💧❗️زندگی آن نیمه دیگر جمعیت در ایران چگونه می گذرد؟
گزارش نیویورک تایمز از شرایط سخت کشاورزان
دهکده زراس در دره ای قرار دارد که رشته کوههای زاگرس در جنوب غربی ایران آن را فراگرفته است. با یک ساعت رانندگی از ایذه می توان به این دهکده رسید، دهکده ای که امروزه حدود ۶۰ خانوار در آن زندگی می کنند. این خانواده ها از راه کشاورزی، دامداری، و کارگری در سایر شهرهای ایران گذران زندگی می کنند.
داراب کشاورزی بود ۵۰ ساله اهل زراس، با چهره ای جذاب و ناهموار، و با دستانی پینه بسته. کار او کشت سیب زمینی، لوبیا و پیاز در زمینی با وسعت تقریبی یک جریب(۴۰۴۷ متر مربع) بود. با این همه محصول به دست آمده تکافوی زندگی او و خانواده اش یعنی همسر، شش فرزند و پدر و مادرش را نمی کرد.
ایران سالانه مقادیر زیادی دانه و سیب زمینی وارد می کند و این باعث می شود که قیمت این محصولات هر ساله کمتر شود.
داراب کمبود درآمد خود را از طریق حفر چاه و کارگری در پروژه های ساختمانی در برخی از ماه های سال جبران می کند. درآمد او از کارگری در ساختمان برای ۱۰ ساعت کار حدود ۲۰ دلار است، کاری که فاقد هر نوع بیمه در برابر حوادث و بیماری ها است.
دهکده زراس همچون باقی نواحی ایران در ۱۰ سال گذشته دچار خشکسالی شده و محصولات کشاورزی آن کاهش یافته است. داراب مشتقانه از دورانی سخن می گوید که آب فراوان برای باغ ها و مزارع در دهکده وجود داشت. او می گوید: «هرسال اوضاع بدتر می شود. این
روزها تنها کمی آب در اطراف درختان می ریزند، آب به ریشه درختها نمی رسد.» بسیاری از درختان فندق نواحی اطراف ما خشک شده اند.
در ۳۱ دسامبر سال ۲۰۱۷ ایذه شهری نزدیک به دهکده داراب صحنه یکی از اعتراضات خشونت آمیزی بود که به سبب مشکلات اقتصادی
موجود درسرتاسر ایران آغاز شده بود. جوانان در ایذه برای ساعاتی شهر را به کنترل خود در آوردند. آنها با دستانی خالی به مصاف نیروهای
پلیس ایران رفته بودند.
اولین اهداف اعتراض کنندگان این بود که چرا بانک ها در حال تصرف خانه ها هستند. خشکسالی بسیاری از مردم آن ناحیه را مجبور کرده بود
تا از بانک ها وام بگیرند. آنها قادر به بازپرداخت وام های خود نبودند، و از این رو بدهی های آنها افزایش یافته بود، و در نتیجه بانک باقیمانده
دارایی های مردم این نواحی را ضبط کرده بود، خواه آنها زمین کشاورزی باشد، خواه خانه یا تراکتور.
در همان حالی که تصویر اعتراض کنندگان در ایران در سرتاسر جهان قابل مشاهده بود، به یاد گفتگوی خود با داراب در دهکده شان افتادم.
ما به کوههایی چشم دوخته بودیم که به آسمان آبی و پاک سرکشیده بودند. «به این زمین ها نگاه کن! زمینهایی که ما نمی توانیم یک تومان
از آنها درآمد کسب کنیم. ما آب نداریم. این را بنویس.. این را نیز بنویس که کسانی در تهران همه پولها را برای خود برداشته اند و فراموش
کرده اند که ما نیز مردمی هستیم»
https://www.nytimes.com/2018/01/14/opinion/iran-protests-inequality.html@Soilscience_tmu