⭕️ ناآشناپنداری در خدمت نوآوری
آشناپنداری یا دژاوو (به فرانسوی: déjà vu) حالتی ذهنی است که در آن فرد در حالی که برای نخستین بار با چیزی، کسی یا جایی مواجه میشود احساس میکند آن را قبلا دیده و تجربه کرده است. این احساسِ آشناییِ عجیب، برای بسياری از ما پيش آمده و موضوع جديدی نيست. نقطه مقابل اين حالت ذهنی که میتوان آن را ناآشناپنداری ناميد، در فضای نوآوری اهميتی ويژه دارد.
منظور از ناآشناپنداری، حس رویارویی با چيزی برای نخستين بار است در حالی که در حقيقت فرد در گذشتهی خود بارها و بارها آن چيز را مشاهده يا تجربه کرده است. آنها که از توان ناآشناپنداری برخوردارند، میتوانند چيزهايي را ببينند که پيش از اين هم وجود داشته و برای همه عادی شدهاند. به حدی عادی، که ديگران وجود آن چيزها را فرض میگيرند و ديگر به آن فکر نمیکنند.
افراد، سازمانها و حتی مردمان و حاکمان کشورها در گذر زمان به کارها و شيوه انجام آنها خو میگيرند. آنقدر که پس از مدتی کسی نمیپرسد این کار چرا باید انجام شود و چرا با وجود تغییر مداوم شرايط پيرامونی، انجامش بايد حتما به همین یک شيوه بهخصوص باشد. پيشرفت فزاينده فناوری، هر روز تغييرات فراوانی را وارد جامعه بشری یا بدان تحميل میکند. اين محصولات و خدمات فناورانه جديد بر تمامی ابعاد زندگی تاثيرات کوتاه و بلندمدت دارند. اگر اين تغييرات فناورانه را در کنار تغييرات شگرف جمعيتی، آب و هوايي، اقتصادی یا سياسی قرار دهيم، در عمل محيط پيرامونی هر روز در حال تغيير است. آیا با این باور و درک این مهم، مديران و کارکنان سازمانها هر روز میانديشند که آيا انجام کارهايي که پيش از اين انجام میدادند لازم است؟ آيا تمام آن کارها را بايد به همان شيوه گذشته انجام دهند؟
📌 ادامه مطلب را در وبسایت بخوانید.👇🏻
https://goo.gl/QHKpTW
✍🏻دکتر سید کامران باقری
🔖 1043 کلمه
⏰ زمان مطالعه 5 دقیقه
🆔 @sbstp
آشناپنداری یا دژاوو (به فرانسوی: déjà vu) حالتی ذهنی است که در آن فرد در حالی که برای نخستین بار با چیزی، کسی یا جایی مواجه میشود احساس میکند آن را قبلا دیده و تجربه کرده است. این احساسِ آشناییِ عجیب، برای بسياری از ما پيش آمده و موضوع جديدی نيست. نقطه مقابل اين حالت ذهنی که میتوان آن را ناآشناپنداری ناميد، در فضای نوآوری اهميتی ويژه دارد.
منظور از ناآشناپنداری، حس رویارویی با چيزی برای نخستين بار است در حالی که در حقيقت فرد در گذشتهی خود بارها و بارها آن چيز را مشاهده يا تجربه کرده است. آنها که از توان ناآشناپنداری برخوردارند، میتوانند چيزهايي را ببينند که پيش از اين هم وجود داشته و برای همه عادی شدهاند. به حدی عادی، که ديگران وجود آن چيزها را فرض میگيرند و ديگر به آن فکر نمیکنند.
افراد، سازمانها و حتی مردمان و حاکمان کشورها در گذر زمان به کارها و شيوه انجام آنها خو میگيرند. آنقدر که پس از مدتی کسی نمیپرسد این کار چرا باید انجام شود و چرا با وجود تغییر مداوم شرايط پيرامونی، انجامش بايد حتما به همین یک شيوه بهخصوص باشد. پيشرفت فزاينده فناوری، هر روز تغييرات فراوانی را وارد جامعه بشری یا بدان تحميل میکند. اين محصولات و خدمات فناورانه جديد بر تمامی ابعاد زندگی تاثيرات کوتاه و بلندمدت دارند. اگر اين تغييرات فناورانه را در کنار تغييرات شگرف جمعيتی، آب و هوايي، اقتصادی یا سياسی قرار دهيم، در عمل محيط پيرامونی هر روز در حال تغيير است. آیا با این باور و درک این مهم، مديران و کارکنان سازمانها هر روز میانديشند که آيا انجام کارهايي که پيش از اين انجام میدادند لازم است؟ آيا تمام آن کارها را بايد به همان شيوه گذشته انجام دهند؟
📌 ادامه مطلب را در وبسایت بخوانید.👇🏻
https://goo.gl/QHKpTW
✍🏻دکتر سید کامران باقری
🔖 1043 کلمه
⏰ زمان مطالعه 5 دقیقه
🆔 @sbstp