بچه بودیم بابام حلقهی ازدواج مادرم رو بخاطر مشکلات مالی فروخت.
من و داداشام خیلی ناراحت شدیم واسه همین یه سال تمام هرچی تونستیم پول جمع کردیم و رفتیم یه حلقه خریدیم تا بابام به مامانم بده.
وقتی دادیم بهش از ذوق زد زیر گریه، کلی تشکر کرد و برد فروخت باهاش اجاره خونه رو داد 😐😂😂
من و داداشام خیلی ناراحت شدیم واسه همین یه سال تمام هرچی تونستیم پول جمع کردیم و رفتیم یه حلقه خریدیم تا بابام به مامانم بده.
وقتی دادیم بهش از ذوق زد زیر گریه، کلی تشکر کرد و برد فروخت باهاش اجاره خونه رو داد 😐😂😂