یکی از علماء معاصر رحمه الله داستان یک دانشجو را ذکر میکند که تشنه و عاشق مطالعه و خواندن کتاب بود، میگوید: این طالب العلم پول مصرف چراغ را نداشت و شبها اتاقش تاریک بود، به همین خاطر مجبور بود که شبها در بازار، در روشنایی چراغ دکانها کتاب بخواند، شبی از اتاقش برون آمد و شروع به مطالعه کرد و غرق در خواندن کتاب شد در همین لحظه حاکم شهر با کل خدم و حشم از پیش رویش گذشت و این طالب العلم هیچ متوجه نشد و اندکی بعد نفری آمد و از او پرسید که آیا حاکم از همین راه رفت؟ طالبالعلم گفت: نخیر، کسی از این راه عبور نکرده است.
اهل علم اینگونه با تمركز و جدیت طالب علم بودند، مقوله معروف امام ابو یوسف رحمه الله تعالی همیشه باید حاضر ذهن دانشجویان گرامی باشد:
" علم حتی نیمی از خود را به تو نخواهد داد، تا وقتیکه تو تمامت را تقدیم علم نکنی."
باید در راه کسب علم جدیت داشته باشیم، باید عزم و اراده قوی داشته باشیم.
إذا كنت ذا رأي فكن ذا عزيمة
فإن فساد الرأي أن تترددا
اهل علم اینگونه با تمركز و جدیت طالب علم بودند، مقوله معروف امام ابو یوسف رحمه الله تعالی همیشه باید حاضر ذهن دانشجویان گرامی باشد:
" علم حتی نیمی از خود را به تو نخواهد داد، تا وقتیکه تو تمامت را تقدیم علم نکنی."
باید در راه کسب علم جدیت داشته باشیم، باید عزم و اراده قوی داشته باشیم.
إذا كنت ذا رأي فكن ذا عزيمة
فإن فساد الرأي أن تترددا