𝑩𝒍𝒂𝒄𝒌 𝑯𝒊𝒅𝒅𝒆𝒏


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


𝐈𝐭'𝐬 𝐦𝐞
𝐈 𝐰𝐢𝐥𝐥 𝐧𝐨𝐭 𝐜𝐡𝐚𝐧𝐠𝐞 𝐢𝐭
𝐀𝐧𝐨𝐧𝐲𝐦𝐨𝐮𝐬 𝐋𝐢𝐧𝐤
📩https://t.me/harfmanbot?start=1451217870

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


اصلا نمیدونم که وانشاته یا یه مینی فیک خیلی کوچیک هیچ ایده‌ای ندارم🥺😂


گایز من میخواستم یه وانشات بنویسم ولی هرکاری میکنم تموم نمیشه یه وقت فکر نکنین که چنل رو فراموش کردم🥺😂💔


#au | #imagine

𝐂𝐨𝐮𝐩𝐞𝐥:#Seulhun #Segi

#Exo • #RedVelvet :
#Sehun #Seullgi

دستاشو جمع کرد و با اخم نگاش کرد
_خب!چه توضیحی داری؟!

سعی کرد چشماش به هر جایی به جز اون پسره اعصبانی بیوفته

ابروهاش توی هم رفت و چشماشو ریز کرد
_من منتظرم!

مضطرب خندید و دستشو پشت گردنش گذاشت
+اووو داشت یادم میرفت کار مهمی واسم پیش اومده پس میبینمت

میخواست از تعمیرگاه خارج شه که دستش توسط کسی کشیده شد و به دیوار کوبیده شد
گیر افتاده بود

با خشم توی صورت اون دختر فریاد زد
_تو توی رالی چه غلطی میکردی؟!

چشماشو بست
+اونجور که تو فکر میکنی.....

نذاشت حرفشو تموم کنه
_با حماقتایی که میکنی دیگه وقتی واسه‌ی فکر کردن ندارم

با لحن آرومی گفت
+باشه ببخشید من اشتباه کردم نباید وسوسه میشدم

ازش فاصله گرفت
و موهاشو بهم ریخت
نگاه خشمگینی بهش انداخت
_فقط یه باره دیگه! یه باره دیگه همچین کاری کن تا نشونت بدم چه کاری ازم برمیاد

@BlackHiddenRentoLink


#au | #imagine

𝐂𝐨𝐮𝐩𝐞𝐥:#Laysoo #Sooshing

#Exo • #Blackpink :
#Lay #jisoo

پاهاش روی زمین ضرب گرفت
و به ساعتش خیره شد

زیر لب گفت
_چرا نمیاد؟!

نگاهی به اطرافش انداخت
متوجه شد کسی صداش میزنه
به سمتش برگشت

+ببخشید! میتونم ازتون بپرسم نزدیک‌ترین
کَت شاپ اینجا کجاس؟

به گوشی‌ که توی دستش میلرزید توجهی نکرد و تماس رو رد کرد

لیوان قهوه رو روی صندلی گذاشت و به سمت اون دختر قدم ورداشت

_عاااا البته!

خیلی ببخشید مرد! اون لحظه کار مهمی
برام پیش اومد


@BlackHiddenRentoLink


_𝒎𝒐𝒓𝒏𝒊𝒏𝒈


توی این چنل کیوت جوین بشین🥺💖




#au | #imagine

𝐂𝐨𝐮𝐩𝐞𝐥:#Kaiu #jeungin

#Exo • #Soloist :
#Kai #iu

_هی وایسا

اون دختر هنوزم بهش توجه نمیکرد
دستشو گرفت و اونو به سمت خودش برگردوند

با حرص گفت
_باشه! بیا برگردیم اون خرسو میگیرم

زیر چشمی به خرس توی دست اون دختر نگاهی انداخت

به چشماش زل زد
_حق نداری که وقتی من پیشتم بهش دست بزنی

+باشه

لباشو غنچه کرد
+ولی اون خیلی بانمکه

_بیشتر از من؟

میخواست تلافی کنه موقعیتو سنجید
ازش فاصله گرفت و خیلی سریع از پله‌ها بالا رفت بلند داد زد
+آره!

@BlackHiddenRentoLink


_𝑚𝑜𝑟𝑛𝑖𝑛𝑔


#au | #imagine

𝐂𝐨𝐮𝐩𝐞𝐥:#jenris

#Exo • #Balckpink :
#Kris #jennie

با ذوق صداش زد
+هی عجله کن!

از اون فاصله نگاهی بهش انداخت
_نمیدونم وقتی که همینجا استخر وجود داره
چرا میخوای تو دریا شنا کنی

نگاه بدی بهش انداخت
_مخصوص با چیزی که تنته

اخمی کرد
+به تو ربطی نداره

خند‌ه‌ای کرد و لباشو غنچه کرد
+نکنه فَن‌فَن از دریا میترسه؟!

همونطور که از جاش بلند میشد نیشخندی زد
_که اینطور

چند قدم عقب رفت
+نه جلو نیا

به سمتش خیز برداشت
ولی خیلی سریع از دستش فرار کرد

دستشو به کمرش زد
+چیشد؟!حتی نمیتونی منو بگیری؟

_وایسا

خنده و فریاد اون دو نفر چیزی بود که بقیه رو به دیدن دعوای بانمک بین یه زوج دوست داشتنی ترغیب میکرد

@BlackHiddenRentoLink


#au | #imagine

𝐂𝐨𝐮𝐩𝐞𝐥:#Seulhan

#Exo • #RedVelvet :
#Luhan #Seulgi

جیغ زد
+اینجا عالیه!

با لبخند نگاش کرد و با دستش روی زمین ضربه زد
_پاهات درد میگیره بیا اینجا

دور خودش چرخید و روی ماسه نشست
+دلم میخواد تو زندگی بعدیم خرچنگ بشم

_چرا؟

+چون میتونه توی آب و روی زمین نفس بکشه

فکر کرد
+تازه خیلیم کیوته

دیگه کسی چیزی نگفت و به دریا خیره شدن

_سول

بدون اینکه نگاهشو از دریا بگیره جوابشو داد
+عااااا چیه؟

وقتی جوابی نشنید به سمتش برگشت
لبخند زد و با لحن بانمکی گفت
+چی میخوای لولو؟!

سریع موبایلشو از توی جیبش درآورد و بهش گوشزد کرد
_همینطور بمون

بعد از اینکه عکس گرفت کنار دختر روی ماسه‌‌های کنار ساحل جا گرفت
_ببین! نظرت چیه؟!

@BlackHiddenRentoLink


اوکی.......




𝚆𝚒𝚌𝚑 𝚘𝚗𝚎¿
So‘rovnoma
  •   𝐞𝐱𝐨𝐩𝐢𝐧𝐤
  •   𝐞𝐱𝐨𝐯𝐞𝐥𝐯𝐞𝐭
14 ta ovoz


𝐁𝐥𝐚𝐜𝐤𝐏𝐢𝐧𝐤:𝙷𝚘𝚙𝚎 𝚗𝚘𝚝
#Blackpink #song #music


_𝒎𝒐𝒓𝒏𝒊𝒏𝒈


#au | #imagine

𝐂𝐨𝐮𝐩𝐞𝐥:#Chanrose

#Exo • #Blackpink :
#Chanyeol #Rose

انگشتایی که مدام توی موهاش حرکت میکردن باعث بهم ریختن تمرکزش میشد

پسش زد
+نکن دارم کتاب میخونم

ولی اون بهش اهمیت نداد و کاراش رو تکرار کرد

نفس عمیقی کشید
اخم کرد و عصبی به سمتش برگشت
+گفتم نکن این برام خیلی مهمه

به بیرون اشاره کرد
+میتونی بری بیرون من به آرامش نیاز دارم

دستاشو روی زانوهاش گذاشت از جاش بلند شد
_پس.....

نگاه دختر بهش جلب شد
_میخوای که چراغو خاموش کنم تا با آرامش بیشتری مطالعه کنی؟!

پوکر بهش خیره شد
و شکلک در آورد
+اوه!
+نه ممنون

@BlackHiddenRentoLink

17 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

30

obunachilar
Kanal statistikasi