🎓 رابینسون کروزوئه، فرایدی و #دانشگاه_شیراز
(بخش دوم)
✍ ملیحه جهان آرا
اما در سوی دیگر دانشگاه شیراز که بر اساس معیارهای بین المللی به عنوان برتر کشور و در میان 900 دانشگاه برتر دنیاست و به دنبال عرضه خدمات در جغرافیای خاور میانه می باشد، در استان فارسی قرار دارد که با، #خشکسالی، #کشاورزی_معیشتی، #بیکاری، #رکود_صنعت، از دست دادن مزیت های اقتصادی، چالش اجتماعی چون #مهاجرت و ... روبروست؛ مسائلی که اصالتا فاقد وجود است و به سبب نبود برنامه ریزی و یا عدم سیاستگذاری مبتنی بر دانایی، اکنون از وجود برخوردار گشته و به طرز فجیعی در عرصه های مختلف استان عرض اندام می نماید!!!
آیا رتبه بندی بین المللی فاقد وجاهت است یا اینکه عرصه نقش آفرینی اشتباه تعریف شده است؟
با وجود تدوین مقالات متعدد علمی در مجلات معتبر که محل استناد پژوهش های دیگر است، پس چرا مشکلات متعدد در این استان خودنمایی می کند؟ آیا فرآیند فعالیت های علمی دانشگاه شیراز همان فرایدی دست آموز رابینسون کروزوئه نیست؟ آیا نشریات بین المللی علمی معتبر به نام پژوهشگران دانشگاه شیراز اما به کام خود از اقدامات علمی – تحقیقی دانشگاهیان دانشگاه شیراز بهره برداری نمی کنند؟
این متعدد پرسش ها و مستمر سوالات از آن روست که با مراجعه به مبنای رتبهبندی این قبیل اعلام گزارش های علمی، مشخص می شود که مبنای اعلام چنین عناوین پرطمطراقی چونان هوای بهاری، دمدمی و از کشوری به کشور دیگر متفاوت است، برای نمونه یک تحقیق در دانشگاه کرنل نشان میدهد که رتبهبندی دانشگاههای در ایالات متحده به صورت معناداری تحت تأثیر سیستم پذیرش دانشجوست در حالی که در انگلستان تعدد نشریات و مقالات رتبه دانشگاهها را تعیین میکند، حال دانشگاه شیراز بر چه اساس ارزیابی می شود؟
چه پذیرش دانشجو ملاک عمل باشد، چه درج مقالات در نشریات و میزان استنادات بدانها، چه کمیت بالای پژوهش ها و چه نیم نگاهی به کیفیت مقالات، یک پرسش برجسته شده و پیش روی قرار می گیرد: «آیا اصولا نباید ارزیابی یک دانشگاه در گام اول در میزان خدماتش به بومی که در آن فعالیت می کند، صورت گیرد؟».
به راستی دانشگاه شیراز چه میزان پژوهش های خود را برای رفع مشکلات حاد گریبانگیر استان فارس و حتی شیراز هدایت کرده و بدان اختصاص داده است؟ آیا وقت آن نرسیده که از علم نافع برای دیگران، به سمت تولید علم نافع برای جامعه با اولویت بوم خود بپردازیم؟ این پرسشی است که مدیران، اعضای هیئت علمی و همه دانشجویان دانشگاه شیراز باید بدان بیندیشند و برای پاسخ بدان، در عمل همت نشان دهند.
✅تلگرام
https://t.me/Nobaran_Shiraz
✅ایتا
https://eitaa.com/Nobaran_Shiraz
✅بله
https://ble.im/nobaran_shiraz
✅آی گپ
https://iGap.net/Nobaran_Shiraz
✅سروش
https://sapp.ir/Nobaran_Shiraz
(بخش دوم)
✍ ملیحه جهان آرا
اما در سوی دیگر دانشگاه شیراز که بر اساس معیارهای بین المللی به عنوان برتر کشور و در میان 900 دانشگاه برتر دنیاست و به دنبال عرضه خدمات در جغرافیای خاور میانه می باشد، در استان فارسی قرار دارد که با، #خشکسالی، #کشاورزی_معیشتی، #بیکاری، #رکود_صنعت، از دست دادن مزیت های اقتصادی، چالش اجتماعی چون #مهاجرت و ... روبروست؛ مسائلی که اصالتا فاقد وجود است و به سبب نبود برنامه ریزی و یا عدم سیاستگذاری مبتنی بر دانایی، اکنون از وجود برخوردار گشته و به طرز فجیعی در عرصه های مختلف استان عرض اندام می نماید!!!
آیا رتبه بندی بین المللی فاقد وجاهت است یا اینکه عرصه نقش آفرینی اشتباه تعریف شده است؟
با وجود تدوین مقالات متعدد علمی در مجلات معتبر که محل استناد پژوهش های دیگر است، پس چرا مشکلات متعدد در این استان خودنمایی می کند؟ آیا فرآیند فعالیت های علمی دانشگاه شیراز همان فرایدی دست آموز رابینسون کروزوئه نیست؟ آیا نشریات بین المللی علمی معتبر به نام پژوهشگران دانشگاه شیراز اما به کام خود از اقدامات علمی – تحقیقی دانشگاهیان دانشگاه شیراز بهره برداری نمی کنند؟
این متعدد پرسش ها و مستمر سوالات از آن روست که با مراجعه به مبنای رتبهبندی این قبیل اعلام گزارش های علمی، مشخص می شود که مبنای اعلام چنین عناوین پرطمطراقی چونان هوای بهاری، دمدمی و از کشوری به کشور دیگر متفاوت است، برای نمونه یک تحقیق در دانشگاه کرنل نشان میدهد که رتبهبندی دانشگاههای در ایالات متحده به صورت معناداری تحت تأثیر سیستم پذیرش دانشجوست در حالی که در انگلستان تعدد نشریات و مقالات رتبه دانشگاهها را تعیین میکند، حال دانشگاه شیراز بر چه اساس ارزیابی می شود؟
چه پذیرش دانشجو ملاک عمل باشد، چه درج مقالات در نشریات و میزان استنادات بدانها، چه کمیت بالای پژوهش ها و چه نیم نگاهی به کیفیت مقالات، یک پرسش برجسته شده و پیش روی قرار می گیرد: «آیا اصولا نباید ارزیابی یک دانشگاه در گام اول در میزان خدماتش به بومی که در آن فعالیت می کند، صورت گیرد؟».
به راستی دانشگاه شیراز چه میزان پژوهش های خود را برای رفع مشکلات حاد گریبانگیر استان فارس و حتی شیراز هدایت کرده و بدان اختصاص داده است؟ آیا وقت آن نرسیده که از علم نافع برای دیگران، به سمت تولید علم نافع برای جامعه با اولویت بوم خود بپردازیم؟ این پرسشی است که مدیران، اعضای هیئت علمی و همه دانشجویان دانشگاه شیراز باید بدان بیندیشند و برای پاسخ بدان، در عمل همت نشان دهند.
✅تلگرام
https://t.me/Nobaran_Shiraz
✅ایتا
https://eitaa.com/Nobaran_Shiraz
✅بله
https://ble.im/nobaran_shiraz
✅آی گپ
https://iGap.net/Nobaran_Shiraz
✅سروش
https://sapp.ir/Nobaran_Shiraz