پِسوخِه با بوسه کوپیدو جان می گیرد


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


"جهنمی وحشتناک تر از آن نیست که مدام بوسه ای را به یاد بیاوری که هرگز اتفاق نیفتاده باشد"
اینجا " من" می نویسد ، آنچه را که از قلبش بر آمده.
راه ارتباطی با منِ دور : https://t.me/BiChatBot?start=sc-222441-EkMEDAo

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri




هاروکی موراکامی ‌در یک قسمتی از کتاب جنگل نوروژی اینطور نوشته که
" اكنون بيشتر از هميشه به تو فكر می کنم. امروز باران می آید ، یکشنبه های بارانی برای من خیلی سخت است. وقتی باران می آید ، نمی توانم لباس بشویم که یعنی نمی توانم لباس هایم را اتو‌ کنم. نمی توانم برای قدم زدن بیرون بروم و نمی توانم روی سقف دراز بکشم. تنها کاری که می توانم بکنم، این است که ضبط را روی تکرار خودکار تنظیم کنم و بارها و بارها به آهنگ "نوعی آبی" گوش کنم و به بارش باران در محوطه چشم بدوزم. "
راستی به تو گفته بودم من گاهی انگار در بعضی از قسمت های کتاب هایی که خوانده ام دارم زندگی می کنم؟ نه نگفته بودم...


#بشنو
من هنوز هم گاهی این آهنگ در پیش زمینه ذهنم پخش میشه.
@Psyche_waiting_for_a_kiss


:')


و اسنیپ...


تانزانیا dan repost
‏هوا یجوریه انگار دامبلدور مرده.



https://twitter.com/fj_corp/status/1326871501392449536?s=19




ميخواهم الفبای ديگری اختراع كنم
و در آن بگذارم
آهنگ باران را
غبار ماه را
درد برگ را ...
•نزار قبانی


#بشنو
شب زیر عطر گیج بارون
دور تئاتر شهر گشتن
تهران بدون تو
تهران بدون تو
فقط ... سر درد داره
@Psyche_waiting_for_a_kiss


#بشنو
همه بارونو دوست دارن من اما نم موهاتو
@Psyche_waiting_for_a_kiss


#بشنو
تو مثل شهر کوچک من
هنوز برام خاطره سازی
@Psyche_waiting_for_a_kiss


#بشنو
سکوت و انتظار رو بغض و بارون
@Psyche_waiting_for_a_kiss


آدم ها و چتر ها.


چه خوبه مال قصد کوچ بکنه یارت هم باهات باشه
چهارپا (اسب، قاطر) زین مخملی به زیر پات باشه
چه خوبه مال کوچ کنه به دشت «شیمبار» (نام منطقه ای)
دست گل، توی دستم باشه مثل پارسال و پریسال
عزیزم روسری بنفش، دستمال هفت رنگ
مثل چشمات پیدا نشد توی ایل چارلنگ
اومده بودم که ببینمت دیدم نبودت
خاطرم جا نگرفت (دلم طاقت نیاورد) رفتم به دنبالت
من اومدم کنار راه رو کردم پشت سرم (برگشتم)
غم خودم کم برام نبود، سختگیریت منو کشت
عاشقم دیوونه ام بیاین بکشینم
ببندینم کنار گل هیچ بازم نکنید (هیچ نگشایید من را)
ببندینم کنار گل (معشوق)
(گل، یه سنگ یا چوبی بوده که در زمان قدیم وسط مال میزدن بعد آدم عاشق و دیوانه رو بهش می بستن تا به راه بیاد.)
@manoshomahao
@Psyche_waiting_for_a_kiss




این عالی بود :))))))))))))))))
ببینید اصلا من یه بار ناخوداگاه متفاوت عمل کردم و نمیدونم چه فعل و انفعالاتی تو مغزم رخ داده که دلم در این لحظه نخواست این چیزا رو‌. خوتون اصلا یادم انداختین که باید از زمین و زمان فاصله بگیرم بعد الان که من یادم اومده بعدا بهم خرده نگیرین بابتش :)
ولی خیلی خوب بود واقعا.


@BiChatBot dan repost
‌ ‌ ‌‌‌ ‌
همین که دلت دیلیت اکانت زدن و تو تنهایی و خلوت خودت رفتن و قطع ارتباط با جهان اطراف رو نمیخواد جای شکرش باقیه والا بقیش مشکلی نیست بشین برای خودت هر چقدر دلت میخواد سوگواری کن


دلم لحظه ایده آل تموم شدن فیلم مورد علاقه رو میخواد. لحظه خریدن کتاب جدید و شوق و ذوق برای هر چه سریعتر خوندنش‌. لحظه تموم شدن نقاشی ای که براش خیلی زحمت کشیدی. لحظه نسخ خواب بودن ، اون زمانی که خیلی گرسنه ای و غذای مورد علاقت رو برات میارن. اون زمان که هوا خنکه و نم نم بارون رو تو صورتت حس میکنی و همه جا بوی بهارنارنج میده. دلم لحظه تلپاتی میخواد ، فکرم رو خوندن و جواب دادن میخواد. اون لحظه ی آرامش بدست آوردن‌ رو میخواد. گم شدن و پیدام کردن رو میخواد. دلم جمله هر چی تو میگی همون باشه شنیدن و روبه رو شدن با قدرت انتخاب ناقص من و دوباره سپردن همه ی انتخابا به طرف مقابل رو میخواد. دلم بغل یهویی میخواد. دلم اسمم رو شنیدن از صدای مورد علاقم رو میخواد. و من نمیدونم چرا دارم اینا رو مینویسم ولی میدونم در این لحظه میتونم تا صبح بنویسم دلم چی میخواد و برای در همین لحظه نداشتنش یک دل سیر هم سوگواری کنم.


فقط اونجا که میخواد دلداریم بده که نه بابا نترس ممکن نیست یه زمانی دچار اون اختلال روانی ای که راجبش حرف زدیم بشی و ممکنه من و تو پارانوئید بشیم و حالا نگران اون یکی بیماری زیاد نباش دور از ذهنه و اون ایشالله نمیشیم آخرش :)))))))))))))))♥️



20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

258

obunachilar
Kanal statistikasi