نقطه ویرگول؛ dan repost
نوشته بود:
[ کسی را آنچنان دوست داری که برایش بجنگی؟!]
گفتم:
[از جنگ ها برگشته ام، با زخم ها و موی سپید و یاد گرفته ام که صبور باشم و به تماشا، قانع.]
[ کسی را آنچنان دوست داری که برایش بجنگی؟!]
گفتم:
[از جنگ ها برگشته ام، با زخم ها و موی سپید و یاد گرفته ام که صبور باشم و به تماشا، قانع.]