اومد کنارم نشست
هی گفت گفت گفت..
چیشده؟میخوای واست قهوه و شکلات تلخ بیارم؟میخوای صحبت کنی باهام؟کولرو روشن کنم؟بریم بیرون هوا بخوری؟سیگار اتیش کنم واست صندلی بزارم تو بالکن؟
دق میکنیا! بغلت کنم؟
همونجوری خستهیخسته نگاش کردم گفتم
"در نزن رفتهام از خویش کسی منزل نیست!"
@Shabtanhaiyo...♡
هی گفت گفت گفت..
چیشده؟میخوای واست قهوه و شکلات تلخ بیارم؟میخوای صحبت کنی باهام؟کولرو روشن کنم؟بریم بیرون هوا بخوری؟سیگار اتیش کنم واست صندلی بزارم تو بالکن؟
دق میکنیا! بغلت کنم؟
همونجوری خستهیخسته نگاش کردم گفتم
"در نزن رفتهام از خویش کسی منزل نیست!"
@Shabtanhaiyo...♡