کنترل فکر و رفتار از راه دور http://www.mindcontrol.ir

Dr Katherine Horton describes what happens to the victims of the intelligence agencies:
دکتر کاترین هورتون توضیح می دهد سازمان های اطلاعاتی چه بلاهایی بر سر قربانیان می آورند:

How they are ganged up on,
چگونه گروهی قربانی را مورد تعرض قرار می دهند

How their human rights are stripped,
چگونه حق و حقوق بشری وی را نقض می کنند

How their career, health as well as their psychological, social, financial and neurological integrity is systematically destroyed in a premeditated fashion.
چگونه شغل، سلامت فیزیکی و روانی، اجتماعی، مالی و عصبی قربانیان به صورت منظم و برنامه ریزی شده، تخریب می کنند.

- Gang stalking
حملات گروهی

- Psychological torture
شکنجه های روحی و روانی

- Break-ins
تعرض به محل زندگی قربانی

- Vandalism
خرابکاری و صدمه به اموال

- smear campaigns
ترور شخصیت

- microwave weapon attacks
حمله به وسیله امواج مایکروویو

- Torture
شکنجه های بدنی

- Sexual assaults
اذیت و آزارهای جنسی

- Voice-to-skull sound
صدا در مغز

- Brain-interference attacks
اختلال در کارکرد مغز

- Remote neural monitoring
نظارت برکارکرد نرون ها از راه دور

- Brain-interference from a supercomputer
مرتبط کردن مغز قربانی با سوپر کامپیوتر برای خواندن مغز او (بسیار دردناک است)

- forced speech
از او مانند میکروفن استفاده کردن (هرچه آنها می گویند قربانی با صدای خودش تکرار می کند)

- Remote control of body parts
کنترل اعضای بدن قربانی (مانند چشمان وی که بتوانند جاهای مختلف را از چشمان وی ببینند و یا به دیگران علامت دهند)

- Remote control of emotions
کنترل احساسات قربانی

- Remote control of thoughts
القاء افکار به قربانی

- Non-consentual implants
ایمپلنت های ناخواسته در بدن قربانی مانند زمانی که به دندانپزشک برای عصب کشی می رود و یا باید جراحی گردد، حتی وی را می توانند بیهوش و ایمپلنت را در منزل وارد بدنش سازند

- Infections
مبتلا کردن قربانی به بیماری ها و عفونت ها

و خیلی کارهای دیگر که موجب درآمد برای گروه می شود مانند:
آزمایشات شمرون (شیمیایی، میکروبی، رادیو اکتیو و نانو ذرات) برای شرکت های داروی و نظامی و غیره
کارآموزی نفرات جدید بر روی قربانیان
شرط بندی بر روی قربانیان
به نمایش آوردن قربانیان در دارک وب
و حتی فروش اعضای بدن قربانیان
https://www.youtube.com/watch?v=2skcVt7ouHY&feature=youtu.be

ادامه ...

نتایج آزمایش میلگرم:
قبل از انجام آزمایش، میلگرم هم از دانشجویان سال بالایی ییل و هم از همکارانش نظرسنجی کرد و از آنها خواست که پیشبینی کنند، چند درصد افراد مورد آزمایش، به درجه شوک‌های بالا و خطرناک می‌رسند، اکثریت افرادی که نظرشان خواسته شد، معتقد بودند که افراد بسیار کمی حاضر می‌شوند، شوک‌های با درجه بالا بدهند. شاید شما هم اگر بار اول شرح چنین آزمایشی را می‌شنیدید، نظر مشابهی می‌داشتید.

اما در کمال تعجب ۲۶ نفر از ۴۰ نفر فرد مورد آزمایش یعنی ۶۵ درصد سوژه‌ها، به شوک‌های بالای ۴۵۰ ولتی رسیدند! تنها یک شرکت‌کننده قبل از رسیدن درجه شوک به ۳۰۰ ولت آزمایش را متوقف کرد. البته عده زیادی کار به صورت موقت متوقف کردند و حتی صحبت از برگرداندن مبلغی کردند که برای شرکت در آزمایش به آنها داده شده بود، اما عملا بیشتر آنها به کار خود ادامه دادند.

شاید تصور کنید که یک آزمایش چیزی را ثابت نمی‌کند، اما بعدها میلگرم این آزمایش را در جاهای دیگری با اندک تفاوت‌هایی انجام داد و به نتایج مشابهی رسید. یک متاآنالیز که توسط یک دانشمند همکار میلگرم، انجام شد نشان داد که درصد افرادی که به شوک‌های درجه بالا رسیدند، تقریبا ثابت و در حد ۶۱ تا ۶۶ درصد است.

نکته جانبی جالب دیگر در این سری آزمایشات این بود که هیچ یک از شرکت‌کنندگان، حتی آنهایی که آزمایش را ترک کردند، اصرار یا پیشنهادی بر موقوف شدن خود آزمایش مطرح نکردند و به علاوه هیچ یک اتاقشان را برای کنترل کردن سلامتی یاگیرنده ترک نکردند!

میلگرم مدت ها درباره آزمایشش در روزنامه ها حرف زد و مصاحبه کرد.او می گفت :
قدرت مطلق، فساد مطلق می آورد.

آزمایش دکتر استنلی میلگرم

استنلی میلگرم در ژوئیه ۱۹۶۳ یک آگهی در روزنامه های امریکا به چاپ رساند و از داوطلبانی که می خواستند قدرت حافظه خود را آزمایش کنند، خواست تا آخر هفته به آزمایشگاه او بیایند. در این آگهی امده بود که این آزمایش بیشتر از یک ساعت وقت آن ها را نمی گیرد و به هر داوطلب ۵ دلار دستمزد داده می شود.
روز مقرر نزدیک به صد نفر مقابل آزمایشگاه میلگرم صف کشیدند. دکتر میلگرم نگاهی به جمعیت انبوه انداخت. . . آدم ها از بیست تا پنجاه ساله خودشان را به آنجا رسانده بودند. قسمت اول نقشه اش درست از آب در آمده بود.

بعد دکتر، آن ها را یکی یکی به اتاق آزمایش برد. به آن ها گفت که برنامه آزمایش کمی تغییر کرده و آن ها می خواهند میزان تاثیر تنبیه بر یادگیری را اندازه گیری کنند. خودش پشت میزی نشست و از داوطلبی میخواست پشت دستگاهی شوک الکتریکی بنشیند تا به شخص دیگری که در اطاق دیگر به صندلی بسته شده بود شوک وارد کند.

این آزمایش در جولای سال ۱۹۶۱، ‌درست سه ماه بعد از شروع دادگاه آیشمن -جنایتکار نازی- به انجام رسید. میلگرم می‌خواست به این سؤال بغرنج آن سال‌ها پاسخ بدهد: آیا آیشمن و میلیون‌ها آلمانی دیگر تنها از دستورات پیروی می‌کردند یا می‌توانیم آنها را همدست بدانیم؟ چگونه یک شهروند عادی تنها با اطاعت از دستورات مافوقش به موجودی متفاوت تبدیل می‌شود؟

نحوه انجام آزمایش:
به کسانی که داوطلب آزمایش میلگرم می‌شدند، گفته می‌شد که هدف از آزمایش، تحقیق در مود حافظه و یادگیری در شرایط متفاوت است و به آنها چیزی در مورد هدف واقعی آزمایش گفته نمی‌شد.

هر شخص داوطلب به اتاقی برده می‌شد که در آن فردی حضور داشت که خود را دانشمند محقق طرح جا می‌زد، در اتاق دیگری که با یک دیوار حائل از آنها جدا می‌شد، شخص دیگری بود (یادگیرنده) که تظاهر می‌شد، شخصی است که آزمایش‌های مربوط به یادگیری بر روی او در حال انجام است.

نحوه انجام تست به این صورت بود که سوژه اصلی آزمایش باید یک سری کلمات جفتی را از روی کاغذ می‌خواند، ‌مثلا: دیوار-پرنده، قرمز-دیروز، دانش-آب. سپس سوژه آزمایش باید حافظه یادگیرنده را با گفتن کلمه نخست هر جفت کلمه تست می‌کرد و از یادگیرنده می‌خواست که از بین ۴ گزینه، جفت صحیح را انتخاب کند. مثلا بعد از شنیدن کلمه دانش، باید می‌گفت: آب.

در صورتی که یادگیرنده پاسخ نادرست می‌داد، سوژه آزمایش موظف بود که با فشار دادن یک دکمه به یادگیرنده شوک الکتریکی وارد کند و اگر اشتباه یادگیرنده تکرار می‌شد، سوژه می‌بایست ۱۵ ولت بر شدت شوک می‌افزود و این کار را ادامه می‌داد!

البته در این آزمایش واقعا خبری از شوک نبود! از قبل صداهای ناله‌ای متناسب با هر درجه شوک، روی نوار ضبط شده بود و همزمان با هر شوکی که معلم می‌داد، صدایی متناسب با درجه شوک پخش می‌شد.

برای دراماتیک کردن این آزمایش به سوژه قبل از آغاز آزمایش گفته می‌شد که یادگیرنده ناراحتی قلبی دارد! در ضمن وقتی درجه شوک خیلی زیاد می‌شد، کسی که نقش یادگیرنده را بازی می‌کرد باید به دیوار حائل بین اتاق سوژه و خودش باید می‌کوبید و در صورتی که افزایش درجه شوک ادامه می‌یافت، برای تظاهر به ناراحتی شدید فرد یادگیرنده، همه صداها قطع می‌شد!

پیداست که بسیاری از شرکت‌کنندگان وقتی درجه شوک بالا می‌رفت، نگران می‌شدند. بعضی‌ها وقتی شوک به ۱۳۵ ولت می‌رسید، کار را متوقف می‌کردند و در مورد هدف آزمایش سؤال می‌پرسیدند اما وقتی به آنها گفته می‌شد که مسئولیتی متوجه آنها نخواهد شد، بیشتر آنها به کارشان ادامه می‌دادند! تعداد کمی هم وقتی صدای ناله‌های یادگیرنده‌ها را می‌شنیدند، خنده عصبی می‌کردند و علایم تنش از خود بروز می‌دادند.

اگر سوژه‌ها می‌خواستند دست از کار بکشند به آنها نظیر این جملات گفته می‌شد: لطفا ادامه بدهید – آزمایش به عدم توقف شما نیاز داد – شما انتخاب دیگری ندارید و باید ادامه بدهید – کاملا ضروری است که ادامه بدهید.

با این همه چنانچه با همه این تاکیدات، باز هم سوژه‌ها سعی در توقف کار داشتند، آزمایش متوقف می‌شد. در غیر این صورت تا رسیدن ولتاژ به ۴۵۰ ولت آزمایش ادامه داده می‌شد...

ادامه را بخوانید 👇

ما را مثل عقرب بار آورده اند؛ مثل عقرب!
ما مردم صبح که سر از بالین ورمی داریم تا شب که سر مرگمان را می گذاریم، مدام همدیگر را می گزیم. بخیلیم؛ بخیل! خوشمان می آید که سر راه دیگران سنگ بیندازیم؛ خوشمان می آید که دیگران را خوار و فلج ببینیم.

اگر دیگری یک لقمه نان داشته باشد که سق بزند، مثل این است که گوشت تن ما را می جود. تنگ نظریم ما مردم. تنگ نظر و بخیل. بخیل و بدخواه. وقتی می بینیم دیگری سر گرسنه زمین می گذارد، انگار خیال ما راحت تر است. وقتی می بینیم کسی محتاج است، اگر هم به او کمک کنیم، باز هم مایه خاطر جمعی ما هست. انگار که از سرپا بودن همدیگر بیم داریم!

📕 کلیدر
✍🏻 #محمود_دولت_آبادی

دلیل علمی اختلالات خواب در اثر استفاده از تلفن موبایل

در هنگامی که شما از گوشی هوشمند خود استفاده می‌نمایید به نمایشگر آن نگاه می‌کنید. نور زمینه این نمایشگرها از نوع مصنوعی است و با توجه به اینکه بدن ما بر روی کره زمین با نور خورشید و شرایط شب و روز ساعت داخلی خود را تنظیم می‌کند، استفاده بیش از حد از نور مصنوعی نتیجه تغییر این ساعت در شناخت الگوی روز و شب توسط بدن را دارد.

بدن ما به نحوی کار می‌کند که همه سلول‌ها و بافت‌های بدن میزان انرژی مصرفی و نحوه فعالیت خود را نیز با این ساعت تنظیم کنند. منبع ورودی عوامل تنظیم کننده این ساعت نیز نور ورودی به شبکیه چشم است. در واقع سلول‌های سطح شبکیه به نور محیط وابسته هستند ولی تصویری از محیط به مغز ارسال نمی‌کنند و تنها تنظیم کننده ساعت داخلی برای فعالیت مغز که فرمان‌دهنده به دیگر بخش‌هاست می‌باشند.

در این حالت پروتئینی با نام ملانوپسین که داخل این سلول‌ها وجود دارد با در معرض نور قرار گرفتن و با توجه به درجه گرمای نور محیط، تغییر وضعیت داده و همین تغییر وضعیت باعث ارسال سیگنال‌هایی به مغز کاربر می‌شود. تغییر الگوی دریافت نور از محیط در نهایت به تغییر سیگنال‌هایی که با تغییرات حجم این پروتئین در شبکیه است انجامیده و الگوی لازم برای فعالیت، خواب و استراحت بدن را دستخوش تغییرات می‌کند.

البته دسته دومی از پروتئین‌ها با نام ارستین نیز در شبکیه وجود دارند که وظیفه پشتیبانی از ملانوسین را برعهده دارند و با تحلیل رفتن سلول‌های ملانوسین وارد کار شده و عملیات دریافت و تشخیص نور محیط را انجام می‌دهند.

به هر حال نگاه کردن و خیره شدن به نور صفحه نمایش در ساعات مختلف روز در حالتی که بدون مدیریت و نامناسب باشد، می‌تواند مضراتی که در بالا به آنها اشاره کردیم را به همراه داشته باشد. البته در ادامه نتیجه این تحقیقات به این مورد هم اشاره شده است که این مورد برای برگشت به حالت عادی به زمان زیادی نیاز ندارد و می‌توان با تغییر عادات خواب ظرف چند ماه بدن را به حالت عادی بازگردانده و بسیاری از مشکلات را حل کند.

تاریخ این مقاله به سال 1971 بر می گردد
زمانی که هنوز تلفن ها صفحه چرخان داشت و هر کسی تلفن نداشت

میکروفونی ساخته شد که به دندان وصل می شود و می تواند صداهای غواصان را از درون ماسک و اعماق آب انتقال دهد

زمانی که قربانیان کنترل اذهان و رفتار به پزشک مراجعه می کنند و می گویند ما صدا می شنویم که کسی دیگری نمی شنود
سریعا به آنها انگ جنون و بیمار روانی می زنند
آیا تکنولوژی چنین دستگاه هایی موجود نیست؟


یک میکروفن تماس پیزوالکتریک با تماس دندانه دار (شتاب سنج) برای بررسی عملکرد آن در ماسک های غواصی برای جو های عمیق آب زیرزمینی توسعه یافته است. پهنای باند 10 کیلوهرتز برای تطبیق طیف بیان هلیم مورد نیاز است. تحقیقات مربوط به ویژگی انتقال ساختار دندان ساخته شده است. این میکروفون، گفتار قابل فهم در ماسک را بدون مقایسۀ پاسخ ارائه می دهد، و دارای عملکرد ضدضربه خوبی است. مشکلات مربوط به فاکتورهای انسانی در ارتباط با نصب و استفاده از میکروفون وجود دارد.

نویسنده: بروونز، آستین ج.
Affiliation: مرکز فن آوری پیشرفته، Inc.، Box 6144، Dallas، TX
JAES جلد 19 شماره 1 ص 41-45؛ ژانویه 1971
تاریخ انتشار: 1 ژانویه 1971 واردات به BibTeX
http://www.aes.org/e-lib/browse.cfm؟elib=2208