قلب غمگین من دیگه نمیتپه،تاریکی و بیخوابی های شبانه به من تحمیل شده،بدون توجه به ناامیدی هام،صبح ها بی تفاوت بیدار میشم،سوزش زخم هام بیش از حد تحملمه،آسیب هام بیش از حد تحملمه،شب های زیادی رو با نفرت داشتن از تو برای خودم مثل جهنم کردم،لطفا پیش من بمون،لطفا کنار من بمون،لطفا منی که دست هات رو نگه داشتم رو ترک نکن،اگر یه قدم ازم دور بشی مثل الان،من میتونم یه قدم به سمتت بیام جلو و این کافیه تا بهت برسم،هزار بار تو روز وجودتو بار ها مرور میکنم،حرفای بی رحمانه ای که تو به من زدی،اون نگاه یخ زده و حرف های سردت،تو به طرز باور نکردنی زیبا بودی،لطفا با من اینطور رفتار نکن،تو که من رو خوب میشناسی
•••
•••