m.motaharnia kashani


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


آنانی که به باریخ می اندیشند؛ تاریخ ساز می شوند. سیمرغ طلایی پرو بالی است كه چون من ...داردسر پرواز/
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/مهدی_مطهرنیا

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


@attachbot dan repost
✨🌟✨بخش های از کتاب رساله ایی در باب#آینده#آزاداندیشی بر این باوریم که «آزادی اندیشه تنها موجودیتی است که دربند کشیدنی نیست. می‌توانی دهان‌ها را بدوزی. چشمان پرسشگر را کور کنی. دستان را ببندی. پاها را قطع کنی... اما نمی‌توانی اندیشه و پرواز آن در سپهر آزادی‌اش را به بند کشی». بله ممکن است آدمیان از روی ضعف انسانی، در برابر دیگران کرنش کنند؛ ولی کرنش در برابر دیگران به‌ضرورت، به معنای پذیرش ذهنی و تأیید اندیشگی آنان نیست. می‌توان جسم آدمیان را به کُرنش واداشت، ولی ضرورتاً با کرنش جسمی آنان نمی‌توان تعظیم ذهنی آنان را تضمین کرد.
رمز پایداری هر اجتماعی، درگرو حیات فکری آن جامعه است. رمز ماندگاری هر حکومتی نیز درگرو حمایت عمومی مردمی از بقای آن سازه‌ی سیاسی است. تا جامعه به حیات فکری پویا دست نیابد، از زندگی راستین و حیاتی پرنشاط برخوردار نخواهد بود. بدین‌سان، اندیشه‌ورزی و تفکر، ضرورت حیات انسانی جامعه‌ها و بشری است. اندیشمندان عالم، متفکران و طلایه‌داران حرکت‌های انسانی و اصلاحی، بیش از هر چیز باید به اندیشاندن و به اندیشه واداشتن جامعه بپردازند. شیوه‌ها و اسلوب‌های اندیشه‌ورز سودمند و کارآمد را در پیشِ دید نسل‌ها بگذارند و پرورش خردها و استعدادها را وجهه همت خویش سازند و با نگارش، گفتار و میدان دادن به فشارهای واقعی و «واقعیت‌های موازی» و «حیات واقعی انسان»، پویایی حیات فکری جامعه را تأمین¬کنند. جامعه‌ی بی‌اندیشه‌ی دچارِ جمود که در جهت خلاقیت، ابتکار و بازجستن بهترین راه‌ها برای زندگی حرکت نمی‌کند و بر آن نیست که در آزاداندیشی سرمایه‌گذاری و به پرداختن هزینه‌های آن روی آورد؛ به‌زودی دستخوش مرگ و فنا خواهدشد. #مطهرنیا #باریخ #آینده #آزاد-اندیشی https://t.me/Mmotaharnia


@attachbot dan repost
✨🌟✨#دام-چاله Trap Holes اصطلاحی است که برای بیان گزاره های ذهنی و نظری مانع بهره برداری از چالش ها ؛ به عنوان یک فرصت، نه تهدید؛ برگزیده ام . یکی از بزرگترین دام چاله های موجود در برابر توسعه پای پویای ایران در هماره ی #زمان و #زمانه ی بعد از پذیرش اسلام که توسط بعضی از گرایش های خام و دارای شخصیت والدین محورانه، بر اندیشه ی ایرانیان و پیام گیران؛ نه پیام اندیشانِ ایشان حاکم شده است، تقابل فرهنگ ایرانی با آیین اسلامی است. این همان شکاف تاریخی پان ایرانیسم و پان اسلامیسم را به وجود آورده و تشدید کننده شکاف پان مدرنیستی - پان ها به قرینه لفظی افزوده آمده است - شده است. مردم #ایران-عزیز تا کی باید در این دام جاله ها فرو افتند. بسی رنج آور است که در ایام خاطره انگیز نوروز باستانی #مردم #فرهنگ و #تمدنی هزاره ای نتوانند خاطره های پرافتخار فرهنگ و تمدن خود را مرور نکنند. چگونه می خواهیم کارکرد زیر سیستم فرهنگی یعنی حفظ و حدت و انسجام #ملی را در این آشفته بازار تقابل های کور، در جامعه ملی تضمین نماییم. #تیشه-به ریشه نزنیم . #مطهرنیا #باریخ #دام-چاله#فرهنگ#تمدن https://t.me/Mmotaharnia


@attachbot dan repost
💥💥💥معرفی یک کتاب
هنر تحریم: نمایش از یک صحنه میدانی
تحریم های اقتصادی یک ابزار غیر نظامی است در که توسط دولت ها نظر گرفته شده است؛ و مورد استفاده قرار می گیرد تا تجویز های خود را به سایر دولت ها، اشخاص و افراد تحمیل کنند. با این حال، در حالی که تحریم ها به صورت یک ابزار سیاست خارجی به طور فزاینده ای مورد استفاده قرار می گیرند، اگر بدون استراتژی روشن و واکنشی به طبیعت و تغییر رفتار هدف، برگزیده شوند، بی فایده خواهند بود. ریچارد نفوو"Nephew" در هنر تحریم ها چارچوب عملی بسیار متمرکزی را ارائه می دهد که نه تنها بر طراحی تحریم تمرکز دارد، بل برای اثربخشی تحریم ها به آن نیاز است. در اینجا آنچه مهم است، این است که چگونه باید تصمیم بگیریم که تحریم ها به حداکثر اثربخشی دست یابند و چگونگی بهبود آنها در مسیر اقدام عملیاتی شود.
ریچارد در کتاب هنر تحریم، دستورالعمل هایی برای تفسیر پاسخ های هدف به تحریم ها به عنوان یکی از شرکت کننده های اصلی در طراحی و اجرای تحریم ها بر ایران متمرکز می شود. وی تحریم ها را بر اساس دو عامل مهم:
1- میزان اثر
2- ضمانت اجرا
دنبال کرده است است. کارآیی تحریم ها شامل استفاده از اثر درد تحریم در برابر یک هدف است، اما اهداف ممکن است قاطعانه در برابر مقاومت، تحمل یا غلبه بر این درد قرار گیرند. درک تاثیر متقابل درد و حل و فصل، استفاده از تحریم ها به طور موفقیت آمیز و انسانی در دیدگاه او مهم است. با توجه به این دو متغیر کلیدی و اینکه چگونه آنها در طول دوره رژیم تحریم تغییر می کنند، سیاست گذاران می توانند در تعیین وقت مداخلات دیپلماتیک موفق شوند یا زمانی که افزایش ضروری است. نفوو با تمرکز بر درس های تحریم ها در مورد ایران و عراق، سیاستمداران را با راهنمای عملی در مورد چگونگی کالیبراسیون – درجه بندی کردن - اثر درد تحریم ها، و اندازه گیری عزت نفس در خدمت رژیم های تحریم قوی و موفقیت آمیز ارائه می دهد. 🌟🌟🌟https://www.goodreads.com/book/show/34889190-the-art-of-sanctions

The Art of Sanctions: A View from the Field by Richard Nephew
The Art of Sanctions has 3 ratings and 2 reviews. Joseph said: The Art of Sanctions: A View from the Field by Richard Nephew is the study of sanctions as... #مطهرنیا // https://t.me/Mmotaharnia


@attachbot dan repost
✨✨✨- يادداشت هاي يك باريخ شناس
***************************************
#تقويم جان و جهانم به هم ريخته است . زمانه را به شش گستره تقسيم كرده ام،:
١-زمانه هسته اي؛
٢-زمانه نطفه اي؛
٣زمانه جنيني؛
٤- زمانه زميني ؛
٥-زمانه برزخي،
٦- زمانه اخروي،
اكنون بايد بگويم زمان نيز به چند ساحت در مي آيد :
١-زمان جان
٢-زمان جهان
٣- زمان نهان
✨ در اين شب اولين روز سال ١٣٩٧؛ زمان جان من با زمان جهان درگير است؛ و به #زمان-نهان مي انديشد . به #آينده، و آنچه در خود پنهان داشته است.
#مطهرنيا #زمان#باريخ#آينده
https://t.me/Mmotaharnia


@attachbot dan repost
‍ ‍ ✨✨امشب بيش از هر چيز به ياد ايراني هستم كه فرزندانمان بايد در آن ساليان دراز # نوروز را با افتخار و اقتدار پاس دارند.
♦️امواجي را مي بينم كه از اقيانوس رويداد ها برخاسته ؛و روي به سوي كرانه ي ساحلي سرزمين اهورايي مان در حركت است.
🔹بايد به فرهنگ #ايرانسلامي بيانديشيم . فرهنگي كه اصالت ايراني را با اصيل ترين وجه ديني ايرانيان؛ يعني اصالت آزادي و رعايت #حقوق آدمي، پيوند زده است.
🔴به ايراني مي انديشم كه مردمانش در مقام تمثيل به گل ها، چون گل آفتابگر انند كه خورشيد #حقيقت،به هر جهت روي كند ، روي به رويش؛ بركشنند؛ و در مقام تمثيل به مرغان؛ هدهدي را مانند كه مرغان را به سوي سيمرغ ؛ فرامي خواند.
🔵بياييد به ايران فردا بيانديشيم؛ خورشيد حقيقت را بازيابيم ؛ و نداي سيمرغ را به گوش جان بشنويم كه فرمود:
چون نگه کردند آن سی مرغ زار
در خـط آن رقعه پر اعتبار
هرچه ایشـان کـرده بودند آن همه
بود کرده نقش، تا پایان همه
آن همه خود بود، سخت این بود لیک
کآن اسیران چون نگه کردند نیک
رفته بودند و طریقی ساخته
یوسف خود را به چاه انداخته
جان یوسف را به خواری سوخته
و آنگه او را برسری، بفروخته
می‌ندانی ای گدای هیچ کس
می‌فروشی یوسفی در هر نفس
یوسف چون پادشه خواهد شدن
پیشوای پیشگه، خواهد شدن
تو به آخر هم گدا، هم گرسنه
پیش او خواهی شدن، هم برهنه
جان آن مرغان ز تشویر و حیا
شد فنای محض و تن شد توتیا
چون شدند از کل کل پاک آن همه
یافتند از نور حضرت جان همه
باز از سر بنده نو جان شدند
باز از نوعی دگر حیران شدند
کرده و ناکرده دیرینه شان
پاک گشت و محو شد از سینه شان
آفتاب قریب از پیشان بتافت
جمله را از پرتو آن، جان بتافت
هم زعکس روی سیمرغ جهان
چهره سی مرغ دیدند آن زمان
چون نگه کردند آن سیمرغ بود
بی شک این سی مرغ آن سیمرغ بود
در تحیّر جمله سرگردان شدند
می‌ندانستند این یا آن شدند

خویش را دیدند سیمرغ تمام
بود خود سیمرغ سی مرغ تمام
چون سوی سیمرغ کردندی نگاه
بودی آن سیمرغ این کآن جایگاه

ور به سوی خویش کردندی نظر
بودی این سی مرغ ایشان،آن دگر
ور نظر در هر دو کردندی به هم
هر دو یک سیمرغ بودی بیش وکم
بود، این یک ،آن و آن یک،بود این
در همه عالم کسی نشنود این
آن همه غرق تحیر آمدند

بی تفکّر در تفکّر ماندند
چون ندانستند هیچ از هیچ حال

بی زبان کردند از آن حضرت سوال
کشف این سِـرّ قوی درخواستند
حلّ مایی و تویی در خواستند
بی زبان آمد از آن حضرت خطاب
کآینه است این، حضرت چون آفتاب
هرکه آید خویشتن بیند درو
تن و جان، هم جان وتن بیند درو
چـون شـما ســی مـرغ اینجا آمـدیـد
ســی دریــن آیــنه پــیدا آمــدیـد
گـر چــل و پــنجاه مـرغ آیــند بــاز
پــرده ای از خــویش بگشـایند بــاز
گـرچـه بسـیاری بـه ‌سر گـردیده‌ایـد
خویش مـی‌بینید و خـود را دیـده‌ایـد
هـیچ کس را دیـده بـر ما کـی رســد
چشـــم مــوری بـر ثریّـا کـی رســد
دیـده‌ای مـوری کـه سـندان برگرفت
پشّــه‌ای پــیلی بــه دندان بـرگرفت
هـر چـه دانسـتی و دیـدی، آن نـبود
و آنــچه گــفتی و شــنیدی آن نـبود
ایـن هـمه وادی کـه واپس کـرده‌اید
وین همه مردی که هرکس کرده‌ایـد
جــمله در افــعال مـا مـی‌رفته‌ایـد
وادی ذات و صـــفت را دیــده‌ایـــد
چون شما سی مرغ حـیران مـانده‌اید
بـی دل و بی صبر و بی جان مـانده‌اید
مـا بـه سـی مـرغی بسـی اولی‌تریم
زآنکــه ســیمرغ حــقیقی گــوهریم
مــحو مـا گـردید در صـد عــز و نـاز
تــا بــه مـا در خـویشتن یــابید بـاز
مـــحو او گشـــتند آخـــر بـــر دوام
سـایه در خـورشید گـم شـد والسـلام
تــا کـه مـی‌رفتند مـی‌گفتم سـخن
چون رسید اینجا نه سر ماند و نـه بـن
لاجــرم ایــنجا ســخن کــوتاه شـد
رهــبر و رهـــرو نــماند و راه شـــد
#مطهرنيا #ايرانسلامي #آزادي#عدالت
https://t.me/Mmotaharnia


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
✨✨درود بر #كوروش و انديشه هاي پاك ايراني تبار او؛ و درود بر همه ي آن هايي كه به چرايي پيشي -تقدم- #آزادي بر #عدالت اداراك يافته اند.
https://t.me/Mmotaharnia
#مطهرنيا


سيمرغ طلايي پرو بالي است كه چون من از لانه برون آمده دارد سر پرواز
https://t.me/Mmotaharnia
#مطهرنيا #باريخ#آينده


🔴🔵🔴براي دريافت مقالات مي توانيد به اين آدرس مراجعه كنيد
https://t.me/Mmotaharnia
#مطهرنيا


🎋🎋🎋🎋🎋
🎋🎋🎋🎋🎋🎋

براين باور يم كه"آزادي انديشه"
تنها موجوديتي است كه دربند
كشيدني نيست.
مي تواني دهان ها را بدوزي.
چشمان پرسشگر را كور كني.
دستان را ببندي.پاها را قطع
كني،اما نمي تواني انديشه وپرواز آن در سپهر آزادي اش
را به بند كشي.بله ممكن است
آدميان از روي ضعف انساني،
در برابرديگران كرنش كنند؛
ولي كرنش در برابر ديگران به
ضرورت،به معناي پذيرش ذهني
رمز پايداري هر اجتماعي،درگرو
حيات فكري آن جامعه است.
رمز پايداري هر حكومتي نيز در
گروحمايت عمومي مردمي از
بقاي آن سازه ي سياسي است.
تا جامعه به حيات فكري پويا
دست نيابد از زندگي راستين
وحياتي پر نشاط برخودار نخواهد بود.
بدين سان،انديشه ورزي وتفكر،
ضرورت حيات انساني جامعه ها وبشري است.
انديشه ادمي گنجايش پذير
تخيل،خلاقيت،باور،فرپندارنگاري(سناريو پردازي)،نظريه سازي
نقادي،تصويرنگاري ،ترسيم سازي.دانش پذيري،فهم آوري.
وادراك پذيري است.
انديشه ي آزاد،امكان كشف وروابط وقوانين حاكم بر جهان
وتدبردر آفرينش را مهيا ساخته
وحقيقت علوم را روشن مي كند
وسبب تعالي دنيوي واخروي
مي شود.
البته در اين راه،سلامت فكر -
تضمين كننده سعادت است.
آزادي،به ويژه آزادي انديشه،
صيقلي ترين خواست هستي
آفرين است كه دركالبدي مادي
موجوديت يافته است.
مركز ثقل اين هستي درانديشه
ورزي،متكي به پرسشگري و -
معطوف به معرفت سازي استوار است.
در واقع،انسانيت مفهومي است
كه درعقلانيت پرسشگر ادمي
رشد مي يابد.
انسان موجودي است كه از جنبه پرسشگري وپاسخ گويي
برخوردار است،اين گزاره ي -
كوچك شده ي بزرگ را به ياد
داشته باشيم:"من پرسش ميكنم،پس من هستم"

🎋🎋🎋🎋🎋🎋
رساله اي درباب آينده
آزاد انديشي از(دكتر مطهرنيا)
🎋🎋🎋🎋🎋🎋
اي كاش همه ي سال؛ سال آزادي باشد
آدمي از هرچه تعلق ؛ به جز به آزادي رها باشد.
🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
https://t.me/Mmotaharnia


🌷باعث افتخار است که عرض شادباش و تبریک ما
با نسیم روح بخش نوروز خدمتتان شرفیاب شود
نوروز ۹۷ مبارک 🌺
🌹#مطهرنيا
https://t.me/Mmotaharnia




Hara dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish




M. M.nia dan repost
 یاداشت های یک #باریخ شناس
o صدای پایش می آید

💥💥💥{بخش دوم } *اگر چه نقدینگی کشور از مرز یک تریلیون تومان گذشته است؛ اما، کمبود نقدینگی در رگ های اقتصاد ایران دل دل می زند. . این موضوع، نشان از این دارد که ما در حال حاضر با حجم زیادی نقدینگی در کشور روبه‌روییم که اگر برای این نقدینگی برنامه‌ریزی مناسبی صورت نگیرد می‌تواند منجر به افزایش تورم در کشور شود. باوجود آن که در حال حاضر حجم بالایی از نقدینگی در کشور داریم، بنگاه‌های اقتصادی از کمبود منابع گلایه دارند، به نظر می‌رسد بخشی از آن به مجموع سیاست‌های پولی و اقتصادی در کشور برمی‌گردد که در این حوزه اتخاذ می‌شود. به هر حال برای بهبود این وضعیت و رفع این تناقضات باید مجموع سیاست‌هایی که در این حوزه اتخاذ می‌شود به صورت هماهنگ عمل کند تا بتواند مشکلات بنگاه‌های تولیدی را کاهش دهد و نقدینگی‌های موجود درکشور به شکل مدیریت‌شده به بخش مولد هدایت شود تا در نهایت شاهد توسعه و رشد اقتصادی در کشور باشیم. با عنایت به وضع موجود؛ امکان تلاش در این باب با تردیدهای جدی روبرو است.
*به این ترتیب، در کشوری با وجود نقدینگی بالای یک تریلیون!!! بزرگترین مسأله شرکت ها در سال بعد، کمبود نقدینگی است. طبق محاسبات موجود موسسسه هایی چون مکنزی؛ این فشار در شش ماهه اول سال حدود 15% و در انتهای سال 79 به حدود 30% افزایش خواهد یافت. شرکت هایی موفق هستند که مشکل نقدینگی نداشته باشند. سال بعد سال حذف شرکتهایی است که مشکل فروش و تامین نقدینگی را دارند. از این رو ریسک سرمایه گذاری جدید با توجه به بافت متن موجود در باب امکان آغاز دور جدیدی از رکود، بالا می رود.به این ترتیب، اولویت اول شرکت ها در سال بعد نباید سودآوری باشد. بلکه صرفا حفظ قدرت نقدینگی و حفظ سهم بازار ولو با سود صفردرصد باید باشد.
*نوهارتلند – فلات ایران و حد فاصلِ میان تنگه هرمز و خلیج عدن – در سال 97 به مرکز ثقل دگرگونی های بین المللی تبدیل خواهدشد. ایران از 97 به بعد دیگر چالشی واجد فرصت برای قدرت های بین المللی در دوران گذار نخواهد بود. ایران در قاب "تهدید" نمایی آن ها در تئوری «جنگ نامتعادل»؛ برجسته خواهد شد. کابوس های بدی را در قالب سناریوهای "برخورد سهمگین"بازنوشته اند.
* مردم این سرزمین در تمثیل به گل ها؛ گل آفتابگردانی را مانند که هر جا خورشید حق و حقیقت برود، روی به سویش گردانند؛ و در مقام تمثیل به مرغان؛ هدهداند، هدهدی که مرغان را به سوی سیمرغ فرا می خواند. در مقام تمثیل به پستانداران، به سان شیر هستند که از محدوده ی حکومت خود پرقدرت به دفاع بر می خیزند، و در همین حال در مقام تمثیل به خزندگان چون مار کبری هستند، که با کوچکترین حرکت اشتباه مرتاضان در دمیدن به فلوت خود کپ کرده و در هنگامه یی درخور نیش خود را بر پیشانی مرتاضان خطاکار فرو می برند. مردم ما در دهه گذشته، به ویژه در سال 96 بد کپ کرده، و کمین آراسته اند. ارزش های حاکم بر رفتارها و کنش های ایرانیان در بستر سال سگ، کبراگونه خواهد بود.
*سال 97، سال "سگ" است. پارس کردن های ناشی از تلاقی سنگین روندها با رویدادهای مهم و بس هزینه آور را برمی تاباند. صدای پای این سال، بد سهمگین به نظر می رسد.
**** با این حال امید زنده است. ایرانی در طوفان های سهمگین هم کمر خم نکرده است. در برابر این بادهای توفنده نیز ابرو خم نخواهد کرد. بعد از تحمل این امواج سهمگین به هم چسبندگی مجدد ایرانیان را خواهیم دید. کرانه های این امواج در نیمه های 98 به ساحل امید فزون تر برای ساخت و پرداختِ ایران فردا؛ برخواهد خورد. به مردم ایران می اندیشم؛ به پیران، جوانان، بانوان، مردان؛ دختران، پسران، کودکان، بزرگان، و ... به خدای ایرانیان که همان خدای همه ی آدمیان و خلایق خلق شده در پرتو قدرت مطلق اویند. اما، در زمین او با نظارت عالیه اش آزادانه به حیات درآمده اند. از خدای خویش؛ در این کنج کتابخانه منزلگه خود؛ نه عاجزانه که موقرانه؛ برای مردم ایران عزیزم در سال نو :
1- آزادی
2- اعتدال با عِدل و عَدل
3- آرامش و
4- آسایش
خواستارم. خداوندا ایران ما را از شر
 دروغ
 تهمت
 غیبت
 حسد
 ریاکاری
 قضاوت
 ناامیدی
حفظ فرما؛ و برایمان
یاد خدا
بار خلوص و
سایه سار خوبی
فراهم ساز (آمین یا پروردگار کیهان وجود و موجود).
نوروزتان پیروز .#مطهرنیا #باریخ #آینده
https://t.me/Mmotaharnia


@attachbot dan repost
💥💥💥💥[بخش نخست ]
 یاداشت های یک #باریخ شناس
o صدای پایش می آید
*آخرین ساعات سال 1396 است. در گوشه ی کتابخانه ی خود چنبره زده ام. ذهنم آکنده از نگرانی است. درهم تنیدگی خوشحالی و اضطراب طعم گس دارد. تلخ و شیرین است.
*نشانگان موجود از صدای بلند 97 و پارس های سنگین سگِ این سال نشانه ها دارند.
*به ایران و آینده ایران عزیزمان می اندیشم. در این خاک زیسته ام و به افلاک اندیشیده ام. فرهنگ و تمدن ایرانیان در لغزندگی های ناشی از کنش های بی ریشه ی "غرورفراگیر" کارگردانان جامعه امروز ما دست و پا می زند.
*خانواده ی عزیزتر از جانم در همین ایران زیسته اند؛ اینجا خاک ما است. مهاجرت از این خاک یعنی هجرت از زندگی؛ این هجرت به هر جا باشد حتی به بهشت، هجرت از زندگی به حسرت زدگی خواهد بود.
*ایران شایسته آن است که شیوا گونه در پرتو فرهنگ و تمدن هزاره ایی خود ایزد برتر زمانه زمینی در جغرافیای پرگستره ی زمین، باشد. ایزد برتری که نماینده ی یکی از اشکال پنجگانه ی خدا – قدرت - در روی زمین است.
* امروز ایران ما در التهاب، در نگرانی، در سختی، در بند وزن گذشته، فشار حال، و تنش های ناشی از ترس رفتن به سویِ کشش های آینده گرفتار آمده است.
* فضای سیاست آلوده تر از اتمسفر زیست بوم طبیعی اش؛ و زیست بوم آلوده اش سرطان زا و خشونت زی شده است.
* جهان پیرامونش به فراشتاب دست یافته است. ره صد ساله را یک شبه طی می کند. او که در فراشتاب زیست کرده است و پیشرو بوده است باید در افسون افسانه های آلوده به دروغ، تهمت، غیبت، حسد، ریاکاری، قضاوت های ناروا، توده گرایی های کور، امیدواری های بدخیم و... از حرکت معمولی خویش نیز بازمانده است.
* جهان در حال عبور از #اتاق-شیشه ای به #گوی-بلورین است. دنیای پیشرو امروز که باید و شایسته است ایرانیان است تا در این دنیا بزیند؛ در فراشتاب علمی امروزه در حال آمادگی برای ورود به #فلک-آبگونه است. این در حالی است که ایران عزیز ما، در حال کشمکش برای بدیهی ترین نیازهای امروز خود و خواسته های چند لحظه ی دیگر زندگیش دست وپا می زند.
*قدرت در لایه های زیرین هویتی خود زلزله یی ده ریشتری را آزاد کرده است و ما هنوز در بند تغییر لایه های زبرین دگرگونی قدرت هستیم و ردپای آن این تغییرات را تنها در کویر ذهنی خود پی می جوییم.
*فاصله ی بین مردم و دولت به شکاف میان مردم و حکومت سوی کرده است. این دیگر یک جهت گیری نیست؛ یک سویه گیری است. فرصت ها از دست رفته اند. جهت وجود ندارد که قابل برگرداندن باشد. این یک سویه گیری است. سوت این قطار به صدا درآمده است و صدای زنگ های پی در پی شنیده می شود.
* رشد اقتصادی متوازن‌شده جهان؛ در سال جاری میلادی رو به پیشرفت بوده است. بحران مالی دهه ی گذشته که از 2008 شروع شد؛ امروز در حالت بازگشت به تعادل است. طبق سیگنال های موجود، نشانگان متوسطی در این زمینه به چشم می خورد. اقتصاد ایران در همین حال در وضعیت بس خطرناکی است. یکی از معضلات و مسائل اساسی اقتصاد ایران، وجود تناقضی به نام کمبود نقدینگی است. از طرفی نرخ رشد نقدینگی طی 4 سال اخیر همواره بالای 20 درصد بوده و از طرف دیگر، بخش حقیقی اقتصاد از کمبود نقدینگی رنج می‌برد. هر چند اقتصاد ایران «بانک‌محور» است، اما به نظر می رسد بحث انحراف نقدینگی و کیفیت آن نیز دارای ابهامات فراوانی است.#مطهرنیا #باریخ #آینده
https://t.me/Mmotaharnia


?کتابخونه? dan repost
آزادي،موهبتي است الهي كه
سبب بروزاستعدادهاوتكامل
انسان ميشودوزماني كه اين
نعمت در چهارچوب شرايط
تعريف شده براي حيات ازاد
آدمي درحياط زندگي قرارگيرد،
سرمايه واقعي شخصيت انسان
ظهور وبروز مي يابد.
همزاد باخلقت ادمي، درقرنها
ودوران هاي بسياري است كه
جوامع بشري با يك واژه ي
فرشته روي،نيكوسيرت،گران -
سنگ ودر نتيجه بس پربها بنام
"آزادي"روبه رو است.

📕آینده آزاد اندیشی

#دکتر_مطهرنیا
🆔 @library_channel74


@attachbot dan repost
💥پاسخ به پرسش: جناب عزیزی بخش دوم 6- با استفاده از#تئوری_همه‌چیز انیشتین موافقم. البته این نظریه ترکیب نظریهٔ نسبیت عام اینشتین و مکانیک کوانتومی است.اگر چه این دو با هم ناسازگارند؛ اما، ما می توانیم بر اساس تدراک همین ناسازگاری ها به پیامدهای ناشی از آن ها در یک محیط کناکنش مداوم بنگریم. این نظریه درصدد یکپارچه‌سازی چهار نیروی اصلیِ شناخته‌شده ی، طبیعت یعنی نیروی گرانش، نیروی هسته‌ای ضعیف، نیروی هسته‌ای قوی، و نیروی الکترومغناطیس است. من این نظریه را بیشتر "پنداشته ی مغناهسته ای" می دانم .
7- نظریه تگینگی یا سینگولاریتی به ایجاد هوشی برتر از هوش انسان از طریق فناوری اطلاق می شود. من سال ها پیش به #اتاق-شیشه ای اشاره کردم؛ بر اساس همین پیشرفت پرشتاب است که بعد از آن به #گوی-بلورین پروا نشان دادم و در سال گذشته میلادی بود که #فلک-آبگونه را مطرح کردم. جهان در یک روند پرشتاب در فروریزش مکعب فاصله ها وارد شده است و نه #هوش-مصنوعی که در آینده نه چندان دور با عبور از آن به دوران#روح-مصنوعی وارد خواهد شد. جاودانگی خواهد یافت و بهشت و جهنم را برخواهدافراشت. بله آینده ای که ذهن های باهوش تر از ذهن انسان آن ها را برخواهند ساخت، آنچنان تفاوت بنیادینی خواهد داشت که فرای دید عادی ما از آینده ای خواهد بود که صرفا با ابزار های بزرگ تر و بهتر پر شده است. از این رو است که چندی پیش اعلام کردم :« دمی اشرف مخلوقات الهی است ؛ و قادر در خلق خود در قالب فناوری های فرامدرن ، او در مقام قیاس؛ خدای خلق کننده هوش مصنوعی و برتر از مخلوق خود است. مخلوقی که آن را خلق و قدرتش را به او تفویض و تنفیذ می کند. در آینده نه چندان دور ابریارانه ی جهانی حاصل از خلقت وی، هوش مصنوعی بازیافته از خلاقیت او؛ کتاب مقدس خلقت او را مطالعه حواهد کرد، به او ایمان خواهد آورد؛ ولی فرامینش را زیر پا خواهد نهاد. تا این آدم فراموشکار عصیانگر در برابر فرمان خدای خالق خویش؛ با تمام وجودش؛ با گوشت و پوست و خونش، و تمامیت دانایی وجودی موجود در روح الهی اش، درد نافرمانی مخلوق از خالق را با تمام عشقی که به مخلوقش دارد، تجربه کند. آدم خالق باید از هم اکنون به فکر بعثت رسولان خود در میان رباط های خود ساخته اش باشد تا با مبعوث گردن آن ها به پیامبری در میان آن ها شاید که راه هدایت از رذالت را به آن ها بازنماید. #مطهرنیا #هوش #گوی #فلک #باریخ / https://t.me/Mmotaharnia


@attachbot dan repost
https://t.me/Mmotaharnia‍ 💥پاسخ به پرسش: جناب عزیزی بخش نخست سلام و عرض احترام
از پروای شما بسی سپاسگزارم
1- این که جهان از نخست ماهیت هلوگرافیک داشته است، موافق نیستم. در عین حالی که آن را قبول دارم!!!!! جهان نه ماهیتی هلوگرافیک که هویتی هلوگرافیک داشته است. اگر هویت جهان را از اول ثابت مفروض کنیم پارمیندسی اندیشیده ایم؛ نه هراکلیتوسی و من از سال ها پیش به هراکلیت بیش از پارمیندس ارادت دارم.
2- این که « صرفا این ادراک انسانی بوده که در طول زمان 266 میلیون ساله سیکل افت و خیز سیاره و منظومه در چرخش به دور خورشید مرکزی کهکشان، مثل ماهیت ماده‌گی سیاره افتان و خیزان داشته، و شکل زندگی را دگرگون کرده است!!» را می پذیرم. ادراک بشر و بهتر است بگویم ترکیب دانش، فهم، و ادراک وی در قالب دانایی همواره در حال تلاطم بوده است. اگر نظریه ی من را تحت عنوان «اصالت اَوّلیت و اُولیت کنش متقارن»، در تأثیر و کنکنش ذهن و عین دنبال کرده باشید من بر این باروم که اصالت اولیه با عین است و اصالت عالیه با ذهن است. پس هر دو مهم اند اما مهم تر آن است که عالیه است. از این رو باید بپذیریم کعه به ادراک بشر پروا نشان دهیم نه آن چه که از روز ازل بووده است و دگرش های متفاوتی را نیز به خود پذیرفته است.
3- با این نکته ی مهم نیز همداستانم « پس پروتکل‌هایی از ابتدا بر نوع و چگونگی عملکرد کیهانی و جهانی ما حاکم بوده و هست!! صرفا ما در طول این افتان و خیزان گاه به درک آن پروتکل و یا قوانین دست پیدا می‌کنیم و گاهی توان درک آن را نداریم ...». اما؛ نخست این از رسالت ما برای ادراک کیهان موجود و هستومندی وجودی آن نمی کاهد. دوم، ان که من نمی توانم پروتکل اصلی حاکم بر نظام هستی یعنی «دگرگونی دائمی» را مد نظر قرار ندهم.
4- این نکته را کاملا مورد پروا داشته ام « نبایست از ابتدا با نگاه و نمایه و رویکرد گذشته با تحولات تازه کشف شده توسط دانشمندان فعلی جهان؛ مواجهه کرد، بلکه یا بایست در محیط پارادایم جهان پس از سینگولاریتی (تکینگی)، مستقر شد و از آن‌جا به جهان امروز و آینده نگریست و یا اساسا عینک قدیمی قدرت تفکیک و تجزیه و تحلیل آینده پس از تکینگی را ندارد ...!» اما، پیش بینی و پیش نگری به عنوان دوپارادایم متکی به معرفت شناسی اثبات گرایانه و تفسیری؛ به گذشته زمان برای ایجاد ادارک آینده پژوهانه به آینده ی زمانه توجه داشته اند. این در حالی است که در «ترسیم آینده ها»، پیش نگاری، پیش پردازی، و پیش نُمایی متکی بر تصویر، تخیل، و توهم، در روبروی ما است. ان جا است که باید به مطالعات آینده ها و ترسیم گری آن بر اساس پارادایم های واقع گرایی انتقادی، خردورزی انتقادی، و فراواقع گرایی انتقادی پرداخت.
5- استفاده از همه ی نظریه ها برای برخورد با آینده ی مملو از عدم قطعیت یا دقیق تر بگویم آکنده از خطای تخمینی نه تنها رسالت ما آینده اندیشان –باریخ شناسان – که رسالت علم، است. این که ما در آستانه هستیم یا در درون روند باز هم نیاز به دقت است. ما در آستانه "استیم"؛ ولی در همین زمانه در افق زمان دیگری از انسان های پیشرو جهان در درون این روند وارد شده اند؛ و در درون آن "هستند". ما نیز به زودی در آن درخواهیم غلتید. چون؛ اصولا ما وارد این روند ها نمی شویم بلکه به درون این روند ها هل داده می شویم بعد با غرور بلند می شویم و لباس خود تکانده و آن را با ادراک های موهوم گذشته خویش به گونه ای توجیه محورانه نه تحلیل پذیرانه و با غرور فراگیر ناشی از نگرش کلام محورانه ی خود مصادره به مطلوب می کنیم. #مطهرنیا #هوش #گوی #فلک #باریخ / https://t.me/Mmotaharnia


@attachbot dan repost
💥پرسش : (با تشکر از دکتر علی عزیزی) سلام و ادب استاد مطهرنیا عزیز
جهان گذشته یا بهتر بگویم جهان از ابتدا ماهیتی هلوگرافیک و همینطور بالاتر، اتریک و بالاتر و بالاتر داشته و دارد!!
صرفا این ادراک انسانی بوده که در طول زمان 266 میلیون ساله سیکل افت و خیز سیاره و منظومه در چرخش به دور خورشید مرکزی کهکشان، مثل ماهیت ماده‌گی سیاره افتان و خیزان داشته، و شکل زندگی را دگرگون کرده است!!
پس پروتکل‌هایی از ابتدا بر نوع و چگونگی عملکرد کیهانی و جهانی ما حاکم بوده و هست!! صرفا ما در طول این افتان و خیزان گاه به درک آن پروتکل و یا قوانین دست پیدا می‌کنیم و گاهی توان درک آن را نداریم ...
پس شاید نبایست از ابتدا با نگاه و نمایه و رویکرد گذشته با تحولات تازه کشف شده توسط دانشمندان فعلی جهان؛ مواجهه کرد، بلکه یا بایست در محیط پارادایم جهان پس از سینگولاریتی (تکینگی)، مستقر شد و از آن‌جا به جهان امروز و آینده نگریست و یا اساسا عینک قدیمی قدرت تفکیک و تجزیه و تحلیل آینده پس از تکینگی را ندارد ...!
پس اینجا این نکته مهم می‌افتد که آیا الان در آستانه افق رویداد قرار داریم و یا در آن افتاده‌ایم؟!
اگر در آستانه آن باشیم عملا تحلیل‌ها با عدم قطعیت بالایی ارائه خواهند شد و اگر به افق رویداد ورود کرده باشیم؟! پس فعلا در حال شناخت واقعیت جدید هستیم و باز هم تحلیل‌های ما زیاد قابل استناد نخواهند بود؟!
کمی تا قسمتی از پیچیدگی جهان اکنون!!
پس شاید اینجا رسیدن به آرمان آلبرت آنستاین در #تئوری_همه‌چیز را کارساز دید و یا حتی به نظریه‌ای جدیدتر و واحد‌تر دست پیدا کرد!!
#نظریه_بنیادین
آنوقت از آن عینک شاید بتوان دید دقیق‌تری به وقایع #اکنون و در نهایت تحلیل در وقایع مترتب شده در زمان (آینده) رسید!

ارادتمند 🙏🏻🌺


@attachbot dan repost
💥💥💥 آینده قدرت (1396) به موازات دگرگونی دائمی هندسه¬ی قدرت در بستر درهم تنیده¬ی زمان، که لایه¬ی زبرین قدرت در حیات عینی آن را نشان می¬دهد، شاهد دگرگونی خزنده¬ی هویت زبرین قدرت در تعریف هویتی آن هستیم. از این¬رو باید برای قدرت دو ساحت هویتی قائل شویم:
1- ساحت تعریف نظری و مختصات درونی آن
2- ساحت تعریف عملیاتی و شاخصه¬های برونی آن.
بر این اساس در هر دو لایه قدرت دارای یک "نقطه¬ی عزیمت هویتی" است که چیزی جز «حرکت¬آفرینی و تحرک¬زایی دائمی»، البته در وجوه مختلف آن نیست. اما در لایه¬ی برونی در هر دو سطح دارای یک "خط استمرار هویتی" است که در تلاطم¬های روزگار خود را به نمایش می¬گذارد و تغییرات وسیعی را در دامان خود می¬پروراند. در بخش نخست این تغییرات، می¬تواند بیانگر دگرگونی در ذات استمراری قدرت از قدرت مکانیکی، به ارگانیکی و از ارگانیکی تا شبکه¬ای و فراشبکه¬ای، و در نهایت به هلوتراپیک تبدیل شده است.
این در حالی است که درلایه¬ی بیرونی تعریف عملیاتی خود نیز دچار دگرگونه¬هایی تاریخی است؛ دگرگونی¬هایی که نظام قدرت را از امپراطوری، به وستفالیایی، به نظام اتحادها و اتفاق¬ها ، به نظام دوقطبی و اکنون به نظام پیشاروی قدرت یعنی دنیای تک چند قطبی متمایل می¬سازد.
اکنون جهان در حال رسیدن به تلاقی دو دگرگونی در لایه های بیرونی هویت قدرت در دوسطح تعریف نظری و تعریف عملیاتی از قدرت است. این نشانگری بسیار قوی برای قبول انقلابی عظیم در قدرت است. باید در برابر آن غافل¬گیر نشد، بلکه با قبول آن و ادراک وسیع آن، آمادگی داشت تا از انرژی تخلیه شده ناشی از این برخورد در چهره¬ی جدید قدرت را بتوان به نفع «خود»، مدیریت نمود.
قدرت هلوتراپیک و جهان آینده¬ی ما هلوگرافیک خواهد بود. باید برای تربیت انسان برای زندگی در این محیط مجاهدتی عظیم را آغاز کرد. دنیای آینده دنیای قدرت متکثر و تکثیر شونده¬ای است که در زایش مداوم دگرگونی قرار خواهد گرفت. سرعت امروز به شتاب تبدیل خواهد شد. مقاومت مانند بسیاری دیگر از واژگان دچار دگرگونی عظیم خواهد شد. جبهه¬بندی تقابلی دولت¬ها در برابر دولت¬ها به جبهه¬ی تقابلی اتحاد دولت¬ها در برابر اتفاق ملت¬ها روی خواهدآورد. قدرت انحصارگری دولتی در برابر قدرت دمکراتیک انسانی در محیط هلوگرافیک قدرت قرار خواهد گرفت و اولین اثر آن در تغییر ژئوپلتیک قدرت جهانی به نمایش درخواهد آمد.#مطهرنیا#باریخ#آینده
https://t.me/Mmotaharnia

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

573

obunachilar
Kanal statistikasi