در جریان هستی که؟
دیگه کاری به در و دیوار ندارم
یعنی حداقل خون نمیبینی روشون
وسایلای روی میز هم منظمن
آینه رو عوض کردم
دیروزم نشستم تیکه های گلدونت رو تک تک چسبوندم
هنوزم زخمش رو دستمه،
اولِ اسمتو میگم.
نمیدونم کارِ آینه بود یا گلدون
ولی درست یادمه با پسِ دستم زدم شکوندم...
نمیدونم میدونی یا نه؟
ولی درِ اتاقمو قفل کردم
کلیدشم نمیدونم کجا انداختم
راستش عمداً اینکارو کردم،
میدونم اگه برم اون تو با صورت کبود و یه دست پرِ پانسمان بیرون میام
خودم میدونم ،
حواسم هست ،
که نیستی ...
خواستم توام در جریان باشی
که ترک کردم...
"تو تنها مخدری بودی که معتادتو ترک کردی"
منم چارهای نداشتم
نمیخواستم واست عاشقانه بنویسم ،
ولی؛
بیتو گیر کردم توی بنبست شهری که توش گم شدم...
دیگه کاری به در و دیوار ندارم
یعنی حداقل خون نمیبینی روشون
وسایلای روی میز هم منظمن
آینه رو عوض کردم
دیروزم نشستم تیکه های گلدونت رو تک تک چسبوندم
هنوزم زخمش رو دستمه،
اولِ اسمتو میگم.
نمیدونم کارِ آینه بود یا گلدون
ولی درست یادمه با پسِ دستم زدم شکوندم...
نمیدونم میدونی یا نه؟
ولی درِ اتاقمو قفل کردم
کلیدشم نمیدونم کجا انداختم
راستش عمداً اینکارو کردم،
میدونم اگه برم اون تو با صورت کبود و یه دست پرِ پانسمان بیرون میام
خودم میدونم ،
حواسم هست ،
که نیستی ...
خواستم توام در جریان باشی
که ترک کردم...
"تو تنها مخدری بودی که معتادتو ترک کردی"
منم چارهای نداشتم
نمیخواستم واست عاشقانه بنویسم ،
ولی؛
بیتو گیر کردم توی بنبست شهری که توش گم شدم...