نمیدانست که عآشق در کنارِ معشوق
نه سن و سال می فهمد . . .
نه عقلی در سر برایَش میماند . . .
و نمیدانست عآشق در کنار معشوق
دیوانه ای بیش نیست . . .
نمیدانست عآشق در کنارِ معشوق
چشمهایَش فقط او را می بیند و
گوش هایَش فقط صدایِ او را می شنود . . .
نه حرف هایِ او را . . .
نمیدانست عآشق در کنار معشوق
زبانش بند می آید و هذیان می گوید
نمیدانست . . .🤎
نه سن و سال می فهمد . . .
نه عقلی در سر برایَش میماند . . .
و نمیدانست عآشق در کنار معشوق
دیوانه ای بیش نیست . . .
نمیدانست عآشق در کنارِ معشوق
چشمهایَش فقط او را می بیند و
گوش هایَش فقط صدایِ او را می شنود . . .
نه حرف هایِ او را . . .
نمیدانست عآشق در کنار معشوق
زبانش بند می آید و هذیان می گوید
نمیدانست . . .🤎