#جن_شناسی
#پارت_42
وقتی که صبح وارن ها از کلیسا برگشتن
لورین بلافاصله با خوانواده فاستر تماس گرفت.
خانم فاستر تو زنگ دوم جواب داد!
لورن براش توضیح داد که شب قبل دیر رسیدن و......
زن تو جواب گفت: داشتم کار میکردم ولی نصف شب زنگ نخورد.
چون من منتظر زنگتون بودم. مشکل تلفن زنو بیشتر ناراحت کرد!
بعد ردو بدل کردن ساعت و محل قرار تماسو قطع کردن
وارن ها دو ساعت قبل ظهر به خونه خوانواده فاستر رسیده بودن
یه خونه معمولی تو یه قطعه جنگلی بود که این خوانواده حدود سیزده سال اونجا زندگی کردن!
بعد از ظهر همه خانواده اونجا بودن.
( ال فاستر ) یه جوون به نظر سی و پنج ساله بود.
همسرش که با اد و لورین تلفنی حرف زده بود اما او نظاهرا مایل بودو ناراحت اونا شاهد این پدیده ها نبودن.
سه تا بچه دارن:
( ابی ) پانزده ساله
( جوئل ) چهارده ساله
( هانا ) یازده ساله
وقتی که لورین داشت ازشون میپرسید اد تجهیزات ضبط خودشو روی میز که نزدیک بود قرار داد اجازه راه رفتن تو خونه روگرفت.
وقتی وارن ها باهم کار میکنن ، لورین معمولا بصیرتمندانه محلو بررسی میکنه اد با خانواده مصاحبه میکنه
از زیرزمین شروع میکنه و به بالاترین طبقات میره تو هر اتاق خونه صبر میکنه از اونجا که روشن بینی توانایی حسی مثل استپنج مورد دیگه، براش دیگه امکان پذیر نبوده که نفوذ روانی خودشو انکار کنه میتونه از دیدن یا شنیدن امتناع کنه.
پس اگه حضور روحانی تو یه خونه وجود داشته باشه احتمال اینکه لورین متوجه حضورش بشه عالی میشه
وقتی که از اتاق بیرون امد ، اد یه مصاحبه گسترده رو شروع کرد.
هم آقا و هم خانم فاستر هردو گفتن که هیچ کدوم متوجه نشدن یا چیزایی که بچه هاشون دیدن رو ندیدن
گفت: اما من تصور میكنم
مکث کردو ادامه داد که اینا احتمالا تقصیر منه حداقل از اون چیزی من در موردش میدونم موضوع اینه که.
مگ همیشه به
غیبت
جادوگری
جادوها علاقه مند بوده
استیک جور چیز كتابخونه كوچكي داره اما هيچ كدوم از كتابا در حد فكرش نبودن.
پس کریسمس گذشته من یکی از اونارو با عنوان شیاطین برای هدیش خریدم.
من صادقانه فکر نمیکردم چنین چیزی اتفاق بیوفته
اد :خوب
رو به مگ کردو گفت: میشه کتابتو نشونم بدی؟
دختر جواب داد: طبقه بالاست
باهم رفتن و در حالی که کتابو ورق میزد دخترک شروع به توضیح دادن کرد
این روش چگونگی حدس زدنو توضیح میده چیزی حدود هفتاد و پنج شیطان مختلف این آیین صحیحو میگن و چیزی که بعد انجام این مراسم پرداخت میکنین توضیح میده.
شما هیچ کدوم از آیینارو انجام دادین؟"
#پارت_42
وقتی که صبح وارن ها از کلیسا برگشتن
لورین بلافاصله با خوانواده فاستر تماس گرفت.
خانم فاستر تو زنگ دوم جواب داد!
لورن براش توضیح داد که شب قبل دیر رسیدن و......
زن تو جواب گفت: داشتم کار میکردم ولی نصف شب زنگ نخورد.
چون من منتظر زنگتون بودم. مشکل تلفن زنو بیشتر ناراحت کرد!
بعد ردو بدل کردن ساعت و محل قرار تماسو قطع کردن
وارن ها دو ساعت قبل ظهر به خونه خوانواده فاستر رسیده بودن
یه خونه معمولی تو یه قطعه جنگلی بود که این خوانواده حدود سیزده سال اونجا زندگی کردن!
بعد از ظهر همه خانواده اونجا بودن.
( ال فاستر ) یه جوون به نظر سی و پنج ساله بود.
همسرش که با اد و لورین تلفنی حرف زده بود اما او نظاهرا مایل بودو ناراحت اونا شاهد این پدیده ها نبودن.
سه تا بچه دارن:
( ابی ) پانزده ساله
( جوئل ) چهارده ساله
( هانا ) یازده ساله
وقتی که لورین داشت ازشون میپرسید اد تجهیزات ضبط خودشو روی میز که نزدیک بود قرار داد اجازه راه رفتن تو خونه روگرفت.
وقتی وارن ها باهم کار میکنن ، لورین معمولا بصیرتمندانه محلو بررسی میکنه اد با خانواده مصاحبه میکنه
از زیرزمین شروع میکنه و به بالاترین طبقات میره تو هر اتاق خونه صبر میکنه از اونجا که روشن بینی توانایی حسی مثل استپنج مورد دیگه، براش دیگه امکان پذیر نبوده که نفوذ روانی خودشو انکار کنه میتونه از دیدن یا شنیدن امتناع کنه.
پس اگه حضور روحانی تو یه خونه وجود داشته باشه احتمال اینکه لورین متوجه حضورش بشه عالی میشه
وقتی که از اتاق بیرون امد ، اد یه مصاحبه گسترده رو شروع کرد.
هم آقا و هم خانم فاستر هردو گفتن که هیچ کدوم متوجه نشدن یا چیزایی که بچه هاشون دیدن رو ندیدن
گفت: اما من تصور میكنم
مکث کردو ادامه داد که اینا احتمالا تقصیر منه حداقل از اون چیزی من در موردش میدونم موضوع اینه که.
مگ همیشه به
غیبت
جادوگری
جادوها علاقه مند بوده
استیک جور چیز كتابخونه كوچكي داره اما هيچ كدوم از كتابا در حد فكرش نبودن.
پس کریسمس گذشته من یکی از اونارو با عنوان شیاطین برای هدیش خریدم.
من صادقانه فکر نمیکردم چنین چیزی اتفاق بیوفته
اد :خوب
رو به مگ کردو گفت: میشه کتابتو نشونم بدی؟
دختر جواب داد: طبقه بالاست
باهم رفتن و در حالی که کتابو ورق میزد دخترک شروع به توضیح دادن کرد
این روش چگونگی حدس زدنو توضیح میده چیزی حدود هفتاد و پنج شیطان مختلف این آیین صحیحو میگن و چیزی که بعد انجام این مراسم پرداخت میکنین توضیح میده.
شما هیچ کدوم از آیینارو انجام دادین؟"