🔸«کَربَلائی» و کاربُردِ تازهاش
🔹جویا جهانبخش
🔺«کَربَلائی / کَربَلایی» ـ چُنان که هَمه میدانیم ـ یَعنی: مَنسوب به کَربَلاء. نمونه را، "أَهل کَربَلاء، باشَندۀ کَربَلاء" را «کَربَلائی» میگویَند. ساخته و پرداختۀ کَربَلاء یا رَهآوَردِ کَربَلاء را نیز «کَربَلائی» میگویَند (مَثَلًا: "این مُهر و جانَماز کَربَلائی است").
هَمچُنین کَسی را که به زیارَتِ کَربَلایِ مُعَلّیٰ رَفته باشَد، «کَربَلائی» میگویَند؛ چُنان که کَسی را که به زیارَتِ مَشهَدِ رَضَوی مُشَرَّف شُده باشَد، «مَشهَدی» میگویَند. دو لَقَبِ «مَشهَدی» و «کَربَلائی» دَر زَمانِ قَدیم که سَفَرهایِ زیارَتی آسان دَست نَمیداد و اَندَک۟شُمار بودَند کَسانی از تودهها که بتوانَند بدین زیارَتها مُشَرَّف شَوَند، وَجاهَت و اِعتِباری ویژه داشت.
بَر پایۀ هَمین وَجاهَت و اِحتِرام نیز بود که روستائیان و عامّۀ مَردُم به هَنگامِ مُخاطَبَت کَسانی را که نَمیشناختَند با هَمین لَقَبِ مَوَدَّتآمیزِ «کَربَلائی» (یا دَر تَعبیرِ عامیانه: «کَب۟لای») صدا میزَدَند؛ کَما این که دَر زمانِ ما صِرفًا جهَتِ احترام و بدونِ اِطِّلاع از مَراتِبِ تَحصیلی، موقعِ صدا زَدَنِ مُشتَری دَر بَقّالی و نانوائی و سَلمانی میگویَند: دُکتُر! یا: مُهَندِس! (و طُرفه این که وَقتی کَسی توضیح میدِهَد که مَن دُکتُر یا مُهَندِس نیستَم؛ لَب۟گَزه میرَوَند و میگویَند: نَفَرمایید! شُما برایِ ما "دُکتُر"ید! ... یا ....!!!!)
دَر قَدیم «کَربَلائی» نامِ نوعی پارچۀ خَط۟دار هَم بوده است که ذِکرش دَر شِعرهایِ عَهدِ صَفَوی هَست.
باری، واژۀ «کَربَلائی» یک کاربُردِ نِسبَةً تازه هَم یافته است؛ و آن، اِستِعمالِ کَلِمۀ «کَربَلائی» است به مَثابَتِ لَقَبِ تَشریفیِ مَدّاحان.
بَر رویِ پَردهها و بَرگههایِ تَبلیغیِ مَجالِسِ عَزاداریِ دینی و خُصوصًا سوک۟واریهایِ دو ماهِ مُحَرَّم و صَفَر، نامهایِ سُخَنرانان را که پیشتر بیشتَر با أَلقابی چون "حُجَّةالإِسلام" (وَ أَحیانًا ـ دَر حَقِّ بَعضِ مَشاهیرِ خُطَبا ـ: "اُستاد" و "خَطیبِ دانِشمَند") مینوشتَند، این روزها غالِبًا به ریختِ "حُجَّةالإِسلام دکتر" و یا تَنها "دکتر" (که گویا بَعضِ حُجَج این لَقَب را دوست۟تَر دارَند) مینویسَند. وان۟گَهی، مَدّاحانِ مَجلِس را که أَغلَب نیز دَر سالهایِ أَخیر به یُم۟نِ تَسهیلِ إِمکاناتِ سَفَر به عِراق، سَعادَتِ زیارَتِ عَتَبات یافتهاند، به مُناسَبَتِ هَمین تَشَرُّف به کَربَلایِ مُعَلّیٰ، با لَقَبِ «کَربَلائی» مُعَرِّفی میکُنَند و اِنگاری بِناست این کاربُردِ تازۀ لَقَبِ «کَربَلائی» دَر حَقِّ مَدّاحان، تَداعیٖگَرِ نوعی "پیوَندِ روحانی" و مُناسَبَتِ مَلَکوتی باشَد میانِ ایشان و دَستگاهِ مَعنَویِ سالارِ شَهیدان ـ عَلَی۟هِ السَّلام.
به هَر روی۟، نامِ «کَربَلاء» با خاطِرۀ تابناکِ إِمام حُسَین ـ عَلَی۟هِ السَّلام ـ پی۟وَند خورده است؛ و زین رو، لَقَبِ «کَربَلائی»، لَقَبِ مَعنَویِ فَرخُندهای است که أَهلِ دیانَت آن را اَرج مینِهَند. آرزو میبَریم حُرمَتِ جَلالَتِ آن دَر گُفتار و کِردارِ هَمۀ آنان که بدین لَقَب بازخوانده میشَوَند، پاس داشته شَوَد.
لینک یادداشت: 👇
http://yadegarestan.kateban.com/post/3780
@Kateban
🔹جویا جهانبخش
🔺«کَربَلائی / کَربَلایی» ـ چُنان که هَمه میدانیم ـ یَعنی: مَنسوب به کَربَلاء. نمونه را، "أَهل کَربَلاء، باشَندۀ کَربَلاء" را «کَربَلائی» میگویَند. ساخته و پرداختۀ کَربَلاء یا رَهآوَردِ کَربَلاء را نیز «کَربَلائی» میگویَند (مَثَلًا: "این مُهر و جانَماز کَربَلائی است").
هَمچُنین کَسی را که به زیارَتِ کَربَلایِ مُعَلّیٰ رَفته باشَد، «کَربَلائی» میگویَند؛ چُنان که کَسی را که به زیارَتِ مَشهَدِ رَضَوی مُشَرَّف شُده باشَد، «مَشهَدی» میگویَند. دو لَقَبِ «مَشهَدی» و «کَربَلائی» دَر زَمانِ قَدیم که سَفَرهایِ زیارَتی آسان دَست نَمیداد و اَندَک۟شُمار بودَند کَسانی از تودهها که بتوانَند بدین زیارَتها مُشَرَّف شَوَند، وَجاهَت و اِعتِباری ویژه داشت.
بَر پایۀ هَمین وَجاهَت و اِحتِرام نیز بود که روستائیان و عامّۀ مَردُم به هَنگامِ مُخاطَبَت کَسانی را که نَمیشناختَند با هَمین لَقَبِ مَوَدَّتآمیزِ «کَربَلائی» (یا دَر تَعبیرِ عامیانه: «کَب۟لای») صدا میزَدَند؛ کَما این که دَر زمانِ ما صِرفًا جهَتِ احترام و بدونِ اِطِّلاع از مَراتِبِ تَحصیلی، موقعِ صدا زَدَنِ مُشتَری دَر بَقّالی و نانوائی و سَلمانی میگویَند: دُکتُر! یا: مُهَندِس! (و طُرفه این که وَقتی کَسی توضیح میدِهَد که مَن دُکتُر یا مُهَندِس نیستَم؛ لَب۟گَزه میرَوَند و میگویَند: نَفَرمایید! شُما برایِ ما "دُکتُر"ید! ... یا ....!!!!)
دَر قَدیم «کَربَلائی» نامِ نوعی پارچۀ خَط۟دار هَم بوده است که ذِکرش دَر شِعرهایِ عَهدِ صَفَوی هَست.
باری، واژۀ «کَربَلائی» یک کاربُردِ نِسبَةً تازه هَم یافته است؛ و آن، اِستِعمالِ کَلِمۀ «کَربَلائی» است به مَثابَتِ لَقَبِ تَشریفیِ مَدّاحان.
بَر رویِ پَردهها و بَرگههایِ تَبلیغیِ مَجالِسِ عَزاداریِ دینی و خُصوصًا سوک۟واریهایِ دو ماهِ مُحَرَّم و صَفَر، نامهایِ سُخَنرانان را که پیشتر بیشتَر با أَلقابی چون "حُجَّةالإِسلام" (وَ أَحیانًا ـ دَر حَقِّ بَعضِ مَشاهیرِ خُطَبا ـ: "اُستاد" و "خَطیبِ دانِشمَند") مینوشتَند، این روزها غالِبًا به ریختِ "حُجَّةالإِسلام دکتر" و یا تَنها "دکتر" (که گویا بَعضِ حُجَج این لَقَب را دوست۟تَر دارَند) مینویسَند. وان۟گَهی، مَدّاحانِ مَجلِس را که أَغلَب نیز دَر سالهایِ أَخیر به یُم۟نِ تَسهیلِ إِمکاناتِ سَفَر به عِراق، سَعادَتِ زیارَتِ عَتَبات یافتهاند، به مُناسَبَتِ هَمین تَشَرُّف به کَربَلایِ مُعَلّیٰ، با لَقَبِ «کَربَلائی» مُعَرِّفی میکُنَند و اِنگاری بِناست این کاربُردِ تازۀ لَقَبِ «کَربَلائی» دَر حَقِّ مَدّاحان، تَداعیٖگَرِ نوعی "پیوَندِ روحانی" و مُناسَبَتِ مَلَکوتی باشَد میانِ ایشان و دَستگاهِ مَعنَویِ سالارِ شَهیدان ـ عَلَی۟هِ السَّلام.
به هَر روی۟، نامِ «کَربَلاء» با خاطِرۀ تابناکِ إِمام حُسَین ـ عَلَی۟هِ السَّلام ـ پی۟وَند خورده است؛ و زین رو، لَقَبِ «کَربَلائی»، لَقَبِ مَعنَویِ فَرخُندهای است که أَهلِ دیانَت آن را اَرج مینِهَند. آرزو میبَریم حُرمَتِ جَلالَتِ آن دَر گُفتار و کِردارِ هَمۀ آنان که بدین لَقَب بازخوانده میشَوَند، پاس داشته شَوَد.
لینک یادداشت: 👇
http://yadegarestan.kateban.com/post/3780
@Kateban