آخرین ضربرو زدم و با فشار داخلش خالی شدم ولی ادامه دادم تا اونم خالی شد آبش پاچید رو صورتم که گوشه لبمو لیس زدم و خودمو پرت کردم بغلش
اومد بغلم خوابید یکم بعد هزیوناشو میشنیدم

+ دنیل .....دنیل نرو ....نه نرو ‌...منو تنها نزار ....خواهش میکنم

بهش نگاه کردم با بغضی که ترکید گفتم

- تو چرا ناراحتی ؟ من باید ناراحت باشم منم عشقمو از دست دادم اونم نه یبار چند بار از دست دادمش ، اولین کسی که عاشقش شد من بودم ، اولین کسی که پس زد من بودم ، اولین کسی که دید یکی یکی برادراش دارن عاشقش میشن من بودم ، همه فکر میکنن تاثیر نفرینه ولی اینطور نی عشق من اینطور نبود من واقعا عاشقش بودم و هستم

اشکامو پاک کردم و.............