تفکر انتقادی


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


تفکر انتقادی کانالی است برای معرفی شیوه های استدلال، روش شناسی علمی، اقسام مغالطات، جدل و برخی دیگر از مباحث منطقی-فلسفی.

@Mohammad_Mehdi_Hatami

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


▪️توضیح: دوست عزیزم، "امید نادری" برایم پیامی فرستاد با این مضمون که امید ِچندانی برای بهتر شدن اوضاع روزگار ندارد و لذا دل و دماغی هم برای تبریک نوروز برایش نمانده است! متن زیر را در پاسخ به امید ِ عزیز نوشتم، که با شما هم به اشتراک می گذارم.👇


امید جان!

تا آنجا که در خاطر دارم، از کودکی تا امروز هیچگاه حسی شبیه "امید" را تجربه نکرده ام؛ درست مثل نابینای مادرزادی که نمی داند رنگ ها چیستند، چه حسی دارند و چگونه تشخیص داده می شوند. "امید" برای من فقط یک واژه است. واژه ای که می خوانم اما نمی دانم. من فاقد حس امیدم.

اما جالب است بدانی که من "ناامید" هم نیستم! به گمانم ناامید کسی است که امیدی داشته و از دست داده، من که امیدی نداشته ام چیزی هم از دست نداده ام.

نمی دانم این "بی امیدی" را چگونه باید نامید، اما می دانم هر چه هست، ناامیدی نیست. حسی بین امید و ناامیدی هم نیست. یک حس جداست.

من بینا نبوده ام که بدانم کسی که چشم هایش را از دست داده، چه حسی دارد. حتما سخت است، بسیار سخت. مثل ثروتمندی که یک شبه، ورشکست می شود.

من از وقتی متولد شده ام، "فاقد امید" به دنیا آمده ام. یاد گرفته ام با فقدان امید زندگی کنم، با فقدان امید مطالعه کنم، با فقدان امید جشن بگیرم، آواز بخوانم و برقصم. در یک کلام با فقدان امید نفس بکشم و ادامه دهم. به قول منطق دان ها، در رابطه با "امید"، سالبه به انتفای موضوع بوده ام! چیزی نداشته ام که از دست بدهم. لذا نمی دانم وقتی دوستی، امیدش را از دست می دهد چه حسی دارد، و چطور باید او را دلداری دارد.

اما با همه ی جهلی که نسبت به پدیده ی "امید" یا "ناامیدی" دارم، اگر کسی از من بپرسد (امید یا ناامیدی؟! کدام یک از این دو، در این جهان تیره و دشوار، بهتر است؟) پاسخ می دهم:

هر کدام که آدم را به بی انگیزگی و بی عملی بکشاند خطرناک است؛ و بالعکس. اولویت با امید یا ناامیدی نیست: اولویت با عمل است. عمل ِشخصی و انسانی. من برای بهبود جهان ِشخصی و اجتماعی، راهی جز تلاش های فردی سخت و طاقت فرسا نمی شناسم؛ تا لحظه ای که چشم فروبندیم.

ارادتمند، محمدمهدي حاتمی
اول فروردین، 1397


خواستارم در نماز
با دستهای بلند شده
نخست ای مزدا!
رامش از برای همه آفرینش ِسِپَندمینو
ای اردیبهشت!
و این که خرد بهمن را خوشنود توانم ساخت

من که به شما روی می آورم ای مزدا!
با منش نیک
به من ارزانی دارید
آن آبادی دو ‌جهان خاکی و مینوی را
به دستیاری اردیبهشت
که به یاران گشایش دهد

راستی، بهترین نیکی ست و هم مایه رستگاری
رستگاری از آن ِکسی ست که راست
و خواستار ِبهترین راستی ست

[ اَوِستا، گاتاها، اَهونَوَدگات، هات ۲۸]

🌹 سال نو مبارک 🌹

|محمدمهدی حاتمی|


#معرفی_کتاب

📕 عنوان: روح پراگ
✍ نویسنده: ایوان کلیما
🖋 مترجم: خشایار دیهیمی
📇 انتشارات: نشر نی

توضیح: [ متن روان همراه با تجربه ی زیسته ی نویسنده، کتاب را خواندنی، آموزنده و تأمل برانگیز کرده است. توصیه می کنم که تهیه کنید و بخوانید!]. ✍ م. م. ح

▪️"در آن زمانی که رژیمی جنایتکار قواعد قانون را به کلی زیر پا می گذارد، در آن زمانی که جرم و جنایت مجاز شمرده می شود، در آن زمانی که عده ی معدودی که فراتر از قانون هستند می کوشند دیگران را از شأن و کرامت و حقوق اولیه شان محروم کنند، اخلاق مردمان عمیقا آسیب می بیند." ص24 و 25.

▪️"آن ها که قربانیان یک نوع خاص از تعصب بودند اکثرا تسلیم تعصبی از نوع دیگر شدند. هر تعصبی از هر نوع پیش شرط روانی، یا پیش درآمد خشونت و وحشت است...هیچ اندیشه ای در این دنیا آنقدر خوب و خیر نیست که بتواند تلاشی تعصب آمیز برای به کرسی نشاندن آن اندیشه را توجیه کند. تنها امید نجات در این دوران تساهل و تسامح است" ص33.

▪️"ملت ها این گونه نابود می شوند که نخست حافظه شان را از آن ها می دزدند، کتاب هایشان را تباه می کنند، دانش شان را تباه می کنند، و تاریخشان را نیز. و بعد کس دیگری می آید و کتاب های دیگری می نویسد، و دانش و آموزش دیگری به آن ها می دهد، و تاریخ دیگری جعل می کند" ص46-47.

▪️"آدمی که از پرسیدن دست می کشد، در واقع از فکر کردن باز می ایستد. چون فکر کردن، هر چه باشد، پرسیدن مداومی است برای رسیدن به پاسخ و آن آدمی که فکر نمی کند سخن نمی گوید، فقط اصواتی از خود صادر می کند" ص76-77.

▪️"سیل زباله های مادی چیزی است که نباید آن را دست کم گرفت...اما آشغال های فکری خطرناک تر هستند چون روح و جان را مسموم می کنند، و انسان هایی با روح و جان مسموم می توانند دست به اعمالی بزنند که عواقبی برگشت ناپذیر دارند" ص102.

▪️"هر نسل دلش می خواهد فکر کند که تجربه اش منحصر به فرد و دستاوردها مصیبت های دوران ساز بی سابقه هستند و همین کافی است تا مانع از آن شود که ابعاد و اهمیت واقعی آنچه هر نسل به دست آورده است و آنچه از دست داده است مشخص شود" ص115-116.

▪️"(کافکا) این توانایی را داشت که مستقیم، عمیق، بی پروا، و بی کوتاه آمدن تضادها را تجربه کند و بنابراین وجوه عامی را که ذات هر موقعیتی بودند که بدان پا می گواشتند، دریابد" ص222.


📚تفکر انتقادی

https://t.me/CriticalReasoning


▪️محمدبن زکریای رازی:

"خرد[عقل] چیزی است که بی آن، وضع ما همانند وضع چارپایان و کودکان و دیوانگان خواهد بود. چون خرد را چنین ارج و پایه و مایه و شکوهی است، سزاوار است جایگاهش را به پستی نکشانیم، از پایگاهش فرود نیاوریم و آن را که در واقع باید فرمانروا باشد، فرمان بردار نگردانیم و... در هرباره به آن روی آوریم و حرمتش بگذاریم؛ همواره به آن تکیه زنیم و کارهای خود را، سازگار با آن، تدبیر کنیم"

|به نقل از دانش و شبه دانش(مجموعه مقالات)، ترجمه ی پرویز شهریاری، 1376، نشر نی، ص8|

📚تفکر انتقادی

https://t.me/CriticalReasoning


🔷 درباره ی گفتگو

✍ #محمدمهدی_حاتمی

اینکه افلاطون، به مثابه آغازگر جدی فلسفه ی غرب، رساله هایش را به صورت "گفتگو" می نویسد نکته ی قابل تأملی است. و البته باید دقت کرد که گفتگو، با جار و جنجال، کل کل، بگو مگو، جدل، گپ و گعده، مذاکره، معامله، معاشقه و ... متفاوت است.

گفتگو، مستلزم به رسمیت شناختن "دیگری" است. "دیگری" یعنی آن کس یا کسانی که شبیه ما نمی اندیشند و زندگی نمی کنند. دیگرانی که هر چند شبیه ما نیستند اما به اندازه ی ما، و شاید بیشتر از ما "عاقل"، "خیرخواه" و "حقیقت طلب" هستند.

آن کس که می پندارد مالک حقیقت است، و دیگران را غوطه ور در تباهی و گمراهی می داند؛ اهلیت چندانی برای گفتگو ندارد. چنین شخصی اگر از نظر روانشناختی، نرم خو باشد؛ سعی می کند با جدال احسن و زبان شیرین، دیگران را دعوت کند که به حقیقت مورد تملک او ایمان بیاورند. و اگر از نظر روانشناختی انسانی تندخو باشد، یا دیگران را حذف فیزیکی و فرهنگی می کند، یا آن ها را مجبور به سکوت می سازد و یا ایشان را با خشونت و زور در مسیر مورد نظر خود قرار می دهد!

آن کس که می پندارد دیگران، خیرخواه نیستند، همواره به دنبال آنست که در پس هر اظهار عقیده ای، یک امر توطئه آمیز کشف کند. چنین شخصی، به منظور دست یافتن به حقیقت، گفتگو نمی کند؛ بلکه می خواهد در ورای کلمات، دست دشمن و انگیزه های پنهان او را پیدا کند! در چنین سخن گفتن های دو یا چندطرفه ای، مچ گیری و موذی گری، و نه جستجوی حقیقت، نقش اساسی را ایفا می کند.

کسی که دیگران را عاقل نمی داند نیز، در مسیر گفتگو قرار ندارد. عدم انتساب عقل به دیگران، موجب می شود که مجموعه ی باورهای دیگران را متناقض، عاری از استدلال و فاقد ارزش تلقی کنیم. در این صورت تکلیف خود را از آغاز و پیش از گفتگو معلوم کرده ایم. بهترین کار با مجموعه باورهای متناقض، عاری از استدلال و فاقد ارزش، پرتاب کردن آن به گوشه ی زباله هاست؛ و نه جدی تلقی کردن آن.

گفتگو، یک تعامل متمدنانه، فرهنگی و ظریف است که نیاز به آموزش و تمرین مستمر دارد. نیاز به آن دارد که دیگران را به رسمیت بشناسیم. و دیدگاه ها و بصیرت های آن ها را، واجد ارزش تلقی کنیم. گفتگو، بهترین درمان خشونت جاری در جوامع انسانی و شاید مهم ترین نیاز جامعه ی امروز ماست.

#گفتگو
#گفت_و_گو

📚تفکر انتقادی

https://t.me/CriticalReasoning

@Mohammad_Mehdi_Hatami




https://www.aparat.com/v/BnbPz/مستند_دکتر_ضیاء_موحد
مستند دکتر ضیاء موحد
ویدیو مستند دکتر ضیاء موحد از کانال موسسه خانه کتاب


"انتخاب یا ضرورت؛ حاشیه ای بر غزل امروز"

نویسنده: دکتر ضیاء موحد(شاعر و منطق دان)

مقاله ی موحد، به نقد شیوه ی غزل سرایی هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه) و غزل سرایی امروز پرداخته است. به نظرم نمونه ای از یک نقد سنجیده، دقیق، آموزنده و جالب توجه است. سایر مطالب ضیاء موحد نیز، خواندنی و آموزنده اند.




#پیشنهادش_مطالعه_در_ایام_عید_نوروز

📖روشنگری چیست؟
✍ امانوئل کانت
🖋 مترجم: همایون فولاد پور.
10 صفحه+pdf

دانلود این pdf در اینترنت، در پورتال جامع علوم انسانی، رایگان و آزاد است.


▪️در به کارگیری فهم خود، شهامت داشته باش!

✍ #محمدمهدی_حاتمی

مقاله ی "روشنگری چیست؟" که توسط امانوئل کانت فیلسوف مشهور آلمانی به نگارش درآمده؛ یکی از مقالات برجسته، سرنوشت ساز و آموزنده در تاریخ فلسفه به طور خاص و در تاریخ فرهنگ بشری به طور عام است.

کانت در این مقاله، می خواهد "روشنگری" را صورت بندی کند."روشنگری همانا بدر آمدن انسان از حالت کودکی ای که گناهش به گردن خود اوست. کودکی یعنی ناتوانی از به کار گرفتن فهم خود بدون راهنمایی دیگران و اگر علت این کودکی نه فقدان فهم، که نبود عزم و شجاعت در به کارگیری فهم خود بدون راهنمایی دیگران باشد، گناه آن به گردن خود انسان است" ص49-50.

اهداف او در مقاله ی "روشنگری چیست؟" را می توان چنین خلاصه کرد:

1⃣. تعریف روشنگری به مثابه استقلال در اندیشه
2⃣. برجسته ساختن اهمیت استقلال در اندیشه
3⃣. بررسی علل روان شناختی، اجتماعی و فرهنگی عدم تمایل به استقلال در اندیشه
4⃣. بررسی نسبت آزادی اندیشه با نظم اجتماعی
5⃣. بررسی نسبت روشنگری و دین

کانت، عواملی مثل "کاهلی"، "بزدلی"، "عدم آگاهی" و "میل به سلطه بر دیگران" را از جمله علل مهم عدم بروز روشنگری می داند. و عنوان می کند که یک انقلاب سیاسی، شاید بتواند استبداد فردی را خاتمه دهد اما نمی تواند شیوه های اندیشیدن را دگرگون سازد. این کار-یعنی جرأت در به کارگیری فهم خود- تنها با خروج از کودکی و صغارت میسور است.

مقاله ی "روشنگری چیست؟" کانت، مقاله ای است که ارزش آن را دارد که نه یک بار، بلکه چندین بار خوانده، فهمیده و هضم شود.

در ایام تعطیلات عید نوروز، قصد دارم تعدادی از این مقاله ی کوتاه و ارزشمند را پرینت بگیرم، و آن را به دوستان، بستگان و سایر افراد علاقه مند هدیه دهم و مطالعه ی آن را به ایشان توصیه کنم. در برخی شب نشینی ها نیز به جای گپ و گفت های بی هدف، بی معنا و ملال آور، قصد دارم همراه با دوستان علاقه مند، مقاله را قرائت کرده و آن را فهم و نقد کنیم.

جامعه ی ما به شدت نیازمند، فهم شعار روشنگری است: #در_به_کارگیری_فهم_خود_شهامت_داشته_باش

📚تفکر انتقادی

https://t.me/CriticalReasoning

@Mohammad_Mehdi_Hatami




#پیشنهاد_مطالعه:
7 صفحه+pdf

▪️مقدمه ای بر تفکر انتقادی:

✍ نویسنده: استیون دی. شافرسمن
🖋ترجمه و تلخیص: پروانه زاهدی فر


🔹 تفکر انتقادی یعنی تفکر صحیح و منطقی در راستای دانش مناسب و قابل اطمینان در مورد دنیا.

🔹تفکر انتقادی، تمرین پردازش اطلاعات به ماهرانه ترین شکل و از راهی صحیح و سخت گیرانه است؛ به شکلی که فرد را به مطمئن ترین، منطقی ترین و ارزشمندترین نتیجه ی ممکن هدایت کند.

🔹 تفکر انتقادی یک توانایی آموختنی است که باید تدریس شود و بسیاری آدم ها [به خاطر عدم آموزش صحیح و مناسب] آن را یاد نمی گیرند.

🔹 بیش تر مردم پیرو قدرت غالب هستند، بیش تر آن ها سوال نمی کنند. کنجکاو نیستند و با گرفتن ژست های اقتداری، که ادعای دانش و بصیرت دارند، به مبارزه با دیگران بر می خیزند. بنابراین، بیش تر مردم خودشان برای خودشان فکر نمی کنند، اما به دیگران تکیه می کنند تا برایشان فکر کنند. بیش تر مردم تسلیم تفکر احساسی و خوش بینانه هستند و اعتقاد دارند که باورهایشان درست است؛ زیرا آرزو می کنند، امید دارند و احساس می کنند که درست است. پس بیش تر مردم منتقدانه فکر نمی کنند.


📚تفکر انتقادی

https://t.me/CriticalReasoning




🔴 مغالطه ی "عکس یادگاری با شیطان"


چند وقت پیش در یکی از شبکه های خبری، برنامه ای پخش شد که قصدش نشان دادن انحرافات فکری دو تن از نویسندگان معاصر به نام های "ر" و"ح" بود.

"ر" و "ح"، با متفکران و نویسندگان زیادی در خارج از کشور، گفتگو کرده و با آن ها عکس یادگاری گرفته بودند.

تکنیک آن برنامه ی تلویزیونی، برای اثبات انحراف فکری "ر" و "ح"، این بود که عکس های "ر" و "ح" را با آن متفکران و نویسندگان، نمایش می داد و با خوانش عباراتی تقطیع شده از کتاب ها و مقالات آن متفکران و نویسندگان، نتیجه می گرفت که "ر" و "ح" نیز همان عقاید را دارند!

گام بعدی برنامه ی مذکور این بود که عکس های آن متفکران و نویسندگان را با برخی از رهبران سیاسی نشان می داد. و نتیجه می گرفت که آن متفکران و نویسندگان، فی الواقع نیروهای پنهان آن رهبران سیاسی هستند!

تکنیک فوق، توسط لحن مرموز گوینده، آهنگ جناحی متن، مونتاژ ویژه و... از نظر روان شناختی، تقویت می شد. و هدف اصلی آن القاء این باور بود که "ر" و "ح" نه تنها دارای انحراف فکری اند، بلکه به نحوی پنهان و آشکار توسط رهبران سیاسی کشورهای مخالف، تحریک و به کار گرفته شده اند.

تکنیک استعمال شده در برنامه ی مذکور، به منظور رد اندیشه ها و آرا "ر" و "ح"، مغالطه ی (#عکس_یادگاری_با_شیطان) نامیده می شود.

در این مغالطه، از اینکه شخصی با فرد یا افراد شریری، ملاقات، مراوده، دوستی، یا عکس یادگاری داشته است؛ نتیجه گرفته می شود که آن شخص نیز، همان آرا و عقاید شخص یا اشخاص شریر را دارد!

شکل مغالطه ی عکس یادگاری با شیطان، به صورت زیر است:

(شخص X، با شخص Y دوست است) + (شخص X، می گوید "P")؛ پس (Y هم به "P" باور دارد)

واضح است که دوستی و مراوده ی دو یا چند نفر با یکدیگر، دلیلی بر آن نیست که آن دو یا چند نفر، دقیقا آرا و عقایدی شبیه یکدیگر دارند.

قرار گرفتن دو یا چند نفر در یک عکس یادگاری، نمی تواند نشان دهد که آن دو یا چند نفر مانند هم، فکر و رفتار می کنند. گاهی، توجه به تفاوت ها، از بروز مغالطه جلوگیری می کند.

✍ #محمدمهدی_حاتمی؛ درسگفتارهای آشنایی با مهارت های اندیشیدن

📚تفکر انتقادی

https://t.me/CriticalReasoning

@Mohammad_Mehdi_Hatami


کواین و اولیان:

[بخشی از مسئولیت ما در قبال شاگردمان، آموختن تفکر دقیق و انتقادی به اوست]

Quine & Ullian, (1970), "The Web of Belief", Sec: 9.

#تفکر_دقیق_و_انتقادی
@CriticalReasoning


``چیزی زیباتر و ارزشمندتر از #شوق_به_دانستن نمی دانم و ندارم``

علی احمد سعید (آدونیس)[شاعر و منتقد سوری]

تفکر انتقادی
@CriticalReasoning


حیرت آور است پرسه زدن در مه!
و هر سنگ و خاربنی، در انزواست
هیچ درختی، درخت دیگر را نمی بیند
هر کسی تنهاست.

زندگی ام روشن بود
وقتی که جهانم سرشار از دوستانم بود
حالا دوباره مه، افول کرده است
[اما] چیزی دیده نمی شود.

براستی خردمند نیست
کسی که تیره گی را نیاموزد
آن تیره گی که آرام و همواره
بین او و دیگران، فاصله می افکند.

حیرت آور است پرسه زدن در مه!
زندگی، یک انزواست.
هیچ کس، دیگری را نمی داند
هر کسی تنهاست.

شعر و نقاشی از: #هرمان_هسه (۱۸۷۷ - ۱۹۶۲م.)
مترجم: لاادری




#معرفی_کتاب

📕 عنوان: سقراط: آگاهی از جهل
✍ نویسنده: یان پاتوچکا
🖋 مترجم: محمود عبادیان
📇 انتشارات: هرمس

[جهت آشنایی با سقراط، افکار، تعلیمات و تحقیقات درباره ی او]


✔️ سقراط: "من خودم به شما می گویم...که در این رشته (منظور علم تربیت است) معلم خاصی نداشته ام. در جوانی جویای چنین معلمی بودم، ولی آنقدر پول نداشتم که به معلمان سوفسطایی مزدی بپردازم. همواره می گفتند که آنها تنها کسانی اند که می توانند به انسان نیکی و زیبایی آموزش دهند." ص45

✔️ "در روزگاری که دیگران مدعی تسلط بر سخن (لوگوس) بودند، سقراط همت خود را صرف صحت و سقم آن کرده بود" ص 48

✔️ "سقراط شیفته ی روح انسان بود. او استادی بود که آتش جست و جو به روح آدمیان می دمید." ص50

✔️ "سقراط، متفکر استفاده از خرد در زندگی است و رسالت وی همین است" ص 53

✔️ "روش سقراط...واکنش انتقادی به اطمینان ساده نگرانه ی انسانی است...و منطق جدلی سقراطی همان وسیله ای است که انسان را به اطمینان به پرسش و تردید رهنمون می گردد" ص62

✔️ "صرف به دنیا آمدن و زیستن کافی نیست حتی اگر آدمی در خوشبخت ترین شرایط و امکانات باشد" ص67

✔️ "بیداری اخلاقی نمی تواند پیامدهای مطلوب نداشته باشد. البته موفقیت در بیداری روح کاری ساده نیست و شباهت به فن آموزی و یاد گرفتن دانش ریاضی ندارد"ص69

✔️ "آرمان تربیتی سقراط در آن است که کثرت روح آدمی را به وحدت آورد تا بتواند در أو دانشی پدید آورد" ص75

✔️ " 'خود را بشناس' به این معنی که خود را در قالب انسانی ات دریاب؛ حد و میزان خود را بشناس" ص 79


📚تفکر انتقادی

https://t.me/CriticalReasoning


In Conversation: W.V. Quine - The Dennett Panel (…: https://youtu.be/O1wlNvfASaU
In Conversation: W.V. Quine - The Dennett Panel (1994)
Participants: W.V. Quine, Daniel Dennett, Martin Davies. Paul Horwich, Rudolf Fara (chair) The main objective in this program is to provide an overview of Pr...

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

1 331

obunachilar
Kanal statistikasi