🖌قصهی غصههای کوچه متروپل محمد حسین (آرمان) قیصرنژاد ۲۲ ساله و شاغل در فروتلندِ آبادان واقع در کوچه متروپل بود.
آرمان و خواهرش لنا اسفندماه ۱۴۰۰ فروتلند را افتتاح میکنند و وقتی خواهرش در جای دیگر مشغول بکار میشود، تصدی امورِ مغازه بر عهدهی آرمان میشود. آرمان مهندس معماری خوانده بود و فرزند دومِ خانواده و مجرد بود.
خواهر آرمان میگوید یک سال و نیم پیش آقای عبدالباقی از مسئلهدار بودنِ مجتمع باخبر شد و نظام مهندسی هشدار داده بود. ولی چون تبلیغاتشان را انجام داده بودند و ما هم دیدیم آقای عبدالباقی و برادرش هم در این محل مستقر شدند، از نظر ایمنی اطمینان پیدا کردیم. لوکیشنِ فروتلند از نبشِ کوچه متروپل مغازهی ششم است و یک مغازه با کافه مری فاصله دارد.
سمتِ چپِ فروتلند آقای ثامری مغازهی فلافل فروشی داشت و یک هفته قبل از این اتفاق از این محل جا به جا میشود.آرمان روز حادثه قرار نبود مغازه را باز کند چون هوا شدیداً خاکی بود ولی چون زبالههای روز گذشته در مغازه مانده بودند آرمان گفت ممکنه زبالهها فاسد و گند بزنند و باید به مغازه سربزنم
ارتباط با ما به آٔدرس زیر 👇👇
@amirdidvar202
👇join👇
@glodaregiam
آرمان و خواهرش لنا اسفندماه ۱۴۰۰ فروتلند را افتتاح میکنند و وقتی خواهرش در جای دیگر مشغول بکار میشود، تصدی امورِ مغازه بر عهدهی آرمان میشود. آرمان مهندس معماری خوانده بود و فرزند دومِ خانواده و مجرد بود.
خواهر آرمان میگوید یک سال و نیم پیش آقای عبدالباقی از مسئلهدار بودنِ مجتمع باخبر شد و نظام مهندسی هشدار داده بود. ولی چون تبلیغاتشان را انجام داده بودند و ما هم دیدیم آقای عبدالباقی و برادرش هم در این محل مستقر شدند، از نظر ایمنی اطمینان پیدا کردیم. لوکیشنِ فروتلند از نبشِ کوچه متروپل مغازهی ششم است و یک مغازه با کافه مری فاصله دارد.
سمتِ چپِ فروتلند آقای ثامری مغازهی فلافل فروشی داشت و یک هفته قبل از این اتفاق از این محل جا به جا میشود.آرمان روز حادثه قرار نبود مغازه را باز کند چون هوا شدیداً خاکی بود ولی چون زبالههای روز گذشته در مغازه مانده بودند آرمان گفت ممکنه زبالهها فاسد و گند بزنند و باید به مغازه سربزنم
ارتباط با ما به آٔدرس زیر 👇👇
@amirdidvar202
👇join👇
@glodaregiam