محمود فرجامی


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


نوشته‌ها، عکس‌ها، شوخی‌ها و تجربه‌های محمود فرجامی. برای ارتباط با من، بویژه برای نقد نوشته‌هایم از این شناسه استفاده کنید لطفا @MahmudFarjami

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


💑 خانمها، آقایان، داروی ضدافسردگی رسید!
پانزده سال پیش سه محقق بخش روانشناسی دانشگاه نیویورک مقاله‌ای منتشر کردند که دامنه‌ا‌ش از حوزه روانشناسی فراتر رفت و به زیست‌شناسی سلولی و شیمی و علوم عصب‌پایه رسید.نویسندگان مقاله بر اساس آزمایش‌هایشان به این نتیجه رسیده بودند که زنانی که رابطه جنسی بدون کاندوم داشتند دچار افسردگی ‌کمتری بودند. در مقاله گفته شده که علت افسردگی کمتر زنان مربوط به ترکیبات شیمیایی مایع منی‌ست و آزمایشات و‌ مقالات متعدد در زمینه شیمی زیستی (بیوشیمی) هم صحت نتیجه‌گیری آنها را ثابت می‌کند. بنابراین حتی رابطه جنسی دهانی هم باعث کاهش قابل توجه افسردگی در زنان می‌شود. چهار سال بعد از انتشار آن مقاله دانشگاه کمبریج کتابی بعنوان Female Infidelity and Paternal Uncertainty درباره تکامل تولید مثل در گونه انسان منتشر کرد که در آن به موضوع مبانی شیمی رفتارشناسی انسان پرداخته شده. این کتاب هم مثل آن مقاله در اینترنت در دسترس است. مسائلی مثل اثر بو و مواد شیمیایی بر رابطه جنسی در مرکز توجه کتاب قرار گرفته. کتاب که به قلم تعداد زیادی محقق درجه یک زیست‌شناسی تکامل نوشته شده نتیجه‌گیری می‌کند که اهمیت حفظ نشاط در زنان- بعنوان عامل حفظ گونه- باعث شده تا تغییر در شریک جنسی در اون‌ها تبدیل به عامل کلیدی در بقای گونه انسان شود. یعنی اگر مرد نتواند از نظر جنسی توانایی داشته باشد لاجرم زن شریک جنسی خودش را عوض می‌کند. کتاب می‌گوید چیزی که از نظر تکاملی در ساختار شیمیایی بدن انسان ایجاد شده نوعی استراتژی زیست-شیمیایی برای پاسخ به همین نیاز بوده. یکی از آن استراتژی‌های شیمیایی همین خاصیت ضد افسردگی مایع منی در مردهاست. جالب این که دانشگاه کمبریج همان محققانی که مقاله سال ۲۰۰۲ را منتشر کرده بودند دعوت کرد تا فصل هشتم کتاب را تحت عنوان زیست-روانشناسی مایع جنسی انسان بنویسند.
@FarjamiMahmud
(برگرفته از صفحه دکتر همایون خیری، ریست‌شناس)


یکی از چیزهایی که در میلاد مسیح و آستانه سال نو میلادی برای دنیای مسیحیت آرزو می‌کنم این است که خیل نوکیشان قلابی مسیحی که برای پناهندگی گرفتن، آویزانِ صلیب آن بابا و دم و دستگاه کلیسا و مسیحیت شده‌اند دست از سر آنها بردارند و راه و روش شرافتمندانه‌ای را برای رفتن به غرب و - ایشالا اگر جدشان یاری کند- پول و سوسیال مفت به بدن زدن پیشه کنند.
(طبیعی است که منظور این یادداشت به هیچ وجه کسانی که به هر دلیلی واقعا مسیحی شده‌اند نیست. اتفاقا خود آنها بهتر از دیگران می‌دانند حضرات فوق چه معجونی هستند)
یک خاطره هم از قول دوستی که ساکن کاناداست بگویم:
یک بار در گردهمایی‌ای سیاسی، پیش از آغاز سخنرانی مهمانان اصلی جوانی رفت پشت تریبون و شروع کرد به تبلیغ مسیح و مسیحیت. آقایی هم برخاست و هرچه از دهانش می‌آمد به خود مسیح و مادر باکره‌ و پدر آسمانی‌اش گفت، طوری که با یک درصد از چیزهایی که به آنها منسوب کرد نه از باکرگی مادر و نه از ملکوت آسمانهای پدر آن بزرگوار چیزی نمی‌ماند.
دوستم می‌گفت با اینکه من مطلقا به هیچ دینی اعتقاد ندارم ولی از آن همه هتاکی نسبت به معتقدات بیش از هزار میلیون آدم ناراحت شدم. بعلاوه از اینکه آن جوانک آنطور خیط و بور شد خجالت کشیدم. اتفاقا جوان آمد کنار من نشست و شروع کرد زیر لب فحش‌های رکیک دادن. پرسیدم این حرفها را به که می‌زنی و منتظر بودم بگوید به آن مرد هتاک تا من نصیحتش کنم که به راه و روش سرور خود حضرت مسیح بخشندگی پیشه کند. اما کور خوانده بودم، طرف صادقتر از این حرفها بود. جواب داد:
به همان مسیح مادر فلان که من باید بخاطر کلیسای فلان فلان شده‌اش که ترتیب پناهندگی من را داده اینطور به زحمت بیفتم!


👆کانون پرورش فکری هستند و قرار است کودکان و نوجوانان ما را آموزش دهند!
@FarjamiMahmud


سهند ایرانمهر dan repost
✔️رساله بیست پند سهند میرزای ایرانمهر🔻

🔘دیشب و با پایان ضرب الاجل احمدی نژاد و استماع حرفهای ایشان، خوابیدم، عبید زاکانی را درخواب دیدم که به خشم می گفت:
«سهند میرزا، تفو بر اینکه مفتخر به همشهری بودن با منی اما نمی خواهی رساله صد پند مرا به قامت زمانه خود احیا کنی»از خواب پریدم و این رساله« بیست پند » را خطاب به اصولگرایان و حامیان دیروز احمدی نژاد نبشته کردم، باشد که مقبول افتد:

1- بر کوته قامتان بلند گو و عدالت خواهانی که علم عدالت شان به وقت تنگی کار بر احباب خلوت، بلند می شود، دل مبندید.
2- دست ارادت در دامن رندان طرار مزنید و معجزت هزاره شان مخوانید تا به روز واقعه شما را از طرار و منحرف خواندنشان برهانی در انبان باشد.
3- در سیاستی که مناره برای اذان بد صدا مهیاست، وثاق مگیرید تا نیم شب از مشغله و دردسر مؤذنان بدآواز ایمن باشید.
4- برگوساله و خس و خاشاک خواندن خلق از سوی قلندران شادمان مباشید که آفت ایشان بالسویه بر تمام صنوف رسد.
5- در لیالی انتخابات و بعد از طعام چرب ، خواب امام عصر (عج) نبینید تا رضای دل خویش بر آن بزرگوار مبندید و به روز حادثه خجل مشوید!
6- مقیمان عالم هپروت را به چشم پوشی از ترکمون شان عادت مدهید و مار غاشیه را امین مشورت و مصلحت خلق مکنید.
7- مسخرگی و غمازی و گواهی بدروغ دادن و دین بدنیا فروختن و علم واشریعتا و دلواپسی به گاه رواج اپیلاسیون را پیشه مسازید تا به گاه بست نشینی دزد قافله، حجت اسلام تان به باور خلق درست آید.
8- اسلام بی سرپناه را مال یتیم مپندارید و بر آن طمع مبندید و بر چوب خدا اندکی ایمان بیاورید و غیرتی که بر تار موی دوشیزگان دارید بر آبرو و اموال مومنان تعمیم دهید.
9- پیرزنان را سر به کلوخ کوب خرد و پای اهل قلم را قلم مکنید و خود را غازی و سرباز جنگ نرم و سخت مخوانید تا قوه برای حرب با طایفه زنبیل در توان داشته باشید!
10- در سیاست، مدارا از رقیب دریغ مدارید تا در فضاحتِ انحرافِ نظر کرده خویش، لب و دندان مگزید و «منادی گفتمان انقلابی» سابق را «جاهل درونی» لاحق مخوانید!
11- میر و شیخ در حصر مکنید و سید خندان که از سر نجابت سخن از آشتی می گوید و از سر ملاحت(!)، در دماوند رای می دهد با تخته بند ممنوعیت مکوبید تا از امردان نوخط و تر دامنان سرخ زنبیل، ضرب الاجل مگیرید!
12- تاریخ بخوانید و بر اسطرلاب و حرز و رویا ، مُهر خدای باریتعالی مزنید.
13- آن کس که می گوید: « بریز اونجا که میسوزه» یا «تحریم نه منه» را پهلوان مخوانید که دوال زبانی را که بلبرینگ سابیده باشد خاصه که پهلوانش خوانند و بر مصطبه ی قدرت، هاله نور بر سرش افشانند ، رستم نیز نیارستن گرفتن چه رسد به دلواپس و اهل اصول!
14- بر مدارا و ادب رقیب اصلاح طلب شاکر باشید و ادب و قدردانی بجای آرید تا به کفران نعمت، به مصیبت همدم طاغی که با زنبیل بر آستان تان «هل من یزید» می خواند، گرفتار نشوید.
15- بر انقلابی گری ترمز بریدگان و عدالت خواهی قطاع الطریق و نان جوین خاییدن و کاپشن مندرس دل مبندید و بر حراج آبروی دیگران شادمان مباشید.
16- مردم بسیار گوی سخن چین و سفله و مست و مطربان ناخوش آواز زله بند که ترانه های سرد مکرر گویند در منصب مگذارید و منکران حقگوی مفلسان را انگ فتنه مزنید.
17- اجتماع عربده را که عضو شریف به پسین منتقدان می بندد را نورانی مخوانید و از جابجایی قریب الوقوع مرجع ضمیر در آتیه اندیشه کنید.
18- اهل دولت سابق را غیرعلنی محاکمه مکنید که بی خبر گذاشتن خلایق، کار محتشمان نباشد.
19- اجابت مزاج و تکرر ادرار طفل سابقا دردانه را به انکار مگیرید و خاضعانه، عذرخواه همسایگان تنبان دریده ای باشید که از شر این ناخلف، آزرده شده اند.
20- زنهار که این کلمات که گفته شد بسمع رضا گوش دارید و حال که اولتیماتوم گرفتن تان ملس است و مدارایتان با اهل معنا زیاد، بر قلم طنز نگارنده عاصی غرق بحر معاصی خشم مگیرید. آنچه ما دانستیم و از استادان شنیده و از بزرگان عصر خود مشاهده کرده ایم، این است که از راه شفقت و مسلمانی در این مختصر یاد کردیم تا مستعدان و نیکبختان بدان کار کنند و از فواید و منافع آن بهره مند شوند و ما را بدعای خیر یاد کنند.
نصیحت نیکبختان یاد گیرند حکیمان پند درویشان پذیرند
حق تعالی درهای خیر و سعادت و امن و صحت بر همگان گشاده دارد.
م م م
م م
م
#طنز #متن

@sahandiranmehr


🔨 یک کلمه درباره اولتیماتوم ۴۸ ساعته!
نظام قضایی فاسد بهترین جاست برای مانور دادن فاسدانی که با مصونیت‌های فراقانونی، راهِ بازی با رسانه‌ها و افکار عمومی را بلدند. همانطور که حالا محمود احمدی‌نژاد، رییس فاسدترین دولت تاریخ معاصر ایران قوه قضاییه و رییس آنرا به چالش کشیده و برایشان ضرب‌الاجل دو روزه تعیین کرده. مدرکی علیه‌اش رو کنند یا نکنند بازنده‌اند. اگر رو نکنند مدعی خواهد شد، اگر رو کنند هم یعنی کار به جایی رسیده که یک متهم برای رییس قوه قضاییه ضرب‌الاجل تعیین می‌کند و به خواسته‌اش هم می‌رسد. تمام کوشش احمدی‌نژاد و معدود اطرافیانش این است که تخلفات عظیم مالی و قانون‌شکنی‌های مملکت‌سوزشان را بازی سیاسی جلوه دهند و موفق هم بوده‌اند. تخلفاتی که سالها بعد از انجامِ آشکارشان رسیدگی شوند و هیچ راهی هم برای اعاده‌ ضرر و زیانشان نباشد جز با انگیزه سیاسی علم نشده‌اند. واقعیت هم آنست که اگر احمدی‌نژاد با قهر یازده روزه‌اش راه خود را از راس نظام جدا نمی‌کرد و بعدا با رو کردن فیلم رسواگر فاضل لاریجانی آبروی این خاندان روسیاه را نمی‌ریخت و نهایتا با صادق لاریجانی و دست‌نشاندگان قوه قضاییه درگیر نمی‌شد هیچگاه نه برای خودش و نه حتی سعید مرتضوی قاتل مشکلی به وجود نمی‌آمد.
بیش از یک قرن پس از جنبش مشروطه ما همچنان عدالتخانه می‌خواهیم و راه رهایی‌مان همان «یک کلمه» است.
—------------
( رساله «یک کلمه» نام کتاب مشهور میرزا یوسف خان تبریزی است که در عهد ناصری نوشته شد. نویسنده دوای درد و مشکلات مردم ایران را یک کلمه که همانا قانون باشد می‌دانست؛ قانونی که برای همه یکسان باشد و منجر به عدالتی شود که مطیع و منقاد آن باشند. گفته می‌شود به دستور راس نظامِ آن نظام آنقدر کتاب را در زندان بر سرش کوفتند که درگذشت)


در سال ۸۷ راننده تاکسی را برای چاپ به ناشری در تهران سپردم. یکی از موارد اصلاح برای عبور از سد مجوز ارشاد، حذف کلمه «الدنگ» بود. خوشحالم که امام جمعه مشهد یک گام سدسانسور را عقبتر برده!
#مرتیکه_الدنگ


به عنوان یک ایرانی معتقدم ایران ذره‌ای نباید از برنامه موشکی خود عقب بنشیند. فرقی هم ندارد که چه کسی و چه حکومتی در ایران بر سر کار باشد. این حرفها ربطی به «ناسیونالیسم» ندارد، به واقعیت‌های سیاسی موجود مرتبط است؛ و البته که - با افتخار- به میهن‌دوستی هم نزدیک است. خواسته‌های آمریکا و اسراییل و عربستان و دیگر دشمنان ایران نه «حد یقف» دارد و نه منطق؛ خواسته آنها به زانو درآمدن ماست، نابودی ماست، تجزیه ایران است و شک نیست که اگر برنامه موشکی نباشد هم چیزی دیگر را بهانه می‌کنند. راست آنست که حتی برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران با هیچ‌کدام از قوانین بین المللی تعارض آشکاری نداشت ولی خب مجموعه‌ای از بی‌تدبیری‌ها و توطئه‌ها کار را به آنجا رساند که برجام (با تمام هزینه‌هایی که داشت و با تمام حقوقی از ما ضایع کرد) بهترین توافق ممکن بود. در همین برجام اما برنامه موشکی ایران استثنا شده و این نبود مگر بخاطر پافشاری جدی ایران بر حفظ این موثرترین سلاح دفاعی‌اش. سلاح دفاعی فقط سپر ضدموشکی نیست، هزاران موشکی هم هست که به دشمن یاداوری کند اگر بخواهد آتش به خانه ما بیندازد، آتش به خانه‌اش خواهد افتاد. جفنگ‌های نیکی هیلی و سایر دیوانگان جنگ‌افروز کاخ سفید و سعودی سیاه را فراموش کنید؛ با وجود سخت‌ترین محاصره‌ها علیه یمن، ایران حتی اگر می‌توانست موشک به آن عظمت را به یمن و حوثی‌ها برساند امضای فلان کارخانه را رویش نمی‌گذاشت (آن هم با چنان موادی که بعد از انفجار و ذوب چندهزار درجه‌ای در حجاز، خوشگل و خوانا در آمریکا خودنمایی کند. پیشتر هم یک بار گاف مشابهی داده بودند در حک تاریخ روی سلاح ایرانی با فرمت نادر آمریکایی: ماه، روز، سال!)
البته که افتخار تسلیح مخصوص قدرتهای بزرگ جهانی است و مدال صادرات هزاران میلیارد دلار سلاح به سعودی و همدستانش برای با خاک یکسان کردن و قتل عام فقیرترین کشور عربی بر سینه آمریکا، انگلیس و فرانسه است. اما وقت «شو» که شود ایران صادرکننده سلاح و رساننده موشک معرفی می‌شود تا بهانه برای فشار و پیمان شکنی علیه کشوری که طبق گزارش‌های مکرر آژانس انرژی اتمی به تمام تعهداتش در برجام پایبند بوده فراهم شود. نه، ذره‌ای نباید عقب نشست.
@FarjamiMahmud


من هم واقعا با دیدن جزئیات این برنامه بودجه از رای دادن به روحانی پشیمانم. آشکارا چند غلط دارد. کاش به او رای نمی‌دادم و دیگران را هم تشویق نمی‌کردم، تا رییس‌جمهوری می‌داشتیم که بعد از عید برنامه بودجه کشور را دریک انشای سه چهار صفحه‌ای به مجلس می‌داد و اصولا ما هم نمی‌فهمیدیم هزاران میلیارد تومان از بودجه مملکت بدون هیچ ثبت و نظارتی ناپدید می‌شود. مهم اعصاب ماست که با دیدن غلط‌ها بهم می‌ریزد، دیکته‌های نانوشته خوبند که غلط ندارند. بله... من هم با یک کشمش گرمی‌ و با یک مویز سردی‌ام می‌کند!
#پشیمونیای_الکی
@FarjamiMahmud


باناشر dan repost
#قصه_قسمت
نویسنده:
#محمود_فرجامي
ناشر: #انتشارات_تیسا
موضوع : #رمان
قیمت : 8.000 تومان
⭐️ قیمت #باناشر : 6.000 تومان
(#ارسال_رایگان )
@banasher


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
اگر با دیدن این ویدیو حالتان بد نشد و دست‌وپایتان یخ نکرد بدانید حالتان خیلی خیلی بد است!
@FarjamiMahmud


✍داداچ داری اچتبا می‌زنی!💪
/چند کلمه درباره شایدها و نبایدهای طنز/
دیشب با یکی از دوستان ساکن کانادا (خانم) حرف می‌زدم. می‌گفت دوستش (آقا) با او بخاطر لایک کردن یکی از مطالب من قهر کرده. آن مطلب فجیع و اختلاف افکن عینا و تماما این است:

«مستحب است یکی به بعضی خواهران ایرانی یادآوری کند که الزامی ندارد حتما در عکس پروفایل تلگرامتان با بیکینی ظاهر شوید. لاکن واجب کفایی است تذکر داده شود که بیکینی با آرایش عروسی اصلا جور درنمی‌آید.»

البته بعضی‌ها هم که کمتر دل‌نازک بودند بجای قهر دعوا کردند، و بجای لایک‌زننده با نویسنده. چه در کامنت و چه پیام خصوصی. برچسب‌ها هم عموما آماده: ضدزن، تعیین تکلیف، دخالت در امور خصوصی... و البته در این میان ترجیع‌بند همیشگی با «مترجم بیشعوری» (حالتان بد نمی‌شود از تکرار این کنایه‌ی خنک و ملال‌انگیز؟)

من بارها این استاتوس را از اول به آخر و چند بار هم از آخر به اول خوانده ام اما نمی‌فهمم کجایش ممکن است رنجاننده یا توهین آمیز یا حتی مداخله جویانه باشد. قبلا هم چند بار از این شوخی‌های عمومی کرده بودم و مثلا سربسر پسرهایی گذاشته بودم که با چند ماه بدنسازی و تزریق هورمون فکر می‌کنند حتما باید عضلاتشان را با تنگ‌ترین و نازکترین تی‌شرت موجود در خیابان به نمایش بگذارند. یا اینهایی که فکر می‌کنند اگر یک دوربین اس‌ال‌آر خریدند باید حتما آن را در عکس پروفایل‌شان دست بگیرند. یک نظر شخصی درباره جور نیامدن چیزی به چیز دیگر، آن هم بدون اشاره به شخصی خاص، غیراخلاقی نیست که اعتراضی برانگیزد. خوشمزه آنکه چندتا از همان معترضین به مسایل خصوصی قبلا درباره سیبیل من نظر داده بودند!

دوستانی که در کلاس‌ها و یا سخنرانی‌های من درباره‌ی اخلاق طنز شرکت کرده‌اند، حتما می‌دانند که اخلاق طنز ملاکهای سفت و محکمی دارد که از دو سو مرز ایجاد می‌کند. از یک سو برای هر کسی که از طنز استفاده می‌کند تا فکر نکند طنز و شوخ‌طبعی راه فراری از مسيولیت اخلاقی فرد می‌شود. از سوی دیگر برای منتقدانی که گمان می‌کنند با دستمایه قرار دادن کلیشه‌هایی مثل جنسیت‌زده، خشونت‌پراکنی، توهین به مقدسات... می‌توانند انواع مختلف شوخی و شوخی‌پردازی را هر موقع محصول کار آنها را خوش نداشتند منکوب کنند.

اساسی‌ترین عامل تعیین کننده در اخلاق طنز «اراده» است. اگر کسی در انتخاب چیزی اراده نداشته نباید سوژه طنز شود. و همین اصل ساده انبوهی از شوخی‌ها را غیر اخلاقی می‌کند. وقتی کسی در نقص بدنی‌اش، در شمایلش، در رنگ پوست و قومیتش، در محل تولدش، در بیماری‌اش، در نامی که برایش انتخاب کرده‌اند... اراده و خواستش دخیل نبوده، چطور می‌تواند هدف طنز و انتقاد قرار بگیرد؟

اما در سایر چیزها اخلاقا دست ما برای شوخ‌طبعی باز است. اخلاق البته تا اینجا به مفهوم ethics بود و از این به بعد وارد حوزه‌ی morality می‌شود که بیشتر با عواطف انسانی سروکار دارد (و متاسفانه ما همچنان برای هر دوی این واژه‌های بسیار مهم در فارسی فقط «اخلاق» داریم). من حتی در اینجا هم همیشه سعی کرده‌ام و به دیگران هم توصیه کرده‌ام که احتیاط شود (مثلا با نام نبردن، حتی المقدور). اما این احتیاط به هیچ‌وجه به معنای این نیست که همیشه چشم‌مان به دست و دهان کسانی باشد که روی مساله‌ی خاصی حساسیت هیستریک دارند و اتهام‌زنی و شلوغ‌کاری برایشان -ظاهرا- لذت‌بخش است. کسانی که حرفه‌شان رنجیدن است و گمان می‌کنند شغل‌شان، اعتقادات مذهبی‌شان، اقلیت یا اکثریت بودن‌شان، و البته جنسیت‌شان به آنها حقی می‌دهد تا از انتقاد و تمسخر و تلنگر مصون باشند.

حرف بیشتر در این خصوص باشد برای بعد و جاهای تخصصی‌تر. فقط در مورد این استاتوس و رنجش‌هایی از این دست باید بگویم به قول قدیمی‌ها سوراخ دعا را گم کرده‌اید؛ یا بقول معاصرین: داداچ داری اچتبا می‌زنی!


از میان پیام‌ها☝️
وضعیت دانش و دانشگاه... 🔭


توییتر فارسی - دیتاماینر dan repost
اگه کتاب بیشعوری رو حذف کنیم سرآنه ‌مطالعه ایرانیا نود درصد کاهش پیدا میکنه

👻❄☃《 یلدا 》☃❄👻 [👤] [➕]
👈🏼توییت‌های
بیشتر


📔نگاهی به کتاب طنز و طنزینه صادق هدایت اثر دکتر همایون کاتوزیان
https://youtu.be/cf3IPlDZETw
طنز و طنزینه صادق هدایت
نگاهی به کتاب طنز و طنزینه هدایت نوشته محمدعلی همایون کاتوزیان.


✍️خودش تنش می‌خاره لابد!
بسیاری از زنان بحق از این شاکی و نالانند که ظاهر و آرایش و پیرایش و لباس پوشیدن‌شان به نظر عده‌ای مجوز لازم برای دادن هر پیشنهاد و بستن هر اتهام و نسبت دادن هر ناسزایی می‌شود. نمونه‌ها بقدری دردناکند که حتی اشاره به آنها هم مایه شرمساری‌ست. از دستمالی کردن در کوچه و خیابان تا پیشنهادهای بیشرمانه در مهمانی و محل و کار، و توهین‌های علنی و خصوصی در فضای مجازی. بعید می‌دانم فارغ از جنسیت، اگر کسی بویی از انسانیت و انصاف برده باشد، توهین‌های جنسی و جنسیتی در فضای مجازی را که اغلب به صرف زیبایی و آراستگی یک نفر به سویش روانه می‌شود، محکوم نکند. چه بسیار که برای انتشار تصویری با لباسی که به نظر یک نفر- زن یا مرد فرقی ندارد- کوتاه یا زیادی «باز» آمده، یا نقل خاطره‌ای بی‌پروا، یا حتی گفتگویی درباره عادی‌ترین عادات زنان، صاحب صفحه یا با اتهام‌های سخیف روبرو می‌شود یا پیشنهادهای شرم‌آور. استدلال وقاحت‌پیشگان هم عموما همان است که صاحب پیاکین و پرادید بوق منگولی که در خیابان دنبال «تیکه» می‌گردند به زبان می‌آورند: این اگه خودش نمی‌خواست اینجوری خودشو درست نمی‌کرد داداچ!
حرف این یادداشت اما درباره این نحوه از آزار و خشونت و ستم نیست؛ که دیگر حرفی نزده نمانده در این خصوص. خواستم این مساله بدیهی (دست کم در سطح مخاطبان خودم) را دستمایه ظلمی کنم که سالهاست به خودم رفته و نادیده گرفته‌ام. آلبومی درست کرده بودم از پیام‌های به شدت آزارنده که سالهاست به هر بهانه‌ای دریافت می‌کنم و سکوت می‌کنم. همانطور که به اشتباه «زن نجیب این چیزا رو جار نمی‌زنه» زنان را به سکوت و تحمل و عادی‌پنداری مزاحمتها می‌خوانند، برای امثال من هم با «کسی که اظهار نظر سیاسی می‌کنه باید پوستش کلفت باشه» این کارها طبیعی پنداشته شده. و همین است که هر کس و ناکسی به خود اجازه می‌دهد هر اتهامی، از مزدوری حکومت تا جاسوسی اجانب را به من و امثال من بزند و هر جا دلش خواست اعلام کند. این را کسی به شما می‌گوید که صبر و تحملش در شنیدن و نگه داشتن نظرات مخالف و حتی توهین آمیز اگر تحسین آمیز نباشد قابل ملاحظه است. اما وقتی که این ناسزاگویی‌ها به توهین‌های خانوادگی و بدترین‌ اتهامات شخصی می‌رسد سکوت می‌کنم یا اگر (به ندرت) پیامی را منتشر می‌کنم نام فرستنده را می‌پوشانم این‌ها مجوزی می‌شود برای مشتی یاوه‌گوی بی‌اخلاق (بعضا) مزدبگیر که هر ناسزایی را روانه کنند و خوش باشند که وقت و اعصاب یکی که مثل آنها نیست را به بازی بگیرند. لطفا نگویید مهم نیست و کار خودت را بکن؛ اگر جز این بود که سالها بی‌وقفه و بی‌مزد و منت نمی‌نوشتم. اما اگر اینطور باشد به زنی که چون لباس زیبایی پوشیده «جنده» خطاب شده باید گفت اهمیت نده و لباس خودت را بپوش! این که طبیعی است، پرسش اینجاست که پس این ستم و خشونت روانی و کلامی چه می‌شود؟ اگر به مقتضای کاری که می‌کنید/لباسی که می‌پوشید/حرفی که می‌زنید/عقیده‌ای که دارید -و عده‌ای خوش ندارند- هر روز جنده و مزدور و خودفروش و نوکر این و آن (و البته «بیشعور» که ظاهرا خیلی‌ها تازه کشفش کرده‌اند و اصرار هم دارند که روی محصولات دیگران اسکی بروند!) بشنوید چه؟
اصلا به هر دلیلی من فکر کنم که خامنه‌ای/رضاپهلوی/سلیمانی/بی‌بی‌سی... خوب یا بد است، این چه مجوزی به یک عده می‌دهد که به من و خانواده‌ام تهمت بزنند و ناسزا بگویند و تازه خیالشان هم خوش باشد که کمترین واکنشی نمی‌بینند؟ این چه فرقی دارد با مزاحمت در خیابان و محل کار و فضای مجازی برای زنان و اطمینان داشتن از اینکه به خاطر قضاوت جامعه یا شرم یا نجابت یا ترس آنها، مزاحم در امان است؟
قضاوت با شما.
@FarjamiMahmud


می‌دانم که خیلی‌ها -مثل خودم- هیچ دل خوشی از ج ا ا ندارند ولی نمی‌فهمم که چرا عده‌ای فکر می‌کنند هر رفتار غلط و ضدانسانی در مقابله با ایران و ایرانیان را می‌توان به گردن رفتار حاکمان ایران انداخت. این ولیعهد مجنون عربستان تا به‌حال بارها حرفها و رفتارهای جنگ افروزانه بروز داده و حتی علیرغم رفتار نرم و صلحجویانه وزیر امور خارجه ایران اخیرا در سخنانی بسیار بسیار افراطی و دور از ادب دبپلماتیک، رهبر ایران را به هیتلر تشبیه کرده.
در تحلیل چنین کارهای بشدت خطرناکی «تقصیر خودشونه» یا (کمی بی‌بی‌سی‌پسندتر:) «این نتیجه منطقی رفتار ایران در منطقه است» نه عاقلانه است و نه وطن‌دوستانه؛ همچنان که متهم کردن هر دو به یکسان هم نشانه انفعال است نه اعتدال.
@FarjamiMahmud




ترانه کردی «نباتن شیرین»
کاری از کامکارها و عباس کمندی
گویی برای همین روزها...


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
یک درخواست از سوی مترجم و نویسنده‌ای که احتمالا کتابی از او را خوانده‌اند...
همرسانی موجب سپاسگزاری🙏
#زلزله #کرمانشاه #بیشعوری


‏بلال جزو اولین‌هاست که به نبوت اقرار کرد. بادمجان هم که در زمینه اقرار به ولایت اولینه. در همه این ماجراها صدا از سنگ درومده از گل شیپوری درنیومده. اونوقت میگن چرا احکام فقهی اینقدر مردانه‌اس 🤷‍♂
@farjamimahmud

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

1 322

obunachilar
Kanal statistikasi