📐 ردِّ اصولیِ مدعیانِ ارتباط با مقامِ عصمت :
🖋 محور اصلی را این توقیع قرار داده و سه استدلال را مؤیّد و مُعاضدِ (بازوی) این توقیع شریف می نهم :
1️⃣ دلیل عقلی :
استدلالِ برهانِ معروفِ : در اصول دین تقلید جائز نیست ؛ مفهوم و روشی را برای ما روشن می نماید :
💯 اموری که عقاید شیعه را استوار می کند با گمان و ادعای صرف اثبات نمی شود ؛ به عبارت دیگر کسی که ادعای ارتباط با حضرت صاحب الأمر (ارواحنا له الفداء) در زمان غیبت می نماید ؛ به نوعی یک دلیل ظنّی و گمان آلودی را برای اثباتِ عقایدِ خود قائم کرده است !
بنابر فرضِ صحّت این نوع ادعاها (مشاهده و رؤیت) ؛ این ادعاها برای غیر از شخصِ مدعی حجیّت ندارد . مشاهده و رؤیت ، شخصی و فردی است و دلیلی برای پیروی مردم از او نیست .
🖌 به عبارت دیگر : آن استدلال هایی که در بابِ عدمِ تقلید در اصولِ دین قائم می شود ؛ همان استدلال ها کمک کننده و روشن کننده ی این توقیع شریف است ؛ چرا که این توقیع شریف مشاهده را رد نمی کند ؛ بلکه می فرماید کسی که ادعای مشاهده می کند را پیروی نکنید ؛ چرا که بسیاری از حضرات با ساحتِ مقدسه مرتبط بودند و می گفتند بعد از فوتمان این ارتباط را علنی کنید ؛ این عمل نشأت گرفته از یک عقیده ایست که از این توقیع و امثال آن استخراج شده است .
👀 متأسفانه تا این توقیع مطرح می شود ؛ عده ای می گویند : پس این طیفِ عظیم از مشاهداتِ علما پس چیست ؟!
این توقیعِ شریف صرفِ مشاهده را رد نمی کند : بلکه حضرت حجت (سلام الله علیهم) می فرمایند : کسی که از طرفِ من چنین ادعایی کند دروغگو است ؛ یعنی ادعای عمومی مشاهده ، که حجت گردد برای دیگران را رد می کنند .
🔚 مباحث عقلی در این زمینه بسیار گسترده اند و ما من بابِ مثال اشاره ای کردیم ؛ کسی که می گوید من با آقا مرتبطم ؛ نوعی فقه و تفکر و عقایدش را تبلیغ می کند ؛ و این توقیع شریف می گوید که شما نباید ؛ به چنین ادعایی تمسک کنید . و صرفِ ادعا ؛ دلیلی برای تغییرِ اصولِ فکری و فقهی شما نمی تواند باشد ؛ چرا که با پیرویِ از مدعی ولایتِ وی را ابداع کرده و بالتبع باید تمامِ فقه و عقاید را ناخواسته تغییر داد !
2️⃣ سیره و شهرت :
کثرتِ استفاده ی این توقیع در کتب مختلف ، در أزمنه ی مختلف و از أعلامِ مختلف ، غیر قابلِ انکار است . از طرفی عملِ اصحاب بر اینکه اصرار داشتند مشاهده ی خود را علنی ننمایند ؛ و غالباً آن را به بعد از مرگِ خود موکول می نمودند ؛ خود مؤیّدی بر این مسئله است که این عمل صرفاً از روی تواضع و شکسته نفسی نیست ؛ بلکه حاوی یک عقیده ی از امامیّه است .
🔐 کسانی که دیدگاهی مخالفِ چنین بینشی را دارند ؛ شاید به کتاب غیبه ی نعمانی رجوع کنند و صرفاً مقابله ی کثرتِ تواترِ این توقیع در سایر روایات قرار دهند ؛ کثرتِ توقیع اثبات کننده ی این ادعاست .
3️⃣ این توقیعِ شریف با روایاتِ بسیار قدرتمند و متکثر و متعددِ مختلف از قبیل روایاتِ نهی از قیام و روایاتِ پرچم و ... تقویت می گردد :
مثلا وقتی در صحیفه ی کامله ی سجادیه (صلواة الله علیه) می خوانیم :
☀️ ... مَا خَرَجَ وَ لَا يَخْرُجُ مِنّا أَهْلَ الْبَيْتِ إِلَى قِيَامِ قَائِمِنَا أَحَدٌ لِيَدْفَعَ ظُلْماً أَوْ يَنْعَشَ حَقّاً إلّا اصْطَلَمَتْهُ الْبَلِيّةُ ، وَ كَانَ قِيَامُهُ زِيَادَةً فِي مَكْرُوهِنَا وَ شِيعَتِنَا .
✍🏻 یعنی کسی که احقاقِ حق کند و یا انعاشِ ظلم کند در زمان غیبت ، افترا کننده است و به ضرر ما و شیعه ی ما تمام می شود .
این حدیث شریف ، نمی گوید حق ، حق نیست و یا ظلم ، ظلم نیست ؛ بلکه روشی را نهی می نماید ؛ که فردِ مدعیِ به رؤیت ، پیروِ آن روش است ...
مثلا امروزه کسانی که ادعای رؤیت کرده اند ؛ ادعای ولایت نموده اند یا همان احقاقِ حق و انعاشِ ظلم کردند . . . یا پرچمی و یا علمی را برپا نمودند ...
⚜️ نتیجه گیری نهائی :
تمامِ این ادله ی گسترده که وسعت و قوهّ ی سندیِ آن غیر قابلِ انکار است ؛ به نوعی رد کننده ی ادعای رؤیت است و یا رد کننده ی نتیجه ایست که از ادعای رؤیت حاصل می شود .
افرادی صرفِ ادعای مشاهده را حجت می دانند به خاطر استدلال به روایتی از کتاب غیبه ی نعمانی ؛ در حالی که این روایتِ غیبت نعمانی کجا و کثرتِ این توقیع و روایاتِ صحیحه ی متعدده ی پرچم و عدم قیام و ... کجا !؟!
همه ی این ها رد کننده ی کسی است که ادعای رؤیت می کند ؛ ادعای احقاقِ حق می کند و یا ادعای انعاشِ ظلم می کند و یا ادعای ولایتی که از سمتِ امام باشد ؛ می کند !
🖋 محور اصلی را این توقیع قرار داده و سه استدلال را مؤیّد و مُعاضدِ (بازوی) این توقیع شریف می نهم :
1️⃣ دلیل عقلی :
استدلالِ برهانِ معروفِ : در اصول دین تقلید جائز نیست ؛ مفهوم و روشی را برای ما روشن می نماید :
💯 اموری که عقاید شیعه را استوار می کند با گمان و ادعای صرف اثبات نمی شود ؛ به عبارت دیگر کسی که ادعای ارتباط با حضرت صاحب الأمر (ارواحنا له الفداء) در زمان غیبت می نماید ؛ به نوعی یک دلیل ظنّی و گمان آلودی را برای اثباتِ عقایدِ خود قائم کرده است !
بنابر فرضِ صحّت این نوع ادعاها (مشاهده و رؤیت) ؛ این ادعاها برای غیر از شخصِ مدعی حجیّت ندارد . مشاهده و رؤیت ، شخصی و فردی است و دلیلی برای پیروی مردم از او نیست .
🖌 به عبارت دیگر : آن استدلال هایی که در بابِ عدمِ تقلید در اصولِ دین قائم می شود ؛ همان استدلال ها کمک کننده و روشن کننده ی این توقیع شریف است ؛ چرا که این توقیع شریف مشاهده را رد نمی کند ؛ بلکه می فرماید کسی که ادعای مشاهده می کند را پیروی نکنید ؛ چرا که بسیاری از حضرات با ساحتِ مقدسه مرتبط بودند و می گفتند بعد از فوتمان این ارتباط را علنی کنید ؛ این عمل نشأت گرفته از یک عقیده ایست که از این توقیع و امثال آن استخراج شده است .
👀 متأسفانه تا این توقیع مطرح می شود ؛ عده ای می گویند : پس این طیفِ عظیم از مشاهداتِ علما پس چیست ؟!
این توقیعِ شریف صرفِ مشاهده را رد نمی کند : بلکه حضرت حجت (سلام الله علیهم) می فرمایند : کسی که از طرفِ من چنین ادعایی کند دروغگو است ؛ یعنی ادعای عمومی مشاهده ، که حجت گردد برای دیگران را رد می کنند .
🔚 مباحث عقلی در این زمینه بسیار گسترده اند و ما من بابِ مثال اشاره ای کردیم ؛ کسی که می گوید من با آقا مرتبطم ؛ نوعی فقه و تفکر و عقایدش را تبلیغ می کند ؛ و این توقیع شریف می گوید که شما نباید ؛ به چنین ادعایی تمسک کنید . و صرفِ ادعا ؛ دلیلی برای تغییرِ اصولِ فکری و فقهی شما نمی تواند باشد ؛ چرا که با پیرویِ از مدعی ولایتِ وی را ابداع کرده و بالتبع باید تمامِ فقه و عقاید را ناخواسته تغییر داد !
2️⃣ سیره و شهرت :
کثرتِ استفاده ی این توقیع در کتب مختلف ، در أزمنه ی مختلف و از أعلامِ مختلف ، غیر قابلِ انکار است . از طرفی عملِ اصحاب بر اینکه اصرار داشتند مشاهده ی خود را علنی ننمایند ؛ و غالباً آن را به بعد از مرگِ خود موکول می نمودند ؛ خود مؤیّدی بر این مسئله است که این عمل صرفاً از روی تواضع و شکسته نفسی نیست ؛ بلکه حاوی یک عقیده ی از امامیّه است .
🔐 کسانی که دیدگاهی مخالفِ چنین بینشی را دارند ؛ شاید به کتاب غیبه ی نعمانی رجوع کنند و صرفاً مقابله ی کثرتِ تواترِ این توقیع در سایر روایات قرار دهند ؛ کثرتِ توقیع اثبات کننده ی این ادعاست .
3️⃣ این توقیعِ شریف با روایاتِ بسیار قدرتمند و متکثر و متعددِ مختلف از قبیل روایاتِ نهی از قیام و روایاتِ پرچم و ... تقویت می گردد :
مثلا وقتی در صحیفه ی کامله ی سجادیه (صلواة الله علیه) می خوانیم :
☀️ ... مَا خَرَجَ وَ لَا يَخْرُجُ مِنّا أَهْلَ الْبَيْتِ إِلَى قِيَامِ قَائِمِنَا أَحَدٌ لِيَدْفَعَ ظُلْماً أَوْ يَنْعَشَ حَقّاً إلّا اصْطَلَمَتْهُ الْبَلِيّةُ ، وَ كَانَ قِيَامُهُ زِيَادَةً فِي مَكْرُوهِنَا وَ شِيعَتِنَا .
✍🏻 یعنی کسی که احقاقِ حق کند و یا انعاشِ ظلم کند در زمان غیبت ، افترا کننده است و به ضرر ما و شیعه ی ما تمام می شود .
این حدیث شریف ، نمی گوید حق ، حق نیست و یا ظلم ، ظلم نیست ؛ بلکه روشی را نهی می نماید ؛ که فردِ مدعیِ به رؤیت ، پیروِ آن روش است ...
مثلا امروزه کسانی که ادعای رؤیت کرده اند ؛ ادعای ولایت نموده اند یا همان احقاقِ حق و انعاشِ ظلم کردند . . . یا پرچمی و یا علمی را برپا نمودند ...
⚜️ نتیجه گیری نهائی :
تمامِ این ادله ی گسترده که وسعت و قوهّ ی سندیِ آن غیر قابلِ انکار است ؛ به نوعی رد کننده ی ادعای رؤیت است و یا رد کننده ی نتیجه ایست که از ادعای رؤیت حاصل می شود .
افرادی صرفِ ادعای مشاهده را حجت می دانند به خاطر استدلال به روایتی از کتاب غیبه ی نعمانی ؛ در حالی که این روایتِ غیبت نعمانی کجا و کثرتِ این توقیع و روایاتِ صحیحه ی متعدده ی پرچم و عدم قیام و ... کجا !؟!
همه ی این ها رد کننده ی کسی است که ادعای رؤیت می کند ؛ ادعای احقاقِ حق می کند و یا ادعای انعاشِ ظلم می کند و یا ادعای ولایتی که از سمتِ امام باشد ؛ می کند !