باهمستان


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


تماس با ادمين
@bahamestanadmin

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
آموزش و پرورش ناموثر و كم فايده

پس از چندسال مطالب فراموش ميشوند

@Bahamstan


اين شكل امر به معروف در قرآن نيست

سید مصطفی محقق داماد

به اعتقاد من دینی آدم‌ها را کشته که تبدیل به ایدئولوژی شده است، پس عقیده رادیکال، انسان‌ها را می‌کشد. نباید از خطر عقیده رادیکال غافل شویم، عقیده قدرت بسیار بالایی دارد. جهاد هم به دنبال عقیده می‌آید، پشت این خنجرها عقیده است. اگر انسان فکر کند و با فکر کاری را انجام دهد انسان‌ها کشته نمی‌شوند. یکی از نهادهایی که سبب عداوت، تلخ گویی، بدگویی و دشمنی نسبت به دیگران شده همین نهاد مقدس «امر به معروف و نهی از منکر» و بدفهمی آن است. به نظر من باید بحث مومن و کافر را کنار بگذاریم و بحث محارب و مسالم را پیگیری کنیم؛ ایمان و کفر برای قلب است. محارب کسی است که ساطور در دست دارد و مسالم کسی است که از در سلم وارد می شود و گفت‌وگو می‌کند. تقسیم بندی مومن_کافر البته در قرآن مجید هست؛ اما به نظر من این تقسیم‌بندی ناظر به قلمرو برخورداری از حقوق شهروندی نیست.
امر به معروفی که در دنیا رایج است چیزی نیست که خداوند در قرآن به آن اشاره می‌کند. کسی که به دیگری امر می‌کند یعنی من از تو برتر هستم و تو در درجه پایین‌تری قرار داری این نوع امر به معروف توهین به کرامت بشری و کرامت انسانی است. از رفتار برخی از کسانی که با چنین نگاهی امر به معروف می‌کنند برداشت می‌شود که آنان از دیگران بهترند و بیشتر می‌فهمند. این نگاه برتری جویانه خلاف کرامتی است که خداوند به انسان داده است و نباید خودمان را بهتر از دیگران بدانیم. همه هوادار خوبی‌ها باشیم و مقابل بدی‌ها بایستیم. به معنای عام کلمه هیچ‌کس حق ندارد به دیگری فرمان دهد. برای مثال باید هوادار ادب باشیم و با بی‌ادبی مخالفت کنیم، هیچ کس حق ندارد به دیگری فرمان دهد؛ در نهایت وظیفه ما تواصی و توصیه کردن است؛ از آداب مسلمانان در قرآن مجید به تواصی اشاره شده است و می‌گوید: « تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ »


@Bahamstan


آرزوی من "سكولاريسم" است؟

محمدرضا زائری:

نمی‌دانم، اسمش را مهم نيست چي مي گذاريد! من به عنوان يك شهروند مسلمان از اين كه می‌بينم توی اخبار تلويزيون، همه از فرمانده انتظامي و مسئول تعزيرات تا رييس اداره آبفا و مدير شركت دارويي دارند -به زبان عربي- آيه و حديث می‌خوانند، اما ‏در همان حال كارهايی كه مسئولش بوده اند روی هواست آزرده می‌شوم!

معتقدم رييس اداره آبفا بايد آب شرب شهروندان را درست تأمين كند، می‌خواهد نماز بخواند يا بی نماز باشد! مسئول تعزيرات بايد جلوی گرانفروشی را بگيرد، ريش دارد يا نه فرقی نمی كند! فرمانده انتظامی بايد امنيت شهر را فراهم سازد می‌خواهد در روضه شركت بكند يا نه! اين را هم از اوليای دين ياد گرفته ام كه پيش پزشك يهودی می‌رفتند! برای اين كه پزشك بايد طبابتش خوب باشد، ولی وقتی امنيت شهر مشكل دارد و دزدها جولان می‌دهند و در همان حال نيروی انتظامی دارد حسينيه می سازد و مراسم عزاداری برگزار می‌كند! اين را اسلامی ‏و دينی نمی‌دانم!

معروف است كه در اوج جنگ، امام راحل مطلع شدند كه قرار است يكی از فرماندهان ارشد ارتش بركنار شود، چون در خلوت خانه خودش مرتكب خلاف شرع می‌شده، امام پرسيده بودند: كارش را درست انجام می دهد يا نه؟ وقتی پاسخ مثبت شنيدند، گفته بودند او بايد اين كار را درست انجام بدهد ‏شما به مسايل شخصيش چه كار داريد؟

اين كه از خودم شروع كنم بسيار حرف درستی است؛ برای همين هيچ وقت تسليم اصرارها و فشارها نشدم و نماينده مجلس و عضو شورای شهر نبودم، هيچ وقت هم در باره صنعت خودرو، مكانيزم ماشه، غنی‌سازی اورانيوم يا ‏راههای درمان كرونا حرف نزدم! تازه مدت‌ها هم هست كه عكس پروفايلم را بدون عمامه گذاشته‌ام تا همين چندكلمه حرف فرهنگی اجتماعی در حوزه تجربه و تخصصم، به عنوان يك روزنامه‌نگار شنيده شود! نه يك روحانی.


@Bahamstan


شادی داریم، اما احساس شادی نه!

احمد بخارايي

… تفاوت وجود دارد میان «علت» و «دلیل». «دلیل» همان بُعد ذهنی است و «علت» بُعد بیرونی دارد. حالا یک فرد با توجه به علت‌های بیرونی در درون خودش شروع به تجزیه و تحلیل می‌کند و یک دلیلی برای خودش درست می‌کند، در این دلیل او نتیجه می‌گیرد و استدلال می‌کند که چقدر انسان بدبختی است. ‌این‌که آدم‌ها چرا با وجود علت‌های مشابه، استدلال‌های یکسان ندارند، گویای این موضوع است و می‌خواهم بگویم که از سطح خرد تا سطح کلان، یعنی از واحدی مانند گروه در سطح خرد، تا سازمان‌ها در سطح میانه و حکومت‌ها در سطح کلان به عنوان «علت» در تشدید ناشادی مؤثر هستند. بنابراین در اینجا اگر عناصر تاریخی، فرهنگی و سیاسی را با یک‌دیگر جمع کنیم، در نتیجه‌گیری نهایی به این مرحله می‌رسیم که آمار شادکامی ما کاهش پیدا کرده است …

شاید از نشانه‌های شاد بودن این‌ها باشند که آدم‌ها بخندند، غذای خوب بخورند و لذت ببرند. در کشور ما میزان مصرف نسبت به میانگین جهانی بالا است، ما این‌جا برعکس خیلی از جاهای دیگر میوه را کیلویی خریداری می‌کنیم، آجیل می‌شکنیم، مسافرت می‌رویم که سبب قفل شدن جاده‌های شمالی کشور می‌شود. ما از حوادث جوک می‌سازیم و آن را تعریف می‌کنیم و خنده‌های مستانه می‌کنیم، در همه این‌ها که گفتم ایران از خیلی از جاهای دنیا بالاتر است. اما چرا با وجود نشانه‌های شادی، احساس_شادی نیست؟ همانند تفاوت میان فقر و احساس فقر، شادی هم با احساس شادی فرق می‌کند. در خیلی از مواقع همین احساس است که آدم‌ها را آزار می‌دهد …

… گاهی می‌بینید کسی که خانه‌ و زندگی‌ای به ارزش میلیاردها تومان هم دارد باز هم درگیر احساس فقر است. چرا؟ برای ‌این‌که او خودش را با دیگری می‌سنجد بعد احساس می‌کند آدم‌هایی که در نقطه‌ی بالاتری قرار گرفته‌اند شاید لزوماً از توانایی‌های بیشتری یا شایستگی‌های خاصی آن‌چنان برخوردار نیستند. آدم‌ها احساس می‌کنند آن‌کسی که بالاتر است آن‌طور نبوده که نان عرق جبین خود را بخورد و بعد در مقام مقایسه، دائم به خود می‌گوید من هم می‌توانستم مانند او شوم، پس «چرا نیستم؟» این «چرا نیستم» ناشی از همان احساس «تبعیض» است که فرد را اذیت می‌کند.

چه چیزی «این چرا نیستم» و ‌این‌که چرا من مانند دیگری نیستم را تشدید می‌کند؟
عمدتاً این پدیده در نومیدی و نگرانی نسبت به پیرامون و آینده ریشه دارد. طبیعتاً بخشی از آن هم در سیاست‌گذاری برای یک جامعه و حمایت‌های اجتماعی موجود در آن جامعه ریشه دارد. ‌این‌که فرد احساس کند وقتی بی‌کار شود دولت چقدر او را حمایت می‌کند؟ یا اگر درس خوانده است چند درصد امکان دارد شغل مورد نظر خود را پیدا کند، بسیار اهمیت دارد. در جامعه‌ای که تبعیض و فرصت‌های نابرابر مانند گزینش خودی و غیرخودی وجود داشته باشد، شرایط سخت می‌شود. البته در کنار «تبعیض» عوامل دیگری هم نقش دارند …

… وقتی ما احساس هویت نکنیم نمی‌توانیم شاد باشیم. همین «ایرانی بودن» را در نظر بگیرید، امروزه واقعاً چقدر این «ایرانی بودن» به آدم‌ها وزن و احساس خوبی در داخل و خارج می‌دهد؟ ‌این‌که چرا هویت_ملی تحدید و تهدید شده اهمیت دارد. تحدید این هویت سبب شده هویت ملی لاغر و لاغر‌تر شود، و تهدید یعنی ‌این‌که گاهی به این هویت هجوم آورده‌اند و آن را در برابر برخی ارزش‌های مذهبی قرار دادند. امروزه گاهی بر روی هر هویتی دست می‌گذارید می‌بینید که این‌ها لاغر و شکننده شده‌اند، آن‌وقت شما انتظار دارید جامعه ناشاد نباشد؟ …

روزنامه‌ی همدلی

@Bahamstan


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
خيام در ٤ دقيقه


@Bahamstan


ریشه مشکلات اقتصادی ما در داخل کشور است، رفع تحریم ها مشکلی را حل نمی کند.

مسعودنیلی،اقتصاددان

اكنون در شرایطی ویژه و بسیار متفاوت به‌سر می‌بریم. دهه 1390 با دهه 1380 بسیار متفاوت است و هرچه به سمت انتهای دهه 90 حرکت کرده‌ایم با محدودیت‌های بیشتری مواجه شده‌ایم. شرایط مورد نیاز برای اجرای یک استراتژی مناسب توسعه صنعتی با شرایطی که در آن به‌سر می‌بریم ناهمخوان است.

ما بیش از هر چیز دیگر نیازمند استراتژی خروج از وضعیت فعلی هستیم و این اشتباه راهبردی خواهد بود اگر فکر کنیم مثلا با برگشت آمریکا به برجام و برداشته شدن محدودیت‌ها ما در مسیر توسعه و سرمایه‌گذاری بخش‌خصوصی و تعامل با دنیا حرکت خواهیم کرد. به اعتقاد بنده مشکل اصلی و اول، خودمان هستیم. ما هیچ‌گاه نمی‌توانیم دهه‌های گذشته را با دوره فعلی به لحاظ حساسیت و موقعیت ویژه و خطیری که در آن قرار گرفته‌ایم، مقایسه کنیم. آیا امروز نهادی اعم از بخش‌خصوصی، دولتی و پژوهشی در کشور هست که بگوید ما چطور از این شرایط بیرون خواهیم رفت؟ این تصور اشتباه است که خروج از شرایط حاضر در اختیار ما نیست و در اختیار بیرون از مرزهای ما است.

به نظر من اگر مشکل تحریم‌های خارجی هم برطرف شود، کماکان مسائل و مشکلات کشور پا برجا خواهد بود. یک لحظه تصور کنید که فردا از خواب بیدار شویم و ببینیم آمریکا اعلام کرده که تصمیم گرفته مجددا به برجام بپیوندد.
ما درحال‌حاضر در دوره ویژه‌ای به سر می‌بریم. تصویر سرمایه‌گذاری آینده، چیزی متفاوت از گذشته دهه 1390 یعنی رشد منفی سرمایه‌گذاری نیست. رشد اقتصادی در حاشیه صفر حرکت می‌کند و تورم آهنگی نامناسب دارد و بی‌ثباتی اقتصاد کلان در حد هشدار دهنده‌ای است.

صحبت من این است که در چنین شرایطی تدوین استراتژی توسعه صنعتی شاید کاری لوکس محسوب شود.

آنچه مساله روز و مهم کشور است این است که ما قرار است چگونه از این شرایط خارج شویم؟ آیا نهادی هست که بتواند یک تصویر برخوردار از استحکام علمی و مبتنی بر واقعیات کشور را به نحوی که معطوف به بهبود و افزایش سطح رفاه جامعه باشد ارائه کند؟

خوشبختانه امروز همگرایی خوبی در نهادهای پژوهشی کشور وجود دارد و گزارش‌های مراکز پژوهشی رسمی کشور بسیار به یکدیگر نزدیک است. آمار‌های کشور نشان می‌دهد که تولید ناخالص داخلی سرانه ما از سال 1387، با سکون مواجه شده، رشد سرمایه‌گذاری 10 سال اخیر منفی است، بودجه دولت با کسری‌های بزرگ مواجه است، هیچ‌گاه در گذشته چنین انباشتی از مشکلات را نداشته‌ایم. این موارد هشداری برای آینده است. بنابراین هرچند باعث خوشحالی خواهد بود که یک تمرین مجدد برای تدوین استراتژی توسعه صنعتی صورت گیرد ولی اولویت اصلی کشور مشخص شدن چگونگی برون رفت از شرایط فعلی است.

@Bahamstan




?ایران اسیرِ کابوس است!

محمّد حسین کریمی پور

قواعد بازی جهانی، حاصل برآیند تنازع قدرتها‌ست. تغییر قواعدِ بازی بنفع خود بدون کسب برتری اقتصادی/نظامی ممکن نیست. آمریکا با بهره از اقتصاد قوی، توان نو آوری، دست برتر در هر دو‌جنگ‌ جهانی، جنگ سرد و ایجاد بلوک غرب، نظم موجودِ آمریکائی و‌ دلار محور را هوشیارانه آجر به آجر ساخت و چنددهه حفظ کرد.

انگلیس، فرانسه و اروپای غربی شرکای این کمپانی بودند.آلمان، ژاپن و کره در سایه آن برخاستند و‌سهامدار شدند. چین ابتدا با آن جنگید ولی بعد آنرا نردبان ترقی یافت بر آن جهید و بالا رفت. شوروی و بلوک شرق، کره شمالی و‌ ایران در تخریب آن کوشیدند. اما برای غلبه بر آمریکا و شرکا، مهارت، وزن و‌ خزانه وافی نداشتند. حریف رویشان افتاد و‌ در ماندند. در دنیای ناعادلانه آمریکائی، موضع و مدل بازی حکومت ها فرق می کرد. سرنوشت ملت هاشان هم!

هیچ نظمی ابدی نبوده و نیست. آمریکا، متحدان و اتحادهایش تدریجا ضعیف می شوند. اتحادیه اروپا، رویای ابر قدرتی را وا نهاده. چین و‌امثال هند و اندونزی در کار طلوعند. بازیگران کوچک و آماده ای چون سنگاپور، اسرائیل، قطر و امارات، پر رنگ می شوند. چین چنان وزن گرفته که تغییر تعادلات جهانی در ربع قرن پیش رو، ناگزیر می نماید . دنیای نیمه دوم قرن، بعیدست آنقدر آمریکائی باشد که بود. کشورها در تب و‌تاب پیش بینی روند آینده و باز تعریف جایگاه خود برای دوران انتقال و دنیای جدید اند. نظمی جدید در کار تولد است.

به یُمن تغییر راهبرد صدور انقلاب به استراتژی تقویت چین، اژدها چهار دهه رشد ممتد اقتصاد را پشت سر نهاده. آن کشور فقیر و‌گرسنه دهه ۷۰، حالا سهمش از اقتصاد جهانی به ۱۵٪ نزدیک می شود. دومین بودجه دفاعی دنیا را دارد که از مجموع روسیه، انگلیس و فرانسه بیشترست! در تمام این سالها با همین قواعد دنیایِ آمریکائی کج دار و‌مریز، بازی کرده و قوی شده. هنوز هوشمندانه و فروتنانه منکرست که ابر قدرت شده یا در صددست جای آمریکا را بگیرد. چینِ عاقل، لاجرم ابر قدرت خواهد شد و اکنون نیز قدرت دوم جهانست.

ایران که حتی ۰/۵٪ اقتصاد یا ۱٪ بودجه دفاعی دنیا را نداشت، بجای تمرکز بر تقویت خود، دنبال تغییر قواعد بازی رفت. جنگ طولانی و بی برنامه با نظم جهانی آمریکایی، ریشه های ایران را فرسوده. خزانه خالی، فساد فراگیر، سرمایه اجتماعی ضعیف، دشمن زیاد، متحد مفقود، سرمایه و‌مغزها در حال فرار، چالش ها زورآور و‌بندهای تحریم محکم است. حکومت کُند و‌ ناهوشمند می نماید و‌ ناتوانِ از حل مساله است.
اینجا ایستاده ایم چون دنیا را نشناخته ، بازیگوشانه تعادلات ریاضی قدرت را انکار و بدنبال سراب دویده ایم. روزگارمان جوریست که هر که به ما می رسد، نه فقط چین و روسیه بل سریلانکا و عراق بدون توجه به منافع ما، خرِ خود می راند. ضعیف ترین کشورهای جهان، حقوق بدیهی ما (حتی حق تسلط بر اموالمان) را بدون ترس از عواقب، نقض می کند. تا بدل به کشوری فرصت جو، حسابگر و‌ واقع نگر نشویم، آب به آسیاب هر که باشد، گندم ما آرد نمی شود.

ایران عقب افتاد و‌گرفتار اوهام شد . دار و ندارمان را در نبردهایی باخته ایم که اولویت ما نبودند. در کوره راههایی روانیم که به هیچ جا نمی رسد. گرفتار بحرانهایی هستیم که دیگران قرنهاست پرونده اش را بسته اند. گویی طلسمی سیاه بر جان ما مستولیست. اگر می خواهیم طومار این کهن دیار بهم نپیچد، آب را باید به جوی گرداند. دشوار ولی ممکنست. چالش هایمان متعدد و سنگین اند. اما در نیروی انسانی، زیر ساخت ها، موقعیت ژئوپلتیک، پتانسیل تولید، منابع، حجم بازار و اندوخته تمدنی مزایایی داریم. اگر عاقل باشیم، اینها به کار می آیند. محتاج تغییر از درونیم، تغییر در نگرشمان به جهان و شیوه حکمرانی.
@Bahamstan


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
بدون شرح


@Bahamstan


تصوير بالا توليد آلمان غربي و پاييني توليد آلمان شرقي است
يك ملت با يك زبان و فرهنگ و جغرافياي همسان كه در جنگ جهاني دوم دو شقه شد و تحت دو نوع مديريت متفاوت قرار گرفت.

در طول سالها هميشه مردم آلمان شرقي ميكوشيدند به آلمان غربي فرار كنند. حتي پس از اتحاد مجدد آلمان سالها سرمايه گذاري هنگفت و تلاش لازم بود تا آلمان شرقي پيشرفت كند.

@Bahamstan


یک چرایی بزرگی به تاریخ بدهكاريم؟

فرهنگ اسكندري


آن روزی که صمد بهرنگي جلوی چشم دوستش در رودخانه ارس غرق شد ما انداختیم گردن ساواک رژیم و کتابی بنام ارس قربانیت را بپذیر را هم نوشتیم,,,,,؟
اصلاحات ارضی همان دوره را ترفند امپریالیستها نامیدیم....

نگاه صفر وصد سپس با مشی یا همه چیز..... یا هیچ جیز......و
همچنان با باور ایدئولوژیک
زده ی سیاه وسفید , اسیر افراط و احساس شدیم!؟

با12 نفر بدون در نظر گرفتن شرایط مشخص ونبود بسترلازم.. در جنگل سیاهکل. بجنگ یک ارتش رفتیم. دست آخر بعنوان خرابکار توسط خلق تحویل ژاندارم ها شدیم,...

مرز بین آرزوهايمان بعنوان روشنفکر و سیاست, که هزينه و فایده را در دستور کارش قرار دارد را درک نکردیم.....

سپس:
آسان ترین راه را بجای تشکیل نهادهای مدنی و سازمان دادن صداى مردم, فقط حرف حرف وحرف, در نتبجه شعارو صدور فتواهاو نسخه پیچی انتخاب کردیم.........

بنابراین, درپرتوچنین ناپختگی هایی ,همچنان در تمامی شاخص های جامعه دچار بحران کارآمدی هستیم نباید دور از انتظار باشد.


@Bahamstan


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
وقتي مديريت پيش پاافتاده و آسان فرض ميشود و سرنوشت كشور دست نادانان و بيسوادان مي افتد. تصميمات بزرگ توسط آدمهاي كوچك كه نميدانند مديريت اصلي علمي است كه بايد مدرك دانشگاهي آنرا داشت.
ولو بدانند، عملا كمتر كسي سمتي با حقوق و مزاياي بالا و رانت را رد ميكند.

@Bahamstan


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
دکتر بیژن عبدالکریمی :

وقتی شما میگی مدیریت اسلامی ، یعنی گند زدی به همه تجربه بشری ...


@Bahamstan


همه‌ی تلاش‌ها و بحث‌‌های فکریِ ما چه ارزشی خواهد داشت اگر باعث شود "محبّت"‌مان به همدیگر "کاستی" پذیرد؟

ایمانوئل_کانت

@Bahamstan


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
شب عاشورا
رهبر اركستر: لوريس چكناواريان
ارکستر سمفونیک البرز
و گروه کر فیلارمونیک ایران

@Bahamstan


چکیده یافته‌های نظرسنجی «نگرش ایرانیان به دین»

نظرسنجي موسسه گمان

⁃ نظرسنجی «نگرش ایرانیان به دین» از تاریخ ۱۷ خرداد تا ۱ تیر ۱۳۹۹ به مدت ۱۵ روز انجام گرفت. در این نظرسنجی بیش از ۵۰ هزار پاسخ‌دهنده شرکت کردند و حدود ۹۰٪ پاسخ‌دهندگان ساکن ایران بوده‌اند. یافته‌های این گزارش، دیدگاه افراد باسواد بالای ۱۹ سال ساکن ایران (برابر با ٪۸۵ افراد بزرگسال در ایران) را بازتاب ‌می‌دهد و با سطح اطمینان ۹۵٪ و حاشیه خطای ۵٪ قابل تعمیم به این جمعیت است. این نظرسنجی تلاش کرده است تا نگرش ایرانیان را به دین و موضوعات مرتبط با آن، که در فضای جاری به دلیل محدودیت‌های موجود نمی‌تواند بطور علنی مورد پرسش قرار گیرد، به ‌طریقی روشمند اندازه‌گیری کرده و به ثبت برساند.

⁃ بر اساس نتایج این نظرسنجی، ۷۸٪ ایرانیان به خدا باور دارند. همچنین ۳۷٪ به مفهوم زندگی بعد از مرگ، ۳۰٪ به بهشت و جهنم، ۲۶٪ به جن و ۲۶٪ به ظهور منجی بشریت معتقد هستند. حدود ۲۰٪ از جامعه نیز به هیچ‌یک از این موارد اعتقاد ندارند.

⁃ نتایج این نظرسنجی نشان می‌دهد درحالیکه ۳۲٪ جامعه خود را «مسلمان شیعه» می‌دانند، ۹٪ خود را خداناباور (آتئیست)، ۸٪ معنویت‌گرا، ۷.۵٪ زرتشتی، ۷٪ ندانم‌گرا و ۴.۵٪ خود را مسلمان سنی معرفی می‌کنند. همچنین گرایش به عرفان‌گرایی (تصوف)، انسانیت‌گرایی، مسیحیت و بهائیت در کنار گرایشات دیگر در جامعه ایران حضور دارند. حدود ۲۲٪ جامعه نیز خود را نزدیک به هیچ یک از این گرایشات نمی‌دانند.

⁃ حدود نیمی از جامعه اظهار داشته‌اند که از دین‌داری به بی‌دینی رسیده‌اند. از سوی دیگر باورهای ۴۱٪ از افراد جامعه درباره دین یا بی‌دینی در دوران زندگی‌شان تغییر زیادی نداشته است. همچنین حدود ۶٪ جامعه از یک گرایش دینی به گرایش دینی دیگر تمایل پیدا کرده‌اند.

⁃ برطبق نتایج نظرسنجی، حدود ۶۰٪ جامعه اعلام کرده‌اند که نماز نمی‌خوانند. در مقابل حدود ۴۰٪ جامعه اظهار داشته‌اند که به تناوب مختلف نماز می‌خوانند و از این میزان، بیش از ۲۷٪ جامعه اعلام کرده‌اند که پنج بار در روز نماز می‌خوانند.

⁃ نتایج نظرسنجی نشان می‌دهد که حدود ۶۱٪ افراد جامعه در خانواده‌های «خداباور و مذهبی» و ۳۲٪ جامعه در خانواده‌های «خداباور اما غیرمذهبی» بزرگ شده‌اند. کمتر از ۳٪ جامعه در خانواده‌های «خداناباور» یا «ضدمذهبی» رشد کرده‌اند.

⁃ بر طبق نتایج این نظرسنجی، ۶۸٪ جامعه معتقدند که احکام دینی نباید معیار قانون‌گذاری قرار گیرد حتی اگر دینداران اکثریت مجلس را داشته باشند. در مقابل حدود ۱۵٪ جامعه معتقد است که قوانین باید در هر حال منطبق با احکام دینی باشند.

⁃ بر طبق نتایج این نظرسنجی ۷۱٪ جامعه معتقدند که نهادهای دینی باید خودشان هزینه‌هایشان را تامین کنند. از سوی دیگر ۱۰٪ معتقدند که نهادهای دینی همه مذاهب باید بتوانند کمک‌های دولتی دریافت کنند و ۳.۵٪ جامعه معتقدند که فقط نهادهای اسلامی باید از کمک‌های دولتی بهره‌مند شوند.

⁃ درباره تبلیغات دینی، ۴۱٪ جامعه معتقدند همه ادیان باید بتوانند دین‌شان را در عرصه عمومی تبلیغ کنند درحالیکه حدود ۵٪ جامعه این حق را فقط برای مسلمانان قائل هستند. در مقابل، ۴۲٪ جامعه ترجیح میدهند که تبلیغ تمامی ادیان در عرصه عمومی ممنوع باشد.

- بر طبق نتایج این نظرسنجی، ۵۷٪ جامعه با آموزش تعالیم و تکالیف دینی در مدارس به فرزندانشان مخالف هستند. با این وجود، حدود ۵۴٪ موافق هستند که فرزندانشان در مدرسه با باورهای ادیان مختلف آشنایی پیدا کنند.

⁃ نتایج نظرسنجی نشان می‌دهد بیش از ۷۳٪ جامعه مخالف حجاب اجباری هستند. در مقابل، حدود ۱۲٪ جامعه بر الزامی بودن رعایت حجاب (پوشش موی سر) در عرصه عمومی تاکید دارند. از سوی دیگر ۵۸٪ جامعه اساسا به حجاب اعتقاد ندارند.

⁃ حدود ۳۷٪ ایرانیان، با وجود محدودیت‌ها، بطور منظم یا گهگاه مشروبات الکلی می‌نوشند. از سوی دیگر ۵۵٪ جامعه اظهار داشتند که مشروبات الکلی نمی‌خورند. حدود ۸٪ جامعه هم به دلیل عدم امکان خرید آن (عدم دسترسی یا هزینه) مشروبات الکلی مصرف نمی‌کنند.

* * *

متن کامل گزارش نظرسنجی «نگرش ایرانیان به دین» را در سایت گمان بخوانید:
https://gamaan.org/wp-content/uploads/2020/08/GAMAAN-survey-on-religiosity-in-Iran-Persian.pdf


@Bahamstan


دین سالاری و دین ستیزی علیه گفتگوی ملی

مجتبی نجفی

دیروز یکی از دنبال کنندگان حساب اینستاگرامم به خاطر عکس من که پشتش پرچم"یا حسین" بودنوشته بود فکر کردم آزاده تر از این حرفها هستید شما را آنفالو میکنم. متاسفانه به همان اندازه که دین سالاری مبتذل در کشور ایجاد مشکل میکند دین ستیزی سطحی هم مشکل آفرین است‌.

دیندار بودن یا بی دین بودن مایه برتری کسی بر کسی نیست،نگاههای متفاوت به هستی است و می تواند در فرآیند تجربه محور به مرور زمان تغییر شکل و ماهیت ببینند. دیندار بودن حق ویژه نمی آورد همچنانکه بی دین بودن. دین ستیزی معادلی از دین سالاری است هر دو میخواهند تکثر را نادیده بگیرند. اما دیندار و بی دین می توانند همدیگر را به رسمیت بشناسند.

" ایران " حبل المتین ساکنانش هست. ایرانی می تواند دیندار باشد یا بی دین،مومن باشد یا ملحد. هیچ مرجعی بالاتر از ایرانیت نیست.

خوشمان بیاید یا نیاید عاشورا یکی از ارکان هویتی ایرانیان است اما مساله اینجاست که این سنت نباید مایه حذف دیگری و ابزار اعمال قدرت باشد. انسان ها را با کنش اجتماعی شان پایبندی شان به قانون به میزان تلاششان برای خیر عمومی میسنجند نه با دیندار بودن یا بی دینی شان.

بدترین کنش، افزایش شکاف است. چه با نام دین سالاری چه با نام دین ستیزی. افزایش همگرایی تنها در صورت به رسمیت شناختن همدیگر ممکن است. دینداری می تواند در شکل ولایت فقیه به فرقه گرایی در ایران منجر شود و میتواند به خدمت رسانی سازمانی مثل جمعیت امام علی در حاشیه های شهر منتهی شود،میتواند با محمود کریمی و حدادیان مداحان قدرت ثبت شود می تواند ابزار انتقال پیام اعتراضی نوحه خوانان یزدی شود. ما دیندار نداریم دیندارها داریم. اسلام نداریم اسلام ها داریم. پس در قضاوت درباره دینداری سطحی نباشید. مساله به غایت پیچیده است با بسیاری عوامل گوناگون فرهنگی تاریخی اجتماعی گره خورده.

صمیمی ترین دوستان من بی دین هستند. در میان آنها دیندار هم هست. مخرج مشترکی که نقطه حفظ دوستی من است وفاداری به ایران و دیگر خواهی است‌. با کسانی که دین را ابزار برتری بر دیگران می کنند دوستی نمی کنم و همچنانکه با دین ستیزان راحت نیستم ولی با هر دو طیف حاضر به گفتگو به شرط رعایت الزاماتش هستم چون معتقدم در نهایت مسیر ، ما باید یاد بگیریم همزیستی مسالمت آمیز را و اینکه ایران ملک شخصی و گروهی هیچ فرد و جریانی نیست.

گروهی از مخالفان دوست دارند دین ستیزی را جایگزین دین سالاری کنند. این تکرار یک دور باطل است.

اصل اساسی جدایی دولت از دین است و اینکه دینداری در حکومتداری دخالت نکند. برای همین به حکومت دینی اعتقادی ندارم.


@Bahamstan


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
مسئولين ما كاربلد نيستند
كاربلدهاي ما مسئول نيستند


@Bahamstan


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
عزاداري مجازي

فرهاد قنبري

محرم و عزاداری سال به سال شکل عجیب تر و غم انگیزتری به خود می گیرد و نشان از "معنا زدایی" از آئینی تراژیک و آزادیخواهانه دارد.
محرم این سالها با صداهای کر کننده طبل و دهل هایی که سال به سال بزرگتر می شوند، با مداحان و همراهانی که در حالا بالا و پایین پریدن "اوسی اوسی" می گویند، با علم های عظیم الجثه ای که به سختی توسط چند گولاخ در خیابان ها گردانده می شوند، با تی شرت نوشته ها و پشت ماشین نوشته های لوس و مشمئز کننده ای مانند " یزید از تو انتظار نداشتم"، با صف های طویل و طولانی مقابل مساجد و حسینیه ها برای یک پرس غذا، با چهره های بزک کرده به آخرین مدل های میکاپ و.. و حالا با این دستگاه عجیب و مضحک که معلوم نیست کدام بنگاه اقتصادی و کاسبی ساخته و روانه بازار کرده است، به نمایشی تبدیل شده است که به تنها چیزی که شباهت ندارد، سوگواری و زنده نگه داشتن یاد انسان هایی است که در روز و سالی از تاریخ تصمیم گرفتند، در مقابل تزویر و ظلم و فساد ایستاده و با فدا کردن تمام متعلقات زندگی، یاد خود را در تاریخ جاودانه نمایند..

@Bahamstan


آبراهام لينكلن:

اگر جنگی دربگیرد، هیچ رئیس جمهوری در آن کشته نخواهد شد!

اگر اقتصاد کشوری فرو بپاشد، رئیس جمهور آن ورشکسته نخواهد شد و بانک کاخ ریاست جمهوری را مصادره نخواهد کرد

اگر کشوری به ورطۀ قحطی و تورم شدید بیافتد، رئیس جمهور از فکر گرسنگی زن و بچه اش دیوانه نخواهد شد!

رئیس جمهورها از راه انداختن هیچ
دعوایی ترس ندارند، چون کتک ها را
کسان دیگری می خورند...


@Bahamstan

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

490

obunachilar
Kanal statistikasi