"تقابل اخلاقیات با ایمپلنت مغزی!"
📄سایت ScienceMag- در سال 2003 Helen Mayberg –عصبشناس دانشگاه Emory در شهر Atlanta- شروع به آزمایش روشی جسورانه برای درمان افرادی با افسردگی حاد کرد. این روش درمان با جاسازی الکترودهای آهنی در در منطقه ی 25 مغزی انجام می شد.
🔸اطلاعات اولیه منشرشده Lancet Psychiatry حاکی از شکست آزمایش بود. در سال 2012، بعد از اینکه نتایج آزمایشی 6 ماهه بر روی 90 نفر از لحاظ آماری هیچ گونه پیشرفت چشم گیری در افرادی که تحریکات مغزی دریافت می کردند درمقایسه با افرادی که صرفا دستگاه در مغزشان جاساز شده اما خاموش بود مشاهده نشد، عملا شرکت کننده ی جدیدی برای تحقیق گرفته نشد.
🔸با اینکه ایده ی این آزمایش عملا منسوخ شد، تحقیق برای 44 نفر از شرکت کنندگان که هم چنان این دستگاه ها را در مغز خود داشتند و افرادی که وظیفه ی مراقبت آن ها را داشتند هم چنان ادامه داشت.
🔸دوراهی دشواری برای شرکت ها و تیم های تحقیقاتی، پیرامون این تحقیق مغزی ایجاد شده است. این دوراهی بیان میکند که: اگر کسی این ایمپلنتها را بخواهد نگه دارد، چه کسی مسئولیت و هزینهی افراد را برعهده میگیرد؟ شرکت کنندگان در گردهمایی تاکید کردند که این دوراهی گروه تحقیقاتی را ملزم به برنامه ریزی طولانی در ارتباط با این تحقیق می کند.
🔸"یک روش، مجبورکردن شرکت کنندگان به پذیرش خارج کردن دستگاه بعد از پایان تحقیق بود. با این که تحمیل عمل جراحی به شخص بدون خواستهی وی عملا ناقض اخلاقیات است." Sarah Goering – بیواتیک در دانشگاه Washington در شهر Seattle بیان می کند. این ایده با بسیاری از آزمایشات دارویی مطابق است؛ به این صورت که بعد از انجام آزمایش، ارتباط بیمار با دارو نیز قطع می شود. اما قانع کردن چنین افرادی برای انجام عمل جراحی بسیار دشوار میباشد.
🔸یک احتمال آزاردهنده ی دیگر هم وجود دارد. به این صورت که فرضیه از بنیان نادرست بوده است. شواهد بسیاری از آزمایشگاه های مختلف حکایت از منطقه ی 25 مغزی به عنوان کلید موفقیت برای ارسال پاسخ ضد افسردگی دارند. اما ممکن است این تفکر بسیار ساده لوحانه ای باشد که با تحریک یک ناحیه از مغز و ارتباطات این ناحیه قادر به درمان بیماری پیچیده ای همچون افسردگی باشیم.
🌐 متن کامل خبر را در تلگراف بخوانید:
Goo.gl/f1YQmq
🌀نشانی کانال تلگرامی باشگاه مغز و شناخت :
@BrainAwareness
🔖 #نورواخلاق
📄سایت ScienceMag- در سال 2003 Helen Mayberg –عصبشناس دانشگاه Emory در شهر Atlanta- شروع به آزمایش روشی جسورانه برای درمان افرادی با افسردگی حاد کرد. این روش درمان با جاسازی الکترودهای آهنی در در منطقه ی 25 مغزی انجام می شد.
🔸اطلاعات اولیه منشرشده Lancet Psychiatry حاکی از شکست آزمایش بود. در سال 2012، بعد از اینکه نتایج آزمایشی 6 ماهه بر روی 90 نفر از لحاظ آماری هیچ گونه پیشرفت چشم گیری در افرادی که تحریکات مغزی دریافت می کردند درمقایسه با افرادی که صرفا دستگاه در مغزشان جاساز شده اما خاموش بود مشاهده نشد، عملا شرکت کننده ی جدیدی برای تحقیق گرفته نشد.
🔸با اینکه ایده ی این آزمایش عملا منسوخ شد، تحقیق برای 44 نفر از شرکت کنندگان که هم چنان این دستگاه ها را در مغز خود داشتند و افرادی که وظیفه ی مراقبت آن ها را داشتند هم چنان ادامه داشت.
🔸دوراهی دشواری برای شرکت ها و تیم های تحقیقاتی، پیرامون این تحقیق مغزی ایجاد شده است. این دوراهی بیان میکند که: اگر کسی این ایمپلنتها را بخواهد نگه دارد، چه کسی مسئولیت و هزینهی افراد را برعهده میگیرد؟ شرکت کنندگان در گردهمایی تاکید کردند که این دوراهی گروه تحقیقاتی را ملزم به برنامه ریزی طولانی در ارتباط با این تحقیق می کند.
🔸"یک روش، مجبورکردن شرکت کنندگان به پذیرش خارج کردن دستگاه بعد از پایان تحقیق بود. با این که تحمیل عمل جراحی به شخص بدون خواستهی وی عملا ناقض اخلاقیات است." Sarah Goering – بیواتیک در دانشگاه Washington در شهر Seattle بیان می کند. این ایده با بسیاری از آزمایشات دارویی مطابق است؛ به این صورت که بعد از انجام آزمایش، ارتباط بیمار با دارو نیز قطع می شود. اما قانع کردن چنین افرادی برای انجام عمل جراحی بسیار دشوار میباشد.
🔸یک احتمال آزاردهنده ی دیگر هم وجود دارد. به این صورت که فرضیه از بنیان نادرست بوده است. شواهد بسیاری از آزمایشگاه های مختلف حکایت از منطقه ی 25 مغزی به عنوان کلید موفقیت برای ارسال پاسخ ضد افسردگی دارند. اما ممکن است این تفکر بسیار ساده لوحانه ای باشد که با تحریک یک ناحیه از مغز و ارتباطات این ناحیه قادر به درمان بیماری پیچیده ای همچون افسردگی باشیم.
🌐 متن کامل خبر را در تلگراف بخوانید:
Goo.gl/f1YQmq
🌀نشانی کانال تلگرامی باشگاه مغز و شناخت :
@BrainAwareness
🔖 #نورواخلاق