https://t.me/IranGeoculture/41
سیاست انتقال حلقه آتش از پیرامون رژیم صهیونیستی به گرداگرد ایرانعراق، ترکیه، قطر و امارات تفاهمنامه همکاری در توسعه کریدور تجاری هند تا اروپا را امضا کردند.
این کریدور رقیب مسیرهای سوئز و رژیم غاصب صهیونیستی است.
همان طور که در بحث کریدور بصره به ترکیه دیده می شد، غرب قصد داشت که عراق و ترکیه را نیز به بازی کریدوری ایمک بیفزاید تا همه را در پیمان ابراهیم سهیم کرده باشد و ایران را بیش از پیش در شرایط فشار قرار دهد، از سوی دیگر با پروژه ی تورانی(زنگزور) حلقه ی آتش را از اطراف رژیم صهیونیستی بردارد و به دور ایران بکشد.
پس از پاسخ ایران به رژیم صهیونیستی در عملیات وعده صادق و گرفتاری های بیشمار رژیم صهیونیستی در غزه و منطقه، بازی آمریکا در زمینه ی مهار ایران در محور شرق جدی تر پیگیری می شود، علی الخصوص که رئیس جمهور ایران برای عقد قرارداد انتقال انرژی از طریق پاکستان به چین، به اسلام آباد سفر کرده که خود تهدیدی برای غرب است.
همه این پروژه ها از یکسو برای مهار ایران است و از سوی دیگر انداختن فاصله بین ایران و روسیه و چین.
امضای قرارداد کریدور بصره به ترکیه همزمان با قرارداد ایران و پاکستان برای انتقال انرژی از طریق پاکستان و چین نشان از سیاسی بودن این مسئله برای منصرف کردن ایران دارد، فشارها بر پاکستان از طریق تهدید تحریم هم در ادامه همین مسیر است.
از طرف دیگر مذاکراتی با ایران در جریان است تا ایران را از موضعی که گرفته منصرف کند.
اینجا ایران دو راه در پیش دارد.
۱: پذیرش برجامی جدید
که اتفاقا ایران را در مسیر خطری جدی تر قرار می دهد. چرا که درصورت همسویی ایران با غرب، نه تنها تغییری در معادلات منطقه ای رخ نخواهد داد، بلکه ایران با عدم اعتماد از سوی چین و روسیه مواجه می شود. و همین موجب فاصله گرفتن این دو قدرت از ایران خواهد شد و هم مناسبات امنیتی را تحت تاثیر قرار خواهد داد و هم بر وضعیت اقتصادی فعلی تاثیر منفی خواهد داشت به این علت که خریدار عمده نفت ما چین است.
درصورت توافق با غرب هم آن میزان نفتی که چین مشتری آن است را پوشش نخواهد داد.
ضمن آنکه فرصت برای غربی ها مهیا می شود که ایرانی تنها را پیش روی خود داشته باشند که خود خطری بالقوه است برای آینده منافع غرب، چه از حیث هسته ای و چه از حیث توان موشکی و نظامی رو به رشدش. پس ایرانی که دیگر همسو ندارد و در دست غرب است موقعیت خطرناکی برای ضربه پذیری خواهد داشت، غرب به هیچوجه چنین موقعیتی را از دست نمی دهد، چنانچه در توافق قبلی به محض براورده شدن منافع اش از توافق خارج شد، اینجا نیز به محض فاصله گرفتن ایران از کشورهای همسو(چین و روسیه) مورد حمله قرار خواهد گرفت و تهران و اصفهان از سوی رژیم صهیونیستی آماج حمله قرار خواهند گرفت، هم غرب دستان خونی اش پنهان می ماند هم رژیم صهیونیستی به خواسته هایش می رسد.
۲:اما اگر توافقی با غرب صورت نگیرد و
ایران بر موضعش بماند و قفقاز را با هر فشاری(سخت یا نرم) مهار کند در بلند مدت این توافقات پایایی نخواهند داشت. ضمن آنکه کریدور جنوب به شمال همچنان وجود دارد. بسته به میزان بستر سازی ایران این کریدور میتواند کریدور ایمک را تضعیف کند. ضمن آنکه با کاهش توان غرب این امر نیز تشدید می شود. و ایران قدرتمندتر جدای از کریدور جنوب به شمال ، هند را ناگزیر به همکاری می کند.
توافق اتفاقا شرایط ایران را بدتر خواهد کرد، همپیمانانش ( چین و روسیه) نیز دیگر در کنارش نخواهند ایستاد و این شرایط فرصت ویژه به غرب می دهد و آنها تهران را مهار خواهند کرد.
پیشتر هم این مهم را گوشزد کردم.
توافق کردن خود رفتن به کام مرگ است، کسی هم برای کمک نخواهد آمد.
این را هم باید گفت که همزمانی این مسئله با توافق با پاکستان برای انتقال گاز به چین جنبه ی سیاسی چنین توافقی را تشدید میکند.
به پاکستان هم فشار می آورند که در صورت ایجاد خط لوله انتقال گاز تحریم خواهد شد.
این مهم نشان می دهد که پا روی گلوی غربی هاست، و این تلاشها برای منصرف کردن ایران از ادامه بازی است. اما انصراف ایران ایجاد خطر جدی تر در تهران و اصفهان را در پی خواهد داشت.
پاکستان اگر پیش. قدم نشود آن وقت باید خطر امنیتی همسایگی اش با چین را به جان بخرد.
درست است که امریکا بر پاکستان فشار می آورد، و آمریکا توان بازی های سیاسی در پاکستان دارد ، اما امریکا مرزی با پاکستان ندارد، ولی چین دارد.
مطمئنا ایران در غرب ترکیه(کردستانات و شیعیان ترکیه) و در عراق برگهایی برای بازی دارد.
غزه هم پابرجاست، اگر دو کشوری پذیرفته شود و ایران محور کردستانات و سوریه را فعال کند حتی اگر حماس هم چرخش کند، بازی در دست ایران خواهد بود.
https://t.me/IranGeoculture