ناخودآگاه
دو نوع ناخودآگاه وجود دارد: یکی آن که نهفته است و قابلیت بروز در خودآگاه را دارد، و دیگری آن که سرکوب شده و طور معمول قابلیت بروز در خودآگاه را ندارد. این بینش، البته نمیتواند واژگان و تعریف ما را در مورد پویش ذهنی متاثر نسازد. ما آنچه را که نهفته است و تنها در مفهوم توصیفی - نه در معنای پویشی - ناخودآگاه است، پیش آگاه مینامیم و لفظ ناخودآگاه را برای آنچه به صورت پویا در ناخودآگاه سرکوب شده است نگاه میداریم.
○در نتیجه، اکنون سه اصطلاح داریم: خودآگاه، پیش آگاه و ناخودآگاه ، که دیگر مفاهیمی صرفأ توصیفی نیستند، پیش آگاه احتمالا بسیار بیشتر از ناخودآگاه به خودآگاه نزدیک است و از آن جا که ما ناخودآگاه را ذهنی خواندیم، می توانیم با تردیدی کمتر پیش آگاه نهفته را نیز ذهنی بخوانیم. ولی چرا به جای این کار، با فلاسفه متفق نمانیم و از سر سازگاری، هر دو امر پیش آگاه و ناخودآگاه را از آنچه در ذهن به صورت خودآگاه است، تفکیک نکنیم؟ فلاسفه پیشنهاد میکنند که هم پیش آگاه و هم ناخودآگاه دو شکل یا دو سطح از روان واره هستند، و بدین صورت هماهنگی برقرار میشود. ولی با این کار، مشکلات بی پایانی در تفسير رخ خواهد داد و این واقعیت مهم که این دو نوع روان واره با تعاریف ذکرشده، تقریبا از تمام جهات دیگر با آنچه اذعان کرده ایم ذهنی است، منطبق هستند، به سبب پیشداوری برخاسته از دورانی که پدیده های مزبور یا مهمترین قسمت آنها هنوز ناشناخته بودند، به پس زمینه رانده میشود.
📚منبع: اید و ایگو
🖊نوشته: فروید ویراستار جو آن ریویر
📝ترجمه:امین پاشا صمدیان
_____________
@D_S_M_5
دو نوع ناخودآگاه وجود دارد: یکی آن که نهفته است و قابلیت بروز در خودآگاه را دارد، و دیگری آن که سرکوب شده و طور معمول قابلیت بروز در خودآگاه را ندارد. این بینش، البته نمیتواند واژگان و تعریف ما را در مورد پویش ذهنی متاثر نسازد. ما آنچه را که نهفته است و تنها در مفهوم توصیفی - نه در معنای پویشی - ناخودآگاه است، پیش آگاه مینامیم و لفظ ناخودآگاه را برای آنچه به صورت پویا در ناخودآگاه سرکوب شده است نگاه میداریم.
○در نتیجه، اکنون سه اصطلاح داریم: خودآگاه، پیش آگاه و ناخودآگاه ، که دیگر مفاهیمی صرفأ توصیفی نیستند، پیش آگاه احتمالا بسیار بیشتر از ناخودآگاه به خودآگاه نزدیک است و از آن جا که ما ناخودآگاه را ذهنی خواندیم، می توانیم با تردیدی کمتر پیش آگاه نهفته را نیز ذهنی بخوانیم. ولی چرا به جای این کار، با فلاسفه متفق نمانیم و از سر سازگاری، هر دو امر پیش آگاه و ناخودآگاه را از آنچه در ذهن به صورت خودآگاه است، تفکیک نکنیم؟ فلاسفه پیشنهاد میکنند که هم پیش آگاه و هم ناخودآگاه دو شکل یا دو سطح از روان واره هستند، و بدین صورت هماهنگی برقرار میشود. ولی با این کار، مشکلات بی پایانی در تفسير رخ خواهد داد و این واقعیت مهم که این دو نوع روان واره با تعاریف ذکرشده، تقریبا از تمام جهات دیگر با آنچه اذعان کرده ایم ذهنی است، منطبق هستند، به سبب پیشداوری برخاسته از دورانی که پدیده های مزبور یا مهمترین قسمت آنها هنوز ناشناخته بودند، به پس زمینه رانده میشود.
📚منبع: اید و ایگو
🖊نوشته: فروید ویراستار جو آن ریویر
📝ترجمه:امین پاشا صمدیان
_____________
@D_S_M_5