حالا به گفته حامیان +lgbtq شعارشان equality یا همان برابری جنسیتی است که خودشان را جزئی از جنبش عدالتخواه در سطح دنیا بدانند با اینکه حتی لیدر هایشان چند ووکیست بی سواد هست
حالا میخواهد چه چپ لیبرال باشه چه مارکسیست - لنینیست ها.
اما این جنبش فاقد هرگونه برابری و آزادی هست؛ چون بیشتر موجع به ضعف فرهنگی و اختلال های روانی مبنا بر هویت شناسی منجر میشود. در ایران امروز هم که پسر محمدرضا پهلوی می گوید ما حمایت میکنیم حکایت همان اعمال ظاهری آزادی خواه است که در باطن هدف این جنبش نابود سازی کانون خانواده و ترویج روابط عاطفی و جنسی نادرست همچنین طبیعی دانستن یکسری کشش های اشتباه هستش
در سال ۱۹۲۱ که لنین این عمل را انجام داد. به دلیل اینکه خب اولا جامعه اون زمان شوروی ساده بود و خود لنین هم عواقب اسفبار حمایت از این رفتار های بیمارگونه را نمیدانست. صرفا چون ممنوع بود و این روابط در آنزمان زیاد بود به نسبت خواست آن را آزاد کند در حالی که اشراف کامل نداشت.
در اینجا سوال دیگری هم مطرح می شود؛ که چرا وقتی کشور شوروی سوسیالیستی جرم زدایی کرد پروپاگاندا نشد و بعد سریعا توسط استالین خنثی گشت با تغییر قانون. ولی وقتی آمریکا جرم زدایی کرد مورد تبلیغات قرار گرفت و به جنبش های چپ نفوذ کرد؟
در DSM5 که گفته اند که بر اساس هیچ دسته ای نمی شود گرایش جنسی بر آنها اعمال کرد
در حالی که به گفته روانپزشکان و پزشکان زیادی این یک جنبش یک جنبش سیاسی بوده و هست؛ اما تعداد زیادی از ترس خوردن انگ کلمه هموفوب و متهم شدن به هموفوبیا یا مثلا به طرد شدن از جامعه دچار شوند و وجههی بدی در انظار عمومی پیدا کنند.
ولی بطور مثال چرا در آموزش های غربی از مقاطع پایین دبستان خصوصا در آمریکا درباره هویت جنسی آموزش می دهند؟
چون کاملا قصد شستوشوی مغزی نسل بعد را دارد؛ این در حالیست داده های معتبر در سال ۲۰۲۲ میگفت 19.7 درصد نسل Z 1996-2004 خود را +lgbtq معرفی کرده اند در حالی که در نسل Y فقط بالغ بر 7 درصد بود
در حالی که هیچ جنسیتی بجز زن و مرد وجود خارجی و کروموزومی ندارد؛ ولی باز هم تعدادی از فرومایگان بیسواد نظیر فمنیست های موج سومی، لیبرال دموکرات ها و آنارشیست ها میگویند زن کسی است که هویت خود را زن بداند و اصلا مسئله جنسیت کروموزومی برایشان اهمیت ندارد. آنها حتی جنسیت را یک طیف تعریف می کنند در حالی که جنسیت بر اساس کروموزوم است و کاملا کوانتومی می باشد نه نسبی
این خزعبلات که یسری از اکتیویست های می گویند مثلا تفاوت سایز انگشتان دست زن لزبین با زن استریت یا مقاله منسوخ شده ای که می گوید اگر مادری فرزند اولش پسر باشد فرزند دومش هم اگر پسر باشد ۲۴ تا ۴۰ درصد احتمال همجنسگرا بودن دارد یا مثلا اینکه یسری منحط بیایند جنسیت را وظیفه اجتماعی نامیده و آن را امری کاملا واقعا تعریف کنند در حالی که این فقط یک رفتار دارای انحطاط و زاده یسری تفکر ناسالم است
افراد دیگر هم به دگرباشی می گویند تکامل ژنی که آن هم اشتباه است. وقتی عمل شنیع لواط از قدیم بوده و حتی فروید گفته است که خودارضایی، بی محبتی والدین، بزرگ شدن در محیط تک جنسی و یا تکوالده و همینطور وقوع تجاوز در کودکی می توان آنها را از رابطه سالم خود خارج کند
همچنین تحقیقاتی در سال 2019 هم نشان داده است که تماشای زیاد پورن هم بر میل جنسی بینندگان این صنعت تاثیر بسزایی میگذارد یا حداقل باعث بوجود آمدن فتیش های مریضگونه می شود.
همینطور در پرو هم ترنس، نانباینری جرو اختلالات(جندر دیسفوریا) معرفی گشت
و یک مشکل اساسی دیگر مدیا و رسانه های ووکیستی خصوصا آمریکایی. و مطلقا هر مخالفی را به آن برچسب طرفدار فاشیسم نازیسم و یا محافظه کاری تندرو می زنند.
و اگر اینها را در نظر بگیرید و سپس کسی به شما بگوید این مساله به اصطلاح حقوق شخصی است و باید در دسته حقوق بشر قرار بگیرد؛ اگر کسی فقط یک نگاه بیطرف به عوامل آن بیندازد متوجه از پایه این مساله اشتباه بوده و هست و با حقوق بشر هیچگونه سنخیتی ندارد و نخواهد داشت
#قسمت_دوم
راهکار و درمان این مساله چیست؟
متاسفانه خیلی از کشور ها با اعدام زندان های طولانی و فرستادن به اردو های کار در شرف پاک کردن صورت مسئله آن بودند
ولی این راه به سبب آن شد که فکر کنند این زندان کردن ها برای جلوگیری از حقوق اولیه انسان است و به طغیان بپردازند.
ولی آیا درمانی وجود دارد؟
درمان این تمايلات را برخی شوک تراپی میدانند برخی هیپنوتیزم برخی پناه بردن به ادیان و برخی قرص و دارو و حتی رابطه زوری با جنس مخالف و در آخر جراحی برای کسانی که خود را تراجنسیتی می بینند.
ولی اینها کمک که هیچ بر آن طغیان هم اضافه می کند.
اما راهکار واقعی آن چیست؟
درست است که لیبیدو انسان همیشه فعال است؛ ولی در وهله اول فردی که خواهان درمان است باید خود را از هرگونه اسارت به دست میل جنسی رها یابد. از جمله خود ارضایی که مهمترین آنهاست.
حالا میخواهد چه چپ لیبرال باشه چه مارکسیست - لنینیست ها.
اما این جنبش فاقد هرگونه برابری و آزادی هست؛ چون بیشتر موجع به ضعف فرهنگی و اختلال های روانی مبنا بر هویت شناسی منجر میشود. در ایران امروز هم که پسر محمدرضا پهلوی می گوید ما حمایت میکنیم حکایت همان اعمال ظاهری آزادی خواه است که در باطن هدف این جنبش نابود سازی کانون خانواده و ترویج روابط عاطفی و جنسی نادرست همچنین طبیعی دانستن یکسری کشش های اشتباه هستش
در سال ۱۹۲۱ که لنین این عمل را انجام داد. به دلیل اینکه خب اولا جامعه اون زمان شوروی ساده بود و خود لنین هم عواقب اسفبار حمایت از این رفتار های بیمارگونه را نمیدانست. صرفا چون ممنوع بود و این روابط در آنزمان زیاد بود به نسبت خواست آن را آزاد کند در حالی که اشراف کامل نداشت.
در اینجا سوال دیگری هم مطرح می شود؛ که چرا وقتی کشور شوروی سوسیالیستی جرم زدایی کرد پروپاگاندا نشد و بعد سریعا توسط استالین خنثی گشت با تغییر قانون. ولی وقتی آمریکا جرم زدایی کرد مورد تبلیغات قرار گرفت و به جنبش های چپ نفوذ کرد؟
در DSM5 که گفته اند که بر اساس هیچ دسته ای نمی شود گرایش جنسی بر آنها اعمال کرد
در حالی که به گفته روانپزشکان و پزشکان زیادی این یک جنبش یک جنبش سیاسی بوده و هست؛ اما تعداد زیادی از ترس خوردن انگ کلمه هموفوب و متهم شدن به هموفوبیا یا مثلا به طرد شدن از جامعه دچار شوند و وجههی بدی در انظار عمومی پیدا کنند.
ولی بطور مثال چرا در آموزش های غربی از مقاطع پایین دبستان خصوصا در آمریکا درباره هویت جنسی آموزش می دهند؟
چون کاملا قصد شستوشوی مغزی نسل بعد را دارد؛ این در حالیست داده های معتبر در سال ۲۰۲۲ میگفت 19.7 درصد نسل Z 1996-2004 خود را +lgbtq معرفی کرده اند در حالی که در نسل Y فقط بالغ بر 7 درصد بود
در حالی که هیچ جنسیتی بجز زن و مرد وجود خارجی و کروموزومی ندارد؛ ولی باز هم تعدادی از فرومایگان بیسواد نظیر فمنیست های موج سومی، لیبرال دموکرات ها و آنارشیست ها میگویند زن کسی است که هویت خود را زن بداند و اصلا مسئله جنسیت کروموزومی برایشان اهمیت ندارد. آنها حتی جنسیت را یک طیف تعریف می کنند در حالی که جنسیت بر اساس کروموزوم است و کاملا کوانتومی می باشد نه نسبی
این خزعبلات که یسری از اکتیویست های می گویند مثلا تفاوت سایز انگشتان دست زن لزبین با زن استریت یا مقاله منسوخ شده ای که می گوید اگر مادری فرزند اولش پسر باشد فرزند دومش هم اگر پسر باشد ۲۴ تا ۴۰ درصد احتمال همجنسگرا بودن دارد یا مثلا اینکه یسری منحط بیایند جنسیت را وظیفه اجتماعی نامیده و آن را امری کاملا واقعا تعریف کنند در حالی که این فقط یک رفتار دارای انحطاط و زاده یسری تفکر ناسالم است
افراد دیگر هم به دگرباشی می گویند تکامل ژنی که آن هم اشتباه است. وقتی عمل شنیع لواط از قدیم بوده و حتی فروید گفته است که خودارضایی، بی محبتی والدین، بزرگ شدن در محیط تک جنسی و یا تکوالده و همینطور وقوع تجاوز در کودکی می توان آنها را از رابطه سالم خود خارج کند
همچنین تحقیقاتی در سال 2019 هم نشان داده است که تماشای زیاد پورن هم بر میل جنسی بینندگان این صنعت تاثیر بسزایی میگذارد یا حداقل باعث بوجود آمدن فتیش های مریضگونه می شود.
همینطور در پرو هم ترنس، نانباینری جرو اختلالات(جندر دیسفوریا) معرفی گشت
و یک مشکل اساسی دیگر مدیا و رسانه های ووکیستی خصوصا آمریکایی. و مطلقا هر مخالفی را به آن برچسب طرفدار فاشیسم نازیسم و یا محافظه کاری تندرو می زنند.
و اگر اینها را در نظر بگیرید و سپس کسی به شما بگوید این مساله به اصطلاح حقوق شخصی است و باید در دسته حقوق بشر قرار بگیرد؛ اگر کسی فقط یک نگاه بیطرف به عوامل آن بیندازد متوجه از پایه این مساله اشتباه بوده و هست و با حقوق بشر هیچگونه سنخیتی ندارد و نخواهد داشت
#قسمت_دوم
راهکار و درمان این مساله چیست؟
متاسفانه خیلی از کشور ها با اعدام زندان های طولانی و فرستادن به اردو های کار در شرف پاک کردن صورت مسئله آن بودند
ولی این راه به سبب آن شد که فکر کنند این زندان کردن ها برای جلوگیری از حقوق اولیه انسان است و به طغیان بپردازند.
ولی آیا درمانی وجود دارد؟
درمان این تمايلات را برخی شوک تراپی میدانند برخی هیپنوتیزم برخی پناه بردن به ادیان و برخی قرص و دارو و حتی رابطه زوری با جنس مخالف و در آخر جراحی برای کسانی که خود را تراجنسیتی می بینند.
ولی اینها کمک که هیچ بر آن طغیان هم اضافه می کند.
اما راهکار واقعی آن چیست؟
درست است که لیبیدو انسان همیشه فعال است؛ ولی در وهله اول فردی که خواهان درمان است باید خود را از هرگونه اسارت به دست میل جنسی رها یابد. از جمله خود ارضایی که مهمترین آنهاست.