به نام خدا
سلام رفقای جان
خوش اومدید😍
مرسی که بازم اومدید تا دور هم کلی قصه رقم بزنیم.
بچه ها رمان جدیدمون یعنی ردپا
یه رمان با سبک اجتماعی، کمی فانتزی، و کمی هم شاده
دیگه گفتم بعد از عطش سوخته و اون همه سنگین بود غمش یکم بریم توی حال و هوای فانتزی و اروم و عاشقانه:)
فقط میدونید که من قصد داشتم برم که برم😅
منتها اون قدر پیام خوشگل ازتون داشتم که دلم نیومد
و البته خودمم نتونستم از نوشتن دل بکنم
اینکه تصمیم گرفتم بیایم خونه ی جدید🙃
و اینم بگم پارت گذاری ردپا تا تموم شدن عطش سوخته اصلا مشخص نیست روندش
و منظم هم نیست.
بعد از اتمام عطش سوخته و سبک ترشدن کار من اگه فرصت و موقعیت بود پارت گذاری و منظم اعلام میکنم.
پس همین الان بگم پارت گذاری منظم نیست😁
خب بریم یکم از ردپا بگیم
ردپا قصه ای در مورد دختر جوونی به اسم ملیکاست، که توی خانواده ی به شدت مذهبی و متوسط زندگی میکنه، و با یه سوتفاهم در مورد پسر همسایه زندگیش زیرورومیشه.... 🤔😍
امیدوارم بتونم اون طور که باید بنویسمش و همراهی تون و داشته باشم.😍
یکم زیادشیم پارتای اولو میزارم😍
یاعلی
سلام رفقای جان
خوش اومدید😍
مرسی که بازم اومدید تا دور هم کلی قصه رقم بزنیم.
بچه ها رمان جدیدمون یعنی ردپا
یه رمان با سبک اجتماعی، کمی فانتزی، و کمی هم شاده
دیگه گفتم بعد از عطش سوخته و اون همه سنگین بود غمش یکم بریم توی حال و هوای فانتزی و اروم و عاشقانه:)
فقط میدونید که من قصد داشتم برم که برم😅
منتها اون قدر پیام خوشگل ازتون داشتم که دلم نیومد
و البته خودمم نتونستم از نوشتن دل بکنم
اینکه تصمیم گرفتم بیایم خونه ی جدید🙃
و اینم بگم پارت گذاری ردپا تا تموم شدن عطش سوخته اصلا مشخص نیست روندش
و منظم هم نیست.
بعد از اتمام عطش سوخته و سبک ترشدن کار من اگه فرصت و موقعیت بود پارت گذاری و منظم اعلام میکنم.
پس همین الان بگم پارت گذاری منظم نیست😁
خب بریم یکم از ردپا بگیم
ردپا قصه ای در مورد دختر جوونی به اسم ملیکاست، که توی خانواده ی به شدت مذهبی و متوسط زندگی میکنه، و با یه سوتفاهم در مورد پسر همسایه زندگیش زیرورومیشه.... 🤔😍
امیدوارم بتونم اون طور که باید بنویسمش و همراهی تون و داشته باشم.😍
یکم زیادشیم پارتای اولو میزارم😍
یاعلی