هم شاخه گل را در دستانش می چرخاند و می بویید و
به قدم زدن کنار مارتین ادامه می داد .
بی مقدمه پرسید : ( کجا می ریم ؟ من باید قبل از اینکه ...)
مارتین اجازه تموم شدن جمله‌ش رو ندادو ادامه داد : ( جای نگرانی نیست ! شما به موقع
می تونید بر گردید خونه در ضمن ....)
ابرو های رُزی در هم گره خورد و با حالت بلاتکلیفی پرسید : ( در ضمن چی !!! )
(خب از زمانی که حرکت کردیم جادوی گل تاثیرش رو گذاشته و با هر بار بوییدن یک قدم به هدفی که داشتم منو نزدیک تر کردی ! )
صدایی عجیب در گوش رُزی پی چید و طولی نبرد که برای واضح دیدن مارتین باید تقلایی بی هوده می کرد و در نهایت با چشم های بسته
بعد از اینکه تعادلش را از دست داد نقش بر زمین شد !

ناگهان مارتین با هاله ای خاکستری به دور او چرخید و پورتالی برای خروج مهیا کرد .
رُزی را که با چهره ی مهربان و ساده اش به خوابی عمیق فرو رفته بود ،مثل بلند کردن یک پر سبک روی شانه اش انداخت و وارد سرزمینی سحرآمیز شد .

تقدیر رُزی را به نبردی عجیب دعوت خواهد کرد

ادامه در پارت بعدی »»»»

نیلوفر سعادتی ✍🏻


عینک خوش بینی شکست،چشم ها تر شد

نیلوفر سعادتی ✍🏻




یه کاری کردن بین احساساتمون تناقض عجیبی پیش اومده
داری روتین زندگیت و پیش میبری و امیدوارانه رو ارتقاء خودت کار میکنی
از اونطرف هم تسلیم خبر های رسانه ای و جنگ شدی ....

💆🏻‍♀️🌱

نیلوفر سعادتی✍🏻


تمام اون چیزی که سعی کردم تو زندگیم مثل روز اول نگهش دارم
این بود
که اگه مهربونیم ،با نامهربونی پاسخ داده شد
تاثیری برای تغییر ذاتم نپذیرم !

هنوز هم میخوام عینک خوش بینی رو برای دیدن جهان به چشم هام بزنم و بعد از هر بار
ملاقاتی که با ادم های عجیب دارم
که باعث رنجشم میشن، مهربون باقی بمونم .

من سعی دارم از هر رنج آگاهی بدست بیارم !
چیزی که ارزش رنج کشیدن رو خواهد داشت

✨🌱

نیلوفر سعادتی✍🏻


« روح آگاه » dan repost
قشنگ ترین قانون کارما اینه :
اگه به جای محبتی که به کسی کردی بی مهری دیدی مایوس نشو...
چون برگشت اون محبت رو از شخص دیگری در زمان دیگری و در رابطه با موضوع دیگری خواهی یافت شک نکن!
تو فقط خوب باش و خوب بمون.

@RoheAgah | روح آگاه


“𝗔𝗹𝗙𝗮” dan repost
تو ممکنه بدونی چی گفتی
ولی هیچوقت نمیدونی ک طرف مقابل چی شنیده


My soul dan repost
تنها کسانی که جنگ را ندیده اند، به آغاز آن اشتیاق دارند...


دلنوشته های منو نیکا🕊🩵 dan repost
شاید توی آینده‌ای که الان بابتش انقدر نگرانم اصلا دیگه وجود نداشته باشم.

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.