🎓رابینسون کروزوئه، فرایدی و #دانشگاه_شیراز
(بخش اول)
✍ ملیحه جهان آرا
در نگاه اول، رمان، تنها یک داستان جذاب با تصویرگری های کم نظیری از رابینسون کروزوئه است، فردی که در جزیره ای بکر به تنهایی حضور داشته و اهداف طبیعت را به منظور خود نزدیک کرده است؛ فرآیدی (Friday) بومی را به استخدام درآورده، تربیت کرده و از او برای مقاصد خود بهره برداری می کند. اما کنکاش در مطلب و بررسی نگاه مداقهِ گران، در داستانِ رابینسون کروزوئه، وی را به عنوان یک نمونه ساده از اقتصاد استعماری بریتانیای وقت (انگلیس کنونی و در ادبیات توسعه ای، استعمار پیر) دانسته که از به کارگیری مطلوب همه چیز برای حداکثرسازی منافع خود، نهایت بهره برداری را به انجام می رساند.
این حکایت، نه یک موضوع مستعمل و از رده خارج شده باشد، بلکه با نگاهی دقیق که بخشی از آن در بند پیشین مورد اشاره قرار گرفته، موضوعی است که با گذر زمان در حال نو شدن است. شاید بتوان حکایت این داستان را با قیاسی بر چیستی و چگونگی فعالیت های علمی در دانشگاه شیراز به تامل نشست.
دانشگاه شیراز را به روایتی زاییده دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا در سال 1325 خورشیدی عنوان می کنند که در طی مسیر علمی خود به کسوت خواهر خواندگی دانشگاه پرینستون آمریکا درآمده و از زمان آغاز به کار، محل گذر چهره های علمی و بعضا غیرعلمی سیاسی بوده است. اما دانشگاه شیراز کجا و رابینسون کروزوئه کجا؟
برای بیان ارتباط مبهم این دو مقوله در ابتدا می بایست دانشگاه شیراز را به بررسی نشست؛ دانشگاهی جامع با بیش از 600 عضو هیئت علمی، بالغ بر 80 رشته کارشناسی، بیش از 180 رشته کارشناسی ارشد و بالغ بر 100 رشته دکتری که بر اساس رتبه بندی «ایندکس نیچر» به عنوان #دانشگاه_برتر در بین دانشگاه های کشور معرفی شده است. دانشگاهی که به اذعان مدیرانش با توجه به برنامه‌ریزی‌های انجام‌شده، در شش سال آینده به دنبال کسب عنوان « #قطب_پژوهشی_کشور» است تا علاوه بر خدمات‌دهی داخلی، امکان پوشش کشورهای #خاورمیانه را داشته باشد!!
#ادامه_دارد
✅تلگرام
https://t.me/Nobaran_Shiraz
✅ایتا
https://eitaa.com/Nobaran_Shiraz
✅بله
https://ble.im/nobaran_shiraz
✅آی گپ
https://iGap.net/Nobaran_Shiraz
✅سروش
https://sapp.ir/Nobaran_Shiraz
(بخش اول)
✍ ملیحه جهان آرا
در نگاه اول، رمان، تنها یک داستان جذاب با تصویرگری های کم نظیری از رابینسون کروزوئه است، فردی که در جزیره ای بکر به تنهایی حضور داشته و اهداف طبیعت را به منظور خود نزدیک کرده است؛ فرآیدی (Friday) بومی را به استخدام درآورده، تربیت کرده و از او برای مقاصد خود بهره برداری می کند. اما کنکاش در مطلب و بررسی نگاه مداقهِ گران، در داستانِ رابینسون کروزوئه، وی را به عنوان یک نمونه ساده از اقتصاد استعماری بریتانیای وقت (انگلیس کنونی و در ادبیات توسعه ای، استعمار پیر) دانسته که از به کارگیری مطلوب همه چیز برای حداکثرسازی منافع خود، نهایت بهره برداری را به انجام می رساند.
این حکایت، نه یک موضوع مستعمل و از رده خارج شده باشد، بلکه با نگاهی دقیق که بخشی از آن در بند پیشین مورد اشاره قرار گرفته، موضوعی است که با گذر زمان در حال نو شدن است. شاید بتوان حکایت این داستان را با قیاسی بر چیستی و چگونگی فعالیت های علمی در دانشگاه شیراز به تامل نشست.
دانشگاه شیراز را به روایتی زاییده دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا در سال 1325 خورشیدی عنوان می کنند که در طی مسیر علمی خود به کسوت خواهر خواندگی دانشگاه پرینستون آمریکا درآمده و از زمان آغاز به کار، محل گذر چهره های علمی و بعضا غیرعلمی سیاسی بوده است. اما دانشگاه شیراز کجا و رابینسون کروزوئه کجا؟
برای بیان ارتباط مبهم این دو مقوله در ابتدا می بایست دانشگاه شیراز را به بررسی نشست؛ دانشگاهی جامع با بیش از 600 عضو هیئت علمی، بالغ بر 80 رشته کارشناسی، بیش از 180 رشته کارشناسی ارشد و بالغ بر 100 رشته دکتری که بر اساس رتبه بندی «ایندکس نیچر» به عنوان #دانشگاه_برتر در بین دانشگاه های کشور معرفی شده است. دانشگاهی که به اذعان مدیرانش با توجه به برنامه‌ریزی‌های انجام‌شده، در شش سال آینده به دنبال کسب عنوان « #قطب_پژوهشی_کشور» است تا علاوه بر خدمات‌دهی داخلی، امکان پوشش کشورهای #خاورمیانه را داشته باشد!!
#ادامه_دارد
✅تلگرام
https://t.me/Nobaran_Shiraz
✅ایتا
https://eitaa.com/Nobaran_Shiraz
✅بله
https://ble.im/nobaran_shiraz
✅آی گپ
https://iGap.net/Nobaran_Shiraz
✅سروش
https://sapp.ir/Nobaran_Shiraz