ꂝ 𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟑•࿐
برای امدنش انقدری عجله داشتم که یادم رفت تلویزیونی که فیلم پورن پخش میکرد رو خاموش کنم که به حرف امد:"این چیه داره پخش میشه"
به تلویزیون نگاه کردم و فهمیدم به بدترین شکل ممکن گند زدم،سریع کنترل رو برداشتم و خاموش کردم.
با استرس رفتم اشپزخونه و خودمو بازخواست کردم که چرا بیشتر مراقب نبودم که صدام کرد:"بیا اینجا بشین"
اب دهنمو قورت دادم و کنارش نشستم.
با فکری که به ذهنم رسید سریع از جام بلند شدم و رو بهش ایستادم:"من الان زود میام تو از چایت لذت ببر"
صداشو شنیدم که هی صدام میکرد بیام ولی سریع رفتم تو اتاق و شروع کردم به گریم کردن گردنم تا نشون بدم مارک شده.
میتونم بفهمم چقدر تیز بینه و زیادی غیرتیه تحریک کردن احساساتش بد نمیشد.
با صدا کردنم سریع از اتاق رفتم بیرون و کنارش رو کاناپه نشستم.
دستمو گرفت و رو پاهاش نشوند و به گردنم نگاه کرد:"اونا جای چیه"
با استرس اب دهنمو قورت دادم و گفتم:"ها؟اونا خب چیزه...پشه نیش زده"
و با استرس به چشم هاش نگاه کردم که خمار نگام کرد:"عجب که پشه نیش زده"
الکی میخندم و جوابشو میدم:"هه اره خیلی شیطونن پشه های خونمون"
که سریع سرشو اورد و جلوی گردنمو گاز گرفت.
برای امدنش انقدری عجله داشتم که یادم رفت تلویزیونی که فیلم پورن پخش میکرد رو خاموش کنم که به حرف امد:"این چیه داره پخش میشه"
به تلویزیون نگاه کردم و فهمیدم به بدترین شکل ممکن گند زدم،سریع کنترل رو برداشتم و خاموش کردم.
با استرس رفتم اشپزخونه و خودمو بازخواست کردم که چرا بیشتر مراقب نبودم که صدام کرد:"بیا اینجا بشین"
اب دهنمو قورت دادم و کنارش نشستم.
با فکری که به ذهنم رسید سریع از جام بلند شدم و رو بهش ایستادم:"من الان زود میام تو از چایت لذت ببر"
صداشو شنیدم که هی صدام میکرد بیام ولی سریع رفتم تو اتاق و شروع کردم به گریم کردن گردنم تا نشون بدم مارک شده.
میتونم بفهمم چقدر تیز بینه و زیادی غیرتیه تحریک کردن احساساتش بد نمیشد.
با صدا کردنم سریع از اتاق رفتم بیرون و کنارش رو کاناپه نشستم.
دستمو گرفت و رو پاهاش نشوند و به گردنم نگاه کرد:"اونا جای چیه"
با استرس اب دهنمو قورت دادم و گفتم:"ها؟اونا خب چیزه...پشه نیش زده"
و با استرس به چشم هاش نگاه کردم که خمار نگام کرد:"عجب که پشه نیش زده"
الکی میخندم و جوابشو میدم:"هه اره خیلی شیطونن پشه های خونمون"
که سریع سرشو اورد و جلوی گردنمو گاز گرفت.