🔶 ((طی چند روزی که به زمان عملیات باقی مانده بود، بمباران و آتش توپخانهٔ عراق روز به روز افزایش مییافت، پس از تاریک شدن هوا در روز سوم دی، عراقیها به ریختن فلر به وسیلهٔ هواپیما و شلیک منور دست زدند. از ساعت ۱۹ تا ۲۱ بیش از ۵ مورد گزارش در مورد اقدامات دشمن به قرارگاه مرکزی رسید.))
سردار حسین اردستانی رئیس سابق مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، کتاب تنبیه متجاوز
🔹((داخل سنگر شدم، امین آقا (سردار شریعتی) پای بیسیم دو زانو نشسته بود، پرسیدم کِی به آب بزنیم؟ گفت: حتی ساعت عملیات هم لو رفته، ولی آقا محسن قبول نمیکند که عملیات لغو شود، تو به غواصها بگو بهمحض شلیک از طرف دشمن، برگردند.))
((دشمن نه فقط وقوع عملیات از آن نقطه بلکه حتی زمان و ساعت شروع آن نیز لو رفته... ما به دشمنی حمله خواهیم کرد که همه چیز را برای متوقف کردن ما آماده کرده است.))
مهدی قلی رضایی از اعضای اطلاعات لشکر ۳۱ عاشورا، کتاب لشکر خوبان
🔹 ((آتشبارهای عراق وجب به وجب خط را می کوبیدند.
یک لحظه هم آرام نمی ماندند... منور پشت منور توی آسمان روشن میشد. با زبان بیزبانی اعلام میکردند که ما منتظرتان هستیم... از اینکه دشمن فهمیده بود ما میخواهیم عملیات کنیم حسابی ترسیده بودم. سبک سنگین که میکردم می دیدم چهقدر بی احتیاطی کردهاند. روزی صد نفر از دکل بالا و پایین میرفتند. روزی چند صد خودرو وارد منطقه میشد.))
اسماعیل سپه وند، کتاب بلدچی
#جنگ_تحمیلی
#کربلای۴
@RASTAKHIZ_PERSIAN
سردار حسین اردستانی رئیس سابق مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، کتاب تنبیه متجاوز
🔹((داخل سنگر شدم، امین آقا (سردار شریعتی) پای بیسیم دو زانو نشسته بود، پرسیدم کِی به آب بزنیم؟ گفت: حتی ساعت عملیات هم لو رفته، ولی آقا محسن قبول نمیکند که عملیات لغو شود، تو به غواصها بگو بهمحض شلیک از طرف دشمن، برگردند.))
((دشمن نه فقط وقوع عملیات از آن نقطه بلکه حتی زمان و ساعت شروع آن نیز لو رفته... ما به دشمنی حمله خواهیم کرد که همه چیز را برای متوقف کردن ما آماده کرده است.))
مهدی قلی رضایی از اعضای اطلاعات لشکر ۳۱ عاشورا، کتاب لشکر خوبان
🔹 ((آتشبارهای عراق وجب به وجب خط را می کوبیدند.
یک لحظه هم آرام نمی ماندند... منور پشت منور توی آسمان روشن میشد. با زبان بیزبانی اعلام میکردند که ما منتظرتان هستیم... از اینکه دشمن فهمیده بود ما میخواهیم عملیات کنیم حسابی ترسیده بودم. سبک سنگین که میکردم می دیدم چهقدر بی احتیاطی کردهاند. روزی صد نفر از دکل بالا و پایین میرفتند. روزی چند صد خودرو وارد منطقه میشد.))
اسماعیل سپه وند، کتاب بلدچی
#جنگ_تحمیلی
#کربلای۴
@RASTAKHIZ_PERSIAN