️ شبکه جامعه شناسی ️ dan repost
🔰 گور خوابی؛ همخوابگی های تن آلام
🖋 رضا کردبچه( دانشجو دکتری جامعه شناسی)
✅برخورد قومیت های مختلف با مرگ و مردگان و زندگی پس از مرگشان بدلیل ایدئولوگ های گوناگون ؛ اشکال متفاوتی دارد.برخی اقوام بدلیل اینکه نباید زمین پاک را آلوده سازند مرده سوزی میکنند و خاکسترش را برای رهایی روح متوفی در دامن امواج خروشان دریاها میسپارند یا در کنج خانه هایشان در ظروفی خاص برای حضور همیشگی روح عزیزشان و برکت به زندگی نگاه می دارند..اما ایرانیان باستان بدلیل تقدس آب ، آتش و خاک در نزد ایشان و برای جلوگیری از ناپاک کردن این عناصر؛ مردگان خود را بر بلندای کوههای سربلند درمکانهایی که "دخمه" نام داشت رها می نمودند تا خوراک لاشخورها و پرندگان وحشی دیگری شوند. تاریخ چندهزار ساله خاک خورده انسانها، تاریخ چند هزار ساله انتخاب بهترین شیوه های زیستنِ مردگان به دست زندگان در زندگی پس از مرگ است..حتی برخی اقوام مردگان خود را بعد از سالها دوباره از خاک بیرون می آورند و لباسهای نو و تمیز بر تن آنها می نمایند و دوباره با احترام خاص آنان را در دل زمین بر خاک آرام و متین می سپارند.
همه اینها نشان از تقدس مرگ و ارزش مرگ گرایی درنزد اقوام مختلف دارد که البته این تعریف تفاوت اساسی با مقوله مرده پرستی و مرده خوری در فرهنگ حاضر ما دارد! به زعم ایشان انسانی که شاید با شیوه های زیستن ناپسندش در طول تاریخ و در طول حیات خود به طبیعت و عناصر چهارگانه تجاوز نموده و آنها را همراه با آدمهای دیگر در جنگ و خونریزی های متمادی و قرنها نبردهای طولانی بر سر هیچ و پوچ زخمی و به نابودی کشانده ؛ اکنون باید شکل مردنش کمترین آسیبی به طبیعت پیرامونی اش برساند..به همین دلیل یا سوزانده میشود یا در گودالی تنگ و تاریک کفن پیچ و دست و پا بسته گنجانده میشود تا مجال کوچکترین حرکتی برای آسیب رساندن مجدد به محیط پیرامونی خودش را نداشته باشد و خیال جهان از دست شرارت های وی راحت باشد..!
با تمام این توصیفات اما در عصر حاضر هیچگاه به ذهن بشریت تاریخ هم خطور نمی کرد که این زمین متین و پاک سیرت اینگونه به گورهای تنگ، به گورهای شکم گرسنه با دهانی باز، به گورهای فرو برنده و پناه آخرِ مردگان بدل و پناهگاه زندگان گرسنه ی بی پناه شود! و یا حتی اطاق خواب تنگ و تاریکی برای همخوابگی با تن فروشی زنی دردمند و گرسنه در ازای طعامی چون ساندویچی سرد!
تورستین وبلن در نظریه "طبقه تن آسا" خود با حمله به فلسفه سرمایه داری و تو خالی بودن آن و استفاده های نادرست از ثروت ، مصرف تظاهری را معیار و اعتبار قشر مرفه می شناسد.به زعم وی مصرف در طبقه مرفه اساس نیاز واقعی نیست بلکه صرفا برای نمایش و خودبودگی و تعلق داشتن به طبقه خاصی گنجانده میشود.
حال باید این سوال اساسی را پرسید که مصرف در طبقه تهیدست ِفرودست یک جامعه که من آنرا "طبقه تن آلام" می نامم آیا همان کارکرد غیر متظاهرانه و عمیقِ درد جانکاه در کارد به استخوان رسیده نیست؟! استفاده از یک گور برای سیر کردن شکم با یک ساندویچ سرد در ازای تن فروشی تن دردمند خود در غالب کدام نظریه "طبقه تن آلام" میتوان تفسیر شود؟!
و اما سخن آخر اینکه نظریه پردازان کلاسیک اجتماعی معتقد بودند که انسان محصول تن است که بعدها توسط نظریه پردازان متاخر این تز رد شد و انسان را محصول ساختارهای گوناگون اجتماعی، سیاسی و...می دانند.با این تعریف باید گفت آن زنده انسانی که خود و آرزوهای نداشته خود را در گوری اینچنین مدفون میسازد؛ صرفا تنها تن خود را در محاقی تاریک دفن نمیکند، بلکه در واقع او با خود تمام ساختارهای بیمار و لاعلاج اجتماع خود را و همچنین همه ما را با خود به زیر کشیده و به گور میبرد ودر واقع آنرا در اعماق تلخ فراموشی تاریخ معاصر ایران مان خاک می کند!
#نویسنده_مهمان
💡 #رسانه شمایید. اگر میپسندید، برای دوستانتان بفرستید.
🌐 شبکه جامعهشناسی علامه
@Atu_Sociology
🖋 رضا کردبچه( دانشجو دکتری جامعه شناسی)
✅برخورد قومیت های مختلف با مرگ و مردگان و زندگی پس از مرگشان بدلیل ایدئولوگ های گوناگون ؛ اشکال متفاوتی دارد.برخی اقوام بدلیل اینکه نباید زمین پاک را آلوده سازند مرده سوزی میکنند و خاکسترش را برای رهایی روح متوفی در دامن امواج خروشان دریاها میسپارند یا در کنج خانه هایشان در ظروفی خاص برای حضور همیشگی روح عزیزشان و برکت به زندگی نگاه می دارند..اما ایرانیان باستان بدلیل تقدس آب ، آتش و خاک در نزد ایشان و برای جلوگیری از ناپاک کردن این عناصر؛ مردگان خود را بر بلندای کوههای سربلند درمکانهایی که "دخمه" نام داشت رها می نمودند تا خوراک لاشخورها و پرندگان وحشی دیگری شوند. تاریخ چندهزار ساله خاک خورده انسانها، تاریخ چند هزار ساله انتخاب بهترین شیوه های زیستنِ مردگان به دست زندگان در زندگی پس از مرگ است..حتی برخی اقوام مردگان خود را بعد از سالها دوباره از خاک بیرون می آورند و لباسهای نو و تمیز بر تن آنها می نمایند و دوباره با احترام خاص آنان را در دل زمین بر خاک آرام و متین می سپارند.
همه اینها نشان از تقدس مرگ و ارزش مرگ گرایی درنزد اقوام مختلف دارد که البته این تعریف تفاوت اساسی با مقوله مرده پرستی و مرده خوری در فرهنگ حاضر ما دارد! به زعم ایشان انسانی که شاید با شیوه های زیستن ناپسندش در طول تاریخ و در طول حیات خود به طبیعت و عناصر چهارگانه تجاوز نموده و آنها را همراه با آدمهای دیگر در جنگ و خونریزی های متمادی و قرنها نبردهای طولانی بر سر هیچ و پوچ زخمی و به نابودی کشانده ؛ اکنون باید شکل مردنش کمترین آسیبی به طبیعت پیرامونی اش برساند..به همین دلیل یا سوزانده میشود یا در گودالی تنگ و تاریک کفن پیچ و دست و پا بسته گنجانده میشود تا مجال کوچکترین حرکتی برای آسیب رساندن مجدد به محیط پیرامونی خودش را نداشته باشد و خیال جهان از دست شرارت های وی راحت باشد..!
با تمام این توصیفات اما در عصر حاضر هیچگاه به ذهن بشریت تاریخ هم خطور نمی کرد که این زمین متین و پاک سیرت اینگونه به گورهای تنگ، به گورهای شکم گرسنه با دهانی باز، به گورهای فرو برنده و پناه آخرِ مردگان بدل و پناهگاه زندگان گرسنه ی بی پناه شود! و یا حتی اطاق خواب تنگ و تاریکی برای همخوابگی با تن فروشی زنی دردمند و گرسنه در ازای طعامی چون ساندویچی سرد!
تورستین وبلن در نظریه "طبقه تن آسا" خود با حمله به فلسفه سرمایه داری و تو خالی بودن آن و استفاده های نادرست از ثروت ، مصرف تظاهری را معیار و اعتبار قشر مرفه می شناسد.به زعم وی مصرف در طبقه مرفه اساس نیاز واقعی نیست بلکه صرفا برای نمایش و خودبودگی و تعلق داشتن به طبقه خاصی گنجانده میشود.
حال باید این سوال اساسی را پرسید که مصرف در طبقه تهیدست ِفرودست یک جامعه که من آنرا "طبقه تن آلام" می نامم آیا همان کارکرد غیر متظاهرانه و عمیقِ درد جانکاه در کارد به استخوان رسیده نیست؟! استفاده از یک گور برای سیر کردن شکم با یک ساندویچ سرد در ازای تن فروشی تن دردمند خود در غالب کدام نظریه "طبقه تن آلام" میتوان تفسیر شود؟!
و اما سخن آخر اینکه نظریه پردازان کلاسیک اجتماعی معتقد بودند که انسان محصول تن است که بعدها توسط نظریه پردازان متاخر این تز رد شد و انسان را محصول ساختارهای گوناگون اجتماعی، سیاسی و...می دانند.با این تعریف باید گفت آن زنده انسانی که خود و آرزوهای نداشته خود را در گوری اینچنین مدفون میسازد؛ صرفا تنها تن خود را در محاقی تاریک دفن نمیکند، بلکه در واقع او با خود تمام ساختارهای بیمار و لاعلاج اجتماع خود را و همچنین همه ما را با خود به زیر کشیده و به گور میبرد ودر واقع آنرا در اعماق تلخ فراموشی تاریخ معاصر ایران مان خاک می کند!
#نویسنده_مهمان
💡 #رسانه شمایید. اگر میپسندید، برای دوستانتان بفرستید.
🌐 شبکه جامعهشناسی علامه
@Atu_Sociology