شادکامی
۱. دریغ و دَرد که تا این زمان ندانستم
که کیمیایِ سعادت، رَفیق بود رَفیق
جناب حافظ توی هفتاد سالگی اینو میگه، نه توی بیست سالگی! نه توی چهل سالگی! توی هفتاد سالگی این خیلی مهمه!
۲. سهراب، همون سهرابی که وقتی خیلی جوان بود گفته:
خندهای کو که به دل انگیزم؟
قطرهای کو که به دریا ریزم؟
صخرهای کو که بدان آویزم؟
در آخرین شعرش در دفتر "ما هیچ ما نگاه " میگه:
زندگی یعنی چه؟
مادرم سینی چایی در دست
گل لبخندی چید، هدیه اش داد به من
خواهرم تکه نانی آورد، آمد آنجا
لب پاشویه نشست
پدرم دفتر شعری آورد، تکیه بر پشتی داد
شعر زیبایی خواند و مرا برد به آرامش زیبای یقین
:با خودم می گفتم
شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری
شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت
زندگی درک همین اکنون است
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است، که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی، و نه در فردایی
ظرف امروز، پر از بودن توست
.
۳. نمیدونم تو این فاصلهای که مولانا این دو تا شعر رو سروده چه اتفاقی براش افتاده ولی مطمئنم موقع سرودن دومی خیلی حالش بهتر بوده:
۱. درکنج ویران مــــاندهام ، خمخــــانه را گم کردهام
هم در پی بالائیــــان ، هم من اسیــر خاکیان
هم در پی همخــــانهام هم، خــانه را گم کردهام
آهـــــم چو برافلاک شد اشکــــم روان بر خاک شد
و
این مصرع:
۲. مرا عهدیست با شادی که شادی آن من باشد
۴.سعدی جان هم که بارها به طرق مختلف گفته:
"ذات بد نیکو نگردد چون که بنیادش بد است"
آخرای مسیر نظرش عوض میشه و میگه:
پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد
سگ اصحاب کهف روزی چند پی نیکان گرفت و مردم شد
۵. ناصرخسرو نه تنها نظر خودش عوض میشه بلکه یک باور کهن رو هم زیر سوال میبره که:
بخت کدام است؟ چرخ کیست؟ قضا چه؟
و در قصیده چرخ نیلوفری میزنه به سیم آخر و میگه:
چو تو خود کنی اخترخویش را بد
مدار از فلک چشم نیکاختری را
سپیدار ماندهست بیهیچ چیزی
ازیرا که بُگزید خود کمبَری را
۶. دکتر علی صاحبی میگه که اینکه پدرت سیکسپک داره، دلیل نمیشه توام داشته باشی. باید تلاش کنی، عرق بریزی، زحمت بکشی. شادکامی هم مثل سیکسپک میمونه نه کسی میتونه بهت هدیه بده نه تو میتونی به کسی تقدیمش کنی.
باید براش زحمت بکشی، تلاش کنی، جون بکنی تا به دستش بیاری.
📌پیدا کنید پرتقالفروش را
#ادبیات
@Afsharel